برای تو......

shaghayegh 71

New member
کمی دوستم داشته باش
نظم رفتنت را به هم بریز
کمی دستت را به من بده
که امتداد دستانت
بندر ِ آرامش است


نزار قبانی
 

shaghayegh 71

New member
من فکر می کنم که تو دیوانه ای
چرا که قلب خود را
این لاله ی شفیقِ صحرایی،
این قالی مجلل،
این کوه نور را
دادی به من که از همه ی شهر بدترم

من فکر می کنم که تو دیوانه ای!

علی باباچاهی
 

shaghayegh 71

New member
کيستی که من
اين گونه به جد
در ديار رؤياهای خويش
با تو درنگ می کنم؟

احمد شاملو
 

shaghayegh 71

New member
.. مرا نهراسان
كه من بارها و هزاران بار
بي شاهد و شناسنامه
از شادي هاي كوچكم جدا شده ام
كه بارها و بارها بي نام و نشان
اسناد تنهايي خويش را امضا كرده ام
بي جوهر و مركبي
من چيزي براي هراس ندارم
وقتي رد پاهاي تو تا اتاق اضطراب من امتداد مي يابد
كسي كه از دلاشوبه ي ظلمت مي هراساني
گيس بريده اي است كه سهمش از عبور فصل ها
تنها هاشورهاي درهم و سياه است
زني كه ديروز در گوش چكاوك گفت:
من عاشقم.

صبا واصفي
 

shaghayegh 71

New member
با چشم هایت حرف دارم

می خواهم ناگفته های بسیاری را برایت بگویم

از بهار،

از بغض های نبودنت،

از نامه های چشمانم...



که همیشه بی جواب ماند

باور نمی کنی!؟

تمام این روزها

با لبخندت آفتابی بود

اما
دلتنگی آغوشت... رهایم نمی کند،
به راستی...

عشق بزرگ ترین آرامش جهان است.


سیدعلی صالحی
 

shaghayegh 71

New member
از لیوان ها،
به لیوان شکسته، فکر می کنی!

از آدم ها،
به کسی که از دست داده ای،
به کسی که بدست نیاورده ای!

همیشه،
چیزی که نیست،
بهتر است...

علیرضا روشن


- - - Updated - - -
 

shaghayegh 71

New member
وقتی مرا نمی خواهی
صدا در سینه ام حبس می شود
تا نگویم دوستت دارم
لب هایم را بر هم می فشارم
تا هوس بوسیدنت بر لبانم
شعله نکشد
دست هایم
قانون ممنوعیت آغوشت را دوره می کند
و لحظه های تلخم چه کُند به
نیستی نزدیک می شود
و من همیشه فکر می کنم
حتی گوانتانامو آسمانی آبی تر از
روزگار من داشت

گیلدا ایازی
 

shaghayegh 71

New member
تا آخر عمر
درگیر من خواهی بود
و تظاهر می کنی که نیستی...

مقایسه تو را
از پا درخواهد آورد

من
می دانم به کجای قلبت
شلیک کرده ام

تو
دیگر
خوب نخواهی شد...

افشین یداللهی
 

shaghayegh 71

New member
ما خانه نداریم
ماشین نداریم
ما کنجِ دنجِ هیچ جایی را نداریم
اما
تمام جزیره های کوچک این شهر را
برای یک بوسه کشف کرده ایم

منیره حسینی
 

shaghayegh 71

New member
دوست دارم راهی سفری
به سرزمین های دور شوم
چند روزی مهمان شهرهای ناشناس باشم
دلتنگی هایم را
در اتاق کوچک مسافرخانه ای جا بگذارم
خودم را در بازارهای شلوغ شهری گم کنم

دوست دارم از خودم دور شوم
و تو را که بخشی از من شده ای
برای همیشه از یاد ببرم

کاظم خوشخو


- - - Updated - - -
 

shaghayegh 71

New member

تو می توانستی تاج سرم باشی
که انگار من پادشاهِ عاشقانِ جهانم
و تو ملکه ی رشک برانگیزِ شعرها...

