۩ ♥ ۩*** اگر با تو باشم*** ۩ ♥ ۩

samar.sh

New member
سلام نمازشان را که دادند، یاسر را صدا زدند. رنگ از رخ مبارکشان پریده بود. با همان حال رو به یاسر کرده و فرمودند: آیا همه غذا خوردند؟
یاسر در پاسخ گفت: یا مولا مگر کسی می تواند غذا بخورد؟
حضرت فرموند: سفره را پهن کنید.
حضرت با همه ی دردی که داشتند کنار ما نشستند تا ما بتوانیم غذا بخوریم وقتی همه نشستند، آرام همه را دعوت به خوردن کردند. بعد از تمام شدن غذا حضرت بیهوش کنار سفره روی زمین افتادند. آخر زهر کار خود را کرده بود.
عيون اخبارالرضا (ع) ج2 ص 241
 
بالا