وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو نه آتشی و نه گلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی
من عاشق چشمت شدم، شاید کمی هم بیشتر
چیزی در آن سوی یقین، شاید کمی هم کیش تر
آغاز و ختم ماجرا، لمس تماشای تو بود
دیگر فقط تصویرِ من، در مردمک های تو بود
ش