من دلقکم که چهره پشت نقاب کردم/لبخند به روی لب ها غم در حجاب کردم
تا که دمی بخندی قند در دلم شود آب/بوی خوشی ز مطبخ این دل کباب کردم
لبخند تو شفا است بر هر تب و به هر تاب/آه نهاد خود را باد در حباب کردم
خنده نما تو اکنون جانم شود فدایت/من از فراق شادیت ترک صواب کردم
دستم بگیر به دستت برخیز و همدمم باش/هر چه به جز که از این دانی جواب کردم؟
هر دم نفس کشی تو روحی دمیده بر من/عشقت ببین چسان است آب در سراب کردم
جاریست بسان زیستن احساس اندرونم/هر سطر که از تراوش خارج ز قاب کردم
ستری که اندرونش جوشان چو هر چه چشمه/سترها ببین که مجموع ثبت در کتاب کردم
احساس تو چه جنس است کز تار و پود هستش/جاری شدم به جریان رویت ثواب کردم
از شور جشن و شادی برقی شده رهایی/از تابش و ز گرما ساری شهاب کردم
(ش.ر.ر)