A2biotech
New member
منم این این چند روزه یه کار واجبی برام پیش اومده...که اون کارم خودش استرس زاست...استرس کنکور با اون کارم قاطی شده دارم میترکم! :-(Man 8 roooze hichi natunestam bekhonaaaam (((((
میخونم ولی بازدهم کمه...
جهت همدردی ;-)
منم این این چند روزه یه کار واجبی برام پیش اومده...که اون کارم خودش استرس زاست...استرس کنکور با اون کارم قاطی شده دارم میترکم! :-(Man 8 roooze hichi natunestam bekhonaaaam (((((
سلام...خوب مطمینا هیچ چیزی مثه دقیق خوندن و مرور پیوسته نمیتونه مطالب میکروب رو تو مغز جا بندازه...سلام بر اساتید
یه راه حل برا فراموش نشدن میکروب؟؟:riz304:
مورای میخونم بنظرم از جاوتز بهتره
سلام...خوب مطمینا هیچ چیزی مثه دقیق خوندن و مرور پیوسته نمیتونه مطالب میکروب رو تو مغز جا بندازه...
ولی خوب روشای فرعی دیگه م وجود داره برا حفظ مطالب فرار...از جمله این که میشه مطالب غیر محسوس رو به مطالب محسوس و ملموس تر ارتباط داد تا راحت تر توی مغز کد گزاری بشه...
یه مثال میزنم...
مثلا باکتری بروسلا:
این باکتری منو یاد بروسلی میندازه!!
خوب حالا باید سریع توی مغزت ویژگی های این باکتری رو با بروسلی ارتباط بدی...!
مثلا بروسلا هوازی , غیر متحرک و بدون اسپور میباشد...
خوب من تو ذهنم بروسلی رو تصور میکنم که لخته...و میتونه اینو برام تداعی کنه بروسلا بدون اسپوره...
مسلما بروسلی برا انجام حرکات خودش نیاز به اکسیژن داره...اینم هوازی بودن بروسلا رو تداعی میکنه...
و در نهایت برا غیر متحرک بودن بروسلا من بروسلی رو که توسط یه عده کتک خورده و یه گوشه بی حرکت افتاده تصور میکنم...!!
ضمن این که بروسلا عامل تب مواج (یا تب مالت) هستش...اینو با حرکات مواج بروسلی حین مبارزه توی مغزم کد گزاری میکنم!
چیزایی که گفتم شاید شبیه شوخی بود ولی یه روش علمی برا به خاطر سپردن مطالب غیر ملموسه... ;-)
سلام.منم یکی از اقوام نزدیکم بعد 5 ماه عذاب از دست کانسر رفت به دیار باقی کلا هفته پیش رو تعطیل بودم اعصابم بهم ریخته بود . کاش پزشک بودم
...
يکي ديگه از جراح هامون يه روز گفت خدا با اين اتفاق ميخواد به بنده هاش بفهمونه که حتي اگر باسوادترين پزشک هم باشي نميتوني با تقدير من مقابله کني!!!
...
سلام.
اول از همه از همه دوستان معذرت ميخوام از اينکه دارم جواب اين دوستمون رو تو اين تاپيک ميدم. ميخواستم تو خصوصي بهشون پيام بدم. اما با خودم فکر کردم شايد خيليا درگير اين افسوس ها و حسرت ها باشن. پس اگر اجازه بديد همين جا جواب ميدم. اميدوارم کسي ناراحت نشه:
دوست عزيزم
خيلي خيلي متاسف شدم براي فوت عزيزتون.
انشالله خدا بهتون صبر بده. و اينم بدونيد که هميشه بهترين اتفاق ممکن ميفته ...
البته ما بنده ها نميتونيم علت (بهترين) بودن اينجور اتفاقات رو درک کنيم. اصلا نبايد هم درک کنيم. وگرنه نعوذبالله ديگه بنده نبوديم،خود خدا بوديم!!!
بازم تسليت ميگم.
راستش هدفم از اين پيامي که دادم علاوه برتسليت، صحبت راجع به آخرين جمله تون بود. منظورم اين جمله اس:(کاش پزشک بودم....)
ببين دوست عزيز اصلا قضا و قدر الهي به اين اما و اگرها منوط نميشه.
منظورم اينه که وقتي قضاي الهي به چيزي تعلق بگيره اگر همه دنيا هم جمع بشن و تلاش کنن نميتونن جلوي اون اتفاق رو بگيرن.
يه مثال ملموس ميزنم:
يه خانم دکتري داشتيم تو بيمارستانمون که متخصص بيهوشي بود. يه روز بيمارستان کشيک بود. و پسر هفت هشت ساله اش تب داشت و تو خونه پيش شوهرش بود. با هم سرعمل بوديم که بهش خبر دادن پسرش تشنج کرده در اثر تب.
دکتر داشت سکته ميکرد. بيمارستان رو ول کرد و خودش رو رسوند خونه. بعدش سريع بچه رو با امبولانس منتقل کردن بيمارستان وووو..
ولي طفلک تشنجش مقاوم بود و به درمان جواب نميداد. خلاصه رفت تو کما تا چندين ماه....
باورت نميشه بهترين پزشکها و پروفسورها رو اوردن براي تشخيص اما هيچکس نتونست علت اين همه تشنج مکرر رو تشخيص بده. حتي خودش هم بااينکه متخصص بيهوشي بود و تخصصش همينجور بيماري ها و کما و مراقبتهاي ويژه بود، بازم مطلقا هيچ کاري از دست خودش برنيومد. هنوزم طفلک بچه اش مشکلش حل نشده بعد از گذشت چندين ماه.
چندوقت پيش همکارم زنگ زده بود به مادرش که حال بچه اش رو ازش بپرسه. ميدوني چه جوابي بهش داده بود؟
دکتر گفته بود نميدوني ادم چه زجري ميکشه وقتي ميبينه اين همه درس خونده درمورد اينجور بيماري ها اما براي نجات بچه اش هيچکاري از دستش برنمياد !
کلا پيرشده بود دکترمون...
يکي ديگه از جراح هامون يه روز گفت خدا با اين اتفاق ميخواد به بنده هاش بفهمونه که حتي اگر باسوادترين پزشک هم باشي نميتوني با تقدير من مقابله کني!!!
دوسه تا پزشک متخصص ديگه هم ميشناسم که همسر و مادرشون کنسر پيشرفته دارن اما هيچکاري از دستشون برنمياد واسش....خلاصه ميخوام بگم اينقدر با اين افسوس ها و حسرت ها خودتو آزار نده.
فکر نکن مقصر مرگ عزيزت، شما هستي که پزشک نشدي!
اصلا اين حرف يه جور کفره بنظرم!
چون زنده نگهداشتن آدمها رو فقط منوط به تخصص و مهارت خودمون ميکنيم. غافل از اينکه تا خدا نخواد هيچ برگي از درخت جدا نميشه. چه برسه به اينکه اون درخت از ريشه خشک بشه!!!
روي حرفام فکر کن دوست خوبم.
با آرزوي شادي روزافزون...
خواهش ميکنم. شما لطف داريد.سلام . خیلی ممنون دوست عزیز.
اره . حق با شماست . درسته که ی چیزایی تقصیر خود ماست ولی خیلی چیزا دست اوست . باید در ضعف ایمانیم تجدید نظر کنم . شما خیلی متین و منطقی هستید . ممنون. ی جوری منو متوجه خدا کردی