navik
پسندها
9

نوشته‌های نمایه آخرین فعالیت فرستادن‌ها درباره

  • ﺁﺩﻣﯿﺎﻥ ﺟﺎﻭﺩﺍﻥ ﻣﯽ*ﺷﺪﻧﺪ... ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﻣﯽ*ﯾﺎﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺁﻏﺎﺯﻧﺪ؛ ﻭ ﺑﻪ ﯾﮏ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺭﻓﺖ... ﮐﻪ ﺩﺭ ﻋﺒﻮﺭ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﯾﮕﺎﻧﻪ ﺭﺍﻩ... ﯾﮑﺪﮔﺮ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﻨﺪ ﻭ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﻧﮑﻨﻨﺪ! ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻋﺸﻖ ﻫﺪﯾﻪ ﺩﻫﻨﺪ! ﺁﻥ*ﮔﺎﻩ ﺯﻣﯿﻦ ﺳﭙﯿﺪ ﻣﯽ*ﮔﺸﺖ... ﺍﺯ ﺭﻧﮓ ﺻﻠﺢ... ﻭ ﺁﺑﯽ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺩﺭﺧﺸﺸﯽ ﺑﺲ ﻋﻈﯿﻢ ﻣﯽ*ﯾﺎﻓﺖ... ﺁﻩ! ﺁﺩﻣﯿﺎﻥ ﺟﺎﻭﯾﺪ ﻣﯽ*ﺷﺪﻧﺪ، ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﻣﯽ*ﯾﺎﻓﺘﻨﺪ...
    • ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﺍﻣﻦ ﺧﺪﺍ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ،....
    ﭼﯿﺰﯼ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ
    ﮐﻪ ...
    ﻧﺘﺮﺱ!!!! …
    ﺍﺯ ﺑﺎﺧﺘﻦ ﺗﺎ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻓﺎﺻﻠﻬﺎﯼ ﻧﯿﺴﺖ ....!!!
    زندگی قافیه ی باران است
    گر زمستان بشوم و درختان امیدم همه بی برگ شوند
    دوستانم همه از جنس بهارند
    و به اندازه باران خدا زیبایند...
    من از میزبانی شما همیشه راضی بودم.همیشه رایحه شعر و ادب از چهارچوب پروفایلتان میاد:painting:
    دوستهای قدیمی طلا هستند! دوستان جدید الماس. اگر یک الماس به دست آوردی طلا را فراموش نکن
    چون برای نگه داشتن الماس همیشه به پایه طلا نیاز داری.
    اگر نتوانید لبخند بزنید؛

    مانند کسی هستید که میلیونها پول در بانک دارد ولی دفترچه چک ندارد ...:thanks:

    گیبفین
    پرواز آفتاب و نسیم و پرنده را

    می دانم و صفای دلآویز دشت را

    اما، من این میان

    پرواز لحظه ها را،

    افسوس میخورم

    پرواز این پرنده ی بی بازگشت را ..
    سلام.
    من هم برای شما بهترین ها رو آرزو میکنم.:smiliess (1):
  • در حال بارگیری...
  • در حال بارگیری...
  • در حال بارگیری...
بالا