گاهی بایست سکوت کرد، همه می دانند سکوت همیشه به معنی نداشتن جواب نیست
چون محیط مجازی پتانسیل بالایی را برای سو تعبیر و به دنبال آن سو تفاهم ایجاد می کند
و چه بسا نمی توان آن چرا که دقیقا" مورد نظرمان هست به مخاطب با تایپ بگوییم .
یاد گرفتم که اگرمی خواهم در برابر پست و نوشته ای مطلب انتقادی بنویسم صبر کنم و فردای آن روز این کار راانجام دهم
همین رو میشه در زندگی نیز پیاده کرد الزامی نیست وقتی که عصبانی و دلخوری وجود دارد سریعا" جواب داد یا کاری کرد
یاد گرفتم که اگر کاری رو برای کسی می کنم انتظار جبران نداشته باشم
چون همان گونه که احتمالا" می دانید در این صورت مهر طلب خواهم بود و نه مهربان
یاد گرفتم که اگر دیگران را راهنمایی کنم حال این که به حرف خوب و درست و منطقی من عمل می کنند یا نه خود می دانند دیگر مسئولیت ان که چگونه عمل می کنند با من نیست
این واقعیت رو هم فهمیدم که اگر تمام دنیا بگن ماست سفیده اگر کسی نخواهد قبول کند ، قبول نخواهد کرد ،
خاطرهای شما باید جالب باشه از شنیدنشون محروممون نکنیددوستان خاطرات علوم پزشکی جذابه، مشارکت کنید،
از حسان هم ممنونم بابت این تاپیک،
اولین پستی که گذاشتمو هیچوقت یادم نمیره اینقد ضایع بود الانم بهش فک میکنم خندم میگیره وحشتناک بود
اخه این چی بود:dadad4:
(بعلت ضایع بودن بیش از حد از گفتنش معذورم)
و اما یکی از خاطره من...
یکی از کاربرا بود همیشه نوشته هامو لایک میکرد.... و من هیچ وقت ازش نوشته ای نخونده بودم... یه جورایی مثل معما بود...و من همیشه فکر میکردم اون خیلی باید سنش زیاد باشه مثلا حدودای سی اینا... تا این که یه روز سر صندلی داغ یکی از بچه ها......... یاد خواننده شهرشون افتاد و یه کلمه گفت.... بعد اون کم کم نوشته خوندم ازشون... بعد ها فهمیدم که جزو کم سن وسالای انجمنه.........
این انجمن ادم رو به چه اشتباهاتی که نمیاندازد:black_eyed:
ساکار بگو دیگه.. خاطره است دیگه...
من اول فکر میکردم حسان پسره.....
نمیدونم چرا شایدم به خاطر اواتارش بود که یه پسر رو ریل نشسته بود شایدم اسم قبلیش یعنی شیطونک......
پستاشو میخوندم بعضی وقتا فکر میکردم دختر بعضی وقتام پسر...........احساس میکردم نوشته هاش دوگانس................
هر کاری میکردم نمی تونستم اطمینان از جنسیتش پیدا کنم..... ولی بیشتر فکر میکردم پسره..................
تا نمیدونم تو کدوم تایپیک بود فهمیدم دختره:
از وقتی اینجام هیچکی تا حالا بار اول نفهمیده دخترم همش بهم گفتن پسر بعد گفتم من پسرنیستم دخترم
سر همین موضوع یه بار با یکی از کاربرا(البته با هم خیلی بحث میکردیم چون سر هیچ موضوعی مث هم فک نمیکردیم و حرف همدیگرم قبول نمیکردیