سومین باره که دارم این قصهرو میبینم. اولش یکی میگه بچهها کجایید باید خودمون حقمونو بگیریم.بعدش چند نفر میگن ما هستیم.بعدش چند نفر میگن پس تهرانیا کجا هستند؟بعدش چند نفر دیگه میگن شهرستانیا باید هر جور شده بیان. بعدش یکی میگه 3 نفرو میفرستم(البته این مربوط به قصهی دوم و سوم میشه). بعدش میگن با دوستامون بیایم بهتره سیاهی لشگر بیاریم. بعدش چند نفر آرزوی موفقیت میکنن و میگن تو رو خدا همه رشتهها رو بگید و میگن که چه غصهی عمیقی دارن از اینکه نمیتونن بیان (البته دمشون گرم که حداقل دعامون میکنن و وقتی نمیتونن بیان میگن نمیایم). بعدش همیشه چند نفر هستند که میگن تمام سعیشونو میکنن که بیان ولی متاسفانه نمیدونم چرا هیچ وقت موفق نمیشن. فقط ایندفعه چند تا فرق با دفعه گذشته داره. دفعه پیش خدا نفر ابراز آمادگی کردن که در نهایت 30 نفر اومدن ایندفعهرو نمیدونم چند نفر گفتن میایم. همون جمعیت اندکمون هم بین شنبه و 4 شنبه تقسیم میشه که دیگه فکر نکنم ازمون چیزی بمونه. چند تا آیدی هستند که وقتی میگن میایم واقعا میان و حرفشون حرفه و هممون میدونیم کیا هستن. بعد تجمع هم چند نفر میان میگن بچهها کجایید ما باید متحد باشیم چرا نمیاین. بعد یه روم درست میشه تجمع حضوری شنبه 25 مرداد! منم همین پستو تو اون روم کپی پیست میکنم چون میدونم قصهی چهارم هم به همین صورته.
به نظر من یه روم درست کنید و یک تجمع برای دو هفته دیگه بزارید و تا اون موقع به هر طریقی که شده اطلاعرسانی کنید.نترسید دیر نمیشه.ما هر وقت حداقل یه جمعیت 100 نفره درست کنیم نتیجه بهتری میگیریم تا چندتا تجمع 20 30 نفره.الکی هم اون بندهخداهایی که میگن میایم و واقعا هم میان رو اذیت نکنید. یه روم درست کنید و بگید آخرین فرصت 25 مرداد و تا اون موقع اطلاعرسانی کنید تا همه جمع بشن و انرژیتونو با این تجمعها هدر ندید.25 مرداد هر چند نفر که بیان بیشترین تعدادی هست که میتونیم جمع کنیم و دیگه بیشتر از اون محاله. این نظر منه.