SH!LA
New member
خواهش می کنم
ولی مثلاً میخوای بگی کم نیاووردی؟؟ باعـشه آغا اصن تو پـُـر، من کم!!!
اون کلاه قرمز بچگونه ات رو فعلاً محکم بگیر باد نبــره...!
خواهش می کنم
ولی مثلاً میخوای بگی کم نیاووردی؟؟ باعـشه آغا اصن تو پـُـر، من کم!!!
چقدر غر زدید؟!!!!!!!
شیـطونه میگه دوباره بشیـنم رو صندلی به همه سوالاتتون مث خان جواب بدم حالتونو بگیرم!!!! ولی کور خوندین..
به اون میگی آتیش زیاد؟! پس تا حالا آتیش ندیدی! :25r30wi:
احتمالاً فندک برات روشن کردن!
حالا فعلاً که از نشستن روی صندلی داغ و جواب دادن سوال طفره میری! حذف کردنش پیش کش...!
عاقا این بحث خاطره گویی چی شد؟اصن...
بحثو عوض نکن، سوال حذف کردی پاش وایسا...
صندلی داغ منم شاید شاید شاید اگه مارلیک بیاد و راضیم کنه میشینم، اگه نه نـِ می شیـ نَم!!! :tonguesmiley:
خداییش ...نه خداییش چجوری میخوای بشونی؟ ههه...بیا ببشون ببینم.....:tonguesmiley:
اون کلاه قرمز بچگونه ات رو فعلاً محکم بگیر باد نبــره...!
:25r30wi:
:25r30wi:
یه چیزی بگو بهت بیـاد! خـــان!
بزارین یه خاطره تعریف کنم یکم بحث عوض بشه.
یادمه یبار قبل بیوشیمی رفتم سر ...حالا مگه من مثل بچه آدم همیشه میرم قبل کلاس؟ اونروز نیم ساعتی بود به شروع هیچ کی هم نبود منم رفتم ته نشستم رو دسته صندلی واسه خودم غاز میچروندم.
یکی از بچه ها هم اومد کیفشو گذاشت رفت....هیچی دیگه....بعد یه ربع یکی از دوستام رسید منم رفتم جلو....بعد گفتم حالا که درس میخواد شروع بشه پروژکتور رو زودتر روشن کنم تا یه قدمی در راه پیشرفت علمی برداشته باشم:smilies:
این پروژکتور ما هم که بالای نصب شده بود یکم خراب بود باید یا با یه چیزی مثل چوب بلندی میزدیم روشنش می کردیم.
منم زدم...بعد یک آن.....در یک چشم برهم زدن مثل کارتون های فانتزی همین جور ازش جرقه میزد بیرون و دود!!! نمی دونم تا حالا یه دستگاه جلو چشمم نسوخته بود اونم این طوری!!
همین طور جلز ولز میکرد منم خیره خیره نگاه کردم حالا مگه تموم میشد...هعی یه نگاه به این می کردم یه نگاه به دوستم که نشسته بود ردیف دوم....خلاصه به مدت یک دقیقه داشت جرقه می زد و دود می داد بیرون
بعدش منم که در لحظات بحرانی خیلی مدیریت احساسات دارم داشتم از خنده منفجر می شدم!:thumbsupsmileyanim:
به دوستم گفتم عاقا بلند شو بریم به استاد بگیم قبل ..اگه بیاد و شروع بشه ببینه این خراب شده بعدش گندش هم در بیاد سر به تنم نمی زاره!!
خلاصه این دوستم خیلی ترسو بود هعی میگفت من هیچ کاره بودما..گفتم بـــــــــاشه میدونم بابا تو هیچ کاری نکردی بیا همراهم تنهایی نرم ...
رفتیم و من عین حقیقتو گفتم به استاد اونم با نیش باز!! بعدش وقتی شروع شد اومد به روی خودش هم نیاورد به یکی از قد بلندای گفت بیا برو روشنش کن حالا برخلاف همیشه که با انگشت روشنش میکرد یه چوب داد دستش گفت نه بیا با این روشن کن!(آخه روحش خبر داشت اگه با انگشت بزنه روی دکمه شاید بچه مردم رو برق بگیره!) و عین یه بازیگرتئاتر نقششو خوب بازی کرد و گفت عه این که کار نمی کنه و درس رو شروع کرد حالا یادم نیست فکر کنم یه پروژکتور آورد همون جلسه یا نه
استاد هم یادمه تا آخر ترم با پروژکتور مخصوص خودش میومد و همش یه چشمکی به من میزد و میگفت این پروژکتور رو کی سوزونده؟ ههه یادش بخیر میخواست بهم 4 بده البته به شوخی.:black_eyed:
احسان؟اصن بروازتاپیکای دیگه یکیوبیارسه تایی بزنیمش...
ای شیطون، من که میدونم میخوای بشیـنی... داری ناز می کنی... :smiliess (3):
صنــدلی داغ
احســــان
:a2d3:
برووووو بابا من خستم، شب جمعست و بریم یادی از اموات بکنیم
فردا و پسفردا هم نیستم، دیگه خدا بخواد زنده موندیم یکشنبه.
ولی وای به حالت، یعنی وای به حالت اگه بخوای اذیت کنی...!!!
1) شروع کنم؟
2) مطمئنی؟
3) نمی ترسی که؟
4) ساعت چنده داری جواب می دی؟
5) اسمت رو دوست داری؟
6) مگه سیزده چشه؟
7) تو خواب می بینی یا خواب تو رو ؟
8) چند بار تا حالا گم شدی ؟
9) اگه پشه بودی روزا کجا میرفتی؟
10) منتظری کی ازت سوال بپرسه؟
11) تام رو دوست داری یا جری رو ؟
12) اجزای اصلی یه ادم برفی چیه؟
13) پاک ترین لحظه زندگی؟
14) نظرت در مورد سوال های من چیه؟( عالی؟ بسیار عالی؟ یا فوق العاده؟ )
ن بابا...بالشخصه صندلی داغ دوس دارم ..ولی حال و حوصله سوالای تو رو ندارم....الانم جایی مهمونیم مثلا! نمیتونم با خیال راحت توی نت بگردم و بچرخم!:mota:
منم پایه ام توپ کسی رو پیدا کردید منم هستم همچین بزنیمش اعصابمون آروم بشه دلمونم خنک بشه;-);-);-)
بحثو عوض نکن، سوال حذف کردی پاش وایسا...
صندلی داغ منم شاید شاید شاید اگه مارلیک بیاد و راضیم کنه میشینم، اگه نه نـِ می شیـ نَم!!! :tonguesmiley:[/QUO
چه خوب پس بشین ولی امتحان دارم چجوری بیام بسوزونمت;-);-)عیب نداره تو بشین 1کاریش میکنم.البته امشب نشین آبجی آسمونم نمیتونه بیاد انجمن.اگرهم بیاد زیاد نمیمونه.به به چه صندلی داغی بشه صندلی داغ احسان;-);-);-)