چه فایده،
حالا هر دو آدم هایی معمولی هستیم...

کامران رسول زاده
 

shaghayegh 71

New member
.. وقتی نمی رسی
شاید پایت را
جایی جا گذاشته ای،
وقتی نمی شود گذشت
باید دوست داشت

سیدمحمد مرکبیان
 

nazanin...

New member
ﺑﻪ ﺳﺮاغ ﻣﻦ اﮔﺮ ﻣﯽ آﯾﯽ ,
ﺗﻨﺪ و آﻫﺴﺘﻪ ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ دارد ؟
ﺗﻮ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺟﻮر دﻟﺖ ﺧﻮاﺳﺖ ﺑﯿﺎ ...
ﻣﺜﻞ ﺳﻬﺮاب دﮔﺮ ﺟﻨﺲ ﺗﻨﻬﺎی ﻣﻦ
ﭼﯿﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺗﺮک ﺑﺮدارد ...
ﻣﺜﻞ آﻫﻦ ﺷﺪه اﺳﺖ
ﭼﯿﻨﯽ ﻧﺎزک ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻣﻦ !!!
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: IL-2

moj

New member
و اوضاعی ک رو به بهبودی نداشت
!
5s02zkn08bftbi1yvfu.jpeg
 

moj

New member
حال و احوال دلم از سرشب بد شده بود
عقل بیچاره من باز مردد شده بود
لرزه ها بر دل دیوانه من می افتاد
یک نفر شکل تو از کوچه ما رد شده بود...!


بیادتیم طرف ....


1329170636_mahtab.jpg
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: IL-2

moj

New member
سلام خوبین؟
رسم معرفت و دلتنگی-
نه بابا هنو ی سالم تموم نشده-
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: IL-2

moj

New member
اولین بوسه پنهانی من یادت هست ؟

عصر آن روز پریشانی من یادت هست ؟

بام تهران و تبِ جیغ کشیدن با باد

اولین بار ، غزل خوانی من یادت هست ؟

اولین لذت سیگار کشیدن با تو ...

دم و دود لب شهوانیِ من یادت هست ؟

دورِ من گشتن و دیوانگی ات پیش همه

خنده مردم و حیرانیِ من یادت هست ؟

حتم دارم که تو هم همچو من از روی جنون

می کشی درد که عریانی من یادت هست

مثل باغی که کهنسال ترین بیدش را

تو هم آیا شب ویرانی من یادت هست ؟

مثل سروی که تحمل نکند باران را

سست ریشه ! تن بارانی من یادت هست ؟
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: bioshimi@

moj

New member
بگذار سر بــه سینه ی من در سکوت ، دوست
گاهی همین قشنگ ترین شکل گفت و گوست

بگذار دست های تـــو با گیسوان من
سربسته باز شرح دهند آنچه مو به موست

دلواپس قضاوت مردم نباش ، عشق
چیزی که دیر می برد از آدم آبروست!

آزار می رسانــم اگـــر خشمگیــن نشو
از دوستان هرآنچه به هم می رسد ، نکوست

من را مجال دلخوشی بیشتر نداد
ابری که آفتاب دمی در کنار اوست

آغــوش وا کن ابر! مرا در بغـل بگیــر!
بارانی ام شبیه بهاری که پیش روست
 

moj

New member
دوستت دارم
مثل خوردن نان و نمک
مثل بیدار شدن در عطشی شبانه
و تماس لبهایم با شیر آب
مثل گشودن بسته ای سنگین و غیر منتظره
با هیجان. با شوق. با تردید
دوستت دارم
شبیه اولین باری که با هواپیما
از کرانه های دریا می گذری
شبیه شبهای استانبول
که هوا نرم نرمک تاریک می شود
و حسی نرم در درون من بیدار.
دوستت دارم
مثل گفتن «زنده ایم، خدا را شکر!»
دوستت دارم.

301c75104faeb7bfebf8198732b66a5c1.jpg
 
بالا