حسان
Well-known member
تو چه رازی که به هر شیوه ترا میجویم
تازه می یابم و بازت اثری پیدا نیست
تیغ تیزو دل بی رحم چرا داده خدا
جوی خون بر در بیداد روان باید کرد
تو چه رازی که به هر شیوه ترا میجویم
تازه می یابم و بازت اثری پیدا نیست
تیغ تیزو دل بی رحم چرا داده خدا
جوی خون بر در بیداد روان باید کرد
میگوید از من سیر خواهی شد ، زبانش لال
آخر کسی از شعر حافظ سیر خواهد شد
دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام
دیوانگیست آری، اما چه میتوان خواستمروت نبینم رهایی ز بند
به تنها و یارانم اندر کمند
تمام ناتمام من با تو تمام می شود
شاعر بی نام ونشان صاحب نام می شود
يکي مي پرسد اندوه تو از چيست؟سبب ساز سکوت مبهمت کيست؟برايش صادقانه مي نويسمبراي آنکه بايد باشد و نيست
یک گاو در آ سمان
در كار جهان جريده بايد باشي !
بر دوش همه پريده بايد باشي !
یک گاو در آ سمان
نامش پروین
یک گاو دگرنهفته
در زیر زمین
چشم خردت باز کن
از روی یقین
زیر و زبر دو گاو
مشتی خر بین...!
.خیام.