مامان مهسا
New member
یه روز کارآموزی درمانگاه بودیم...یه خانومه اومده بود معاینه زنان با لباس محلی....از این دامنا که صد تا زیر دامنی داره یه 40 تا رو دامنی40):
بعد استادمون گفت برو بخواب رو تخت لباس زیرتو در بیار تا بیاییم...رفت خوابید بعد ما رفتیم دیدیم همینجوری که خوابیده دامنش هنوز پاشه...بعد استادمون رفت جلو دونه دونه این دامنارو میزد بالا...وای خدا هنوزم یاد اون صحنه می افتم از خنده روده بر میشم...هر چی این در به در میزد بالا نمیرسید...دیگه ما کف اتاق معاینه افتاده بودیم از خنده به خودمون میپیچیدیم:25r30wi:
بعد استادمون گفت برو بخواب رو تخت لباس زیرتو در بیار تا بیاییم...رفت خوابید بعد ما رفتیم دیدیم همینجوری که خوابیده دامنش هنوز پاشه...بعد استادمون رفت جلو دونه دونه این دامنارو میزد بالا...وای خدا هنوزم یاد اون صحنه می افتم از خنده روده بر میشم...هر چی این در به در میزد بالا نمیرسید...دیگه ما کف اتاق معاینه افتاده بودیم از خنده به خودمون میپیچیدیم:25r30wi: