شفيع
New member
ممنون هلنا جان تو خوبی؟شفیع چطوری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مدتی ازت خبر نداشتم.روبراهی داداشی؟
رمز ای دی قبلیمو فراموش کردم باورت میشه!!!!
ممنون هلنا جان تو خوبی؟شفیع چطوری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مدتی ازت خبر نداشتم.روبراهی داداشی؟
ژنتیک جون !ازت انتظار نداشتیما!لطفا شکیبا باشید....:65d6a5d6s:فکرکنم تو بهداشت عمومی مغزتو از این جور چیزا پرکردی ....متاسفم
خیلی داری مزه میپرونی
دیگه تمومش کن
انقدرم رو اعصاب دخترا راه نرو لطفا.fftopic:
خسته نباشی.تاپیک خودمون رو گذاشتی فقط بجای دختر پسر گذاشتی عزیزم؟می بینید نمیذارن به درسمون برسیم! دلم نیومد همینجوری بذارم برم!
این مطالب جنبه طنز داشته ولطفا پسران عزیز خونسردی خود را حفظ کرده و نفس عمیق بکشید.با تشکر....
سیر تحولی پسران در دانشگاه
ترم ۱ – اصولاً وقتی به آنها بگویید با چهار حرف د– خ –ت- ر یک کلمه معنی دار بسازید مخ آنها error میدهد – چون فکر میکنند تنها دانشجوی این مملکت هستند عمراً کسی را تحویل نمیگیرند و تا وقتی که قبل از اسمشان کلمه مهندس و دکتر را به کار نبرید جوابتان را نمی دهند!
طولانی ترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه تا خوابگاه می باشد
تمام کتب ترم اول را می خرند و با دقت جلد میگیرند ، سوژه خنده دانشجویان ترم بالایی هستند .
ترم 2 – همچنان قادر به ساختن کلمات معنی دار نمیباشند – متوجه میشوند به غیر از آنها افراد دیگری نیز به اسم دانشجو تو این مملکت هستند!
سر کلاس متوجه موجوداتی عجیب و غریب میشوند اما اسم آنها را نمی دانند ، کماکان مسیر دانشگاه تا خوابگاه بدون هیچ کم و کاستی طی میشود!نیمی از کتاب های ترم را میخرند و نیمه دیگر را از کتابخانه میگیرند ، اگر به آنها سلام کنید در جواب زمزمه نامفهومی میشنوید با این مضمون: سلام علیکم و رحمة الله و برکاته –
به معنای واژه دختر پی می برند و با ماهیت آن موجودات عجیب و غریب آشنا می شوند ،
سوژه خنده پیدا می کنند ، همه کتابها را از کتابخانه می گیرند و متوجه میشوند که تا ۴ جلسه میتوانند سر کلاس غیبت کنند – می فهمند که شهر خیلی بزرگ است و غیر از خوابگاهشان جاهای دیگری هم دارد – در جواب سلام شما میگویند سلام!
با واژه gf آشنا میشوند اما راه و رسم تور کردنش را بلد نیستند
همیشه در دانشگاه از قسمتهای “پردختر” عبور میکنند ،
شروع میکنن به کپی گرفتن جزوه دختران کلاس
اصلاً سر کلاسها نمی روند و پس از طی کردن دوره آموزشی درخدمت ترم بالایی ها سرانجام موفق به تور کردن یک دختر می شوند
یک صندلی اختصاصی برای خودشان و gfشان در فضای جلوی دانشکده رزرو است – کارکنان محترم حراست دانشگاه آنها را به اسم کوچک می شناسند!
سند کمیته انضباطی را به نامشان میکنند و در جواب سلام شما (بعد از ۱۰ دقیقه) می گویند: سلام ببخشید حواسم نبود
ترم3– عاشق میشوند – مشروط میشوند !!!
ترم4 – به طرز وحشتناکی در عشق شکست میخورند – مشروط میشوند !!!
ترم 5و6و7و8و9-بنا بر دلایل امنیتی از توصیف این ایام معذور می باشیم...........
ترم10-به این نتیجه میرسن که چار ه ای جز فارغ التحصیل شدن ندارن وبا هر بدبختی شده واحدهای پاس نشده رو پاس میکنن.......... در پایان اگه مشمول بند پ بشن میتونن ازرو دوش باباشون بیان پایین وگرنه .............اعتیاد در کمین جوانان است!!!!!!
[:tsimuzpzwoap1t9y3o7COLOR="#000080"]زحمت نکش صبا جون.ما آستین کوتاه پوشیدیم،خودت و بچه هارو هم دردسر ننداز عزیزم!!!!!!!![/COLOR]من به این نتیجه رسیدم که برای مکسین فقط یه راه حل وجودداره که مابه عنوان خواهراش به موضوع توجه نکردیم این بچه بازبون بی زبونی داره دردشوبه مامیگه داداش عزیزم ماآبجی هاتوببخش که متوجه منظورت نشدیم
این بچه میگه برام زن بگیریدوازمکانیسم دفاعی استفاده میکرده ولی مامتوجه صحبت هاش نشدیم تنفرزیادازچیزی به معنی عشق به اون موضوع
خوب ازامروزبایدبرای داداشمون آستین بالابزنیم هرکس موردی داره پیشنهادکنه مکسین توهم سنتوووضعیت مالیتوبگوعزیز خواهرنترس نمی ترشی باوجوداین همه خواهرخوب
:tonguesmiley:آرزو بر جوانان عیب نیست دختر خوب!!!!آخ دلم میخواد مکسین مدام بره خواستگاری و نه بشنوه.
ببینم بازم از این مطالب میذاره؟ یا شروع میکنه از تک تک دخترا معذرت خواهی کردن تا شاید فرجی بشه.....:riz513:
زحمت نیست عزیزم من عاشق اینم برای داداشم خواستگاری برم[:tsimuzpzwoap1t9y3o7COLOR="#000080"]زحمت نکش صبا جون.ما آستین کوتاه پوشیدیم،خودت و بچه هارو هم دردسر ننداز عزیزم!!!!!!!![/COLOR]
عزیزم ضد دختر کجا بود!کدومش ضد دختر بود بمن نشون بده؟:smiliess (13):مکسین این مطلب هایی ک میذاری خیلی باحال تر از مطالب ضد دختره ... سعی من همیشه از اینا بذاری اینجوری دیگه کسی قسم تو نمیخوره و لازم نیست خودتو بیمه بدنه بکنی....... :applause:
عزیزم ضد دختر کجا بود!کدومش ضد دختر بود بمن نشون بده؟:smiliess (13):
نرو تو جاده خاکی ! مرد اونه ک اگه هم کاری میکنه با شجاعت بگه... نه اینکه خودشو بزنه به اون راه ........
اعتراف کن .... چون اعتراض وارد نیست........
خب بعدش؟خودت جمع کن مونث هارو دیگه.ماشلا که زیادینبرو چهل تا شاهد اونم از نوع مونث بیار ، شهادت بدن و حرف هاتو تایید کنن تا آزاد شی ...... وگرنه..........
وای ترسیدم.پس چیکار میکنی تو این انجمن ؟میخوای از اون طنزها بازم بذارم؟کی من !! من برمدنبال شاهد واسه تو !! مگه بیکارم .... تا سه میشمرم اگه آوردی ک هیچ وگرنه
خودت یک راه رو انتخاب کن....... همیشه حق با مشتریه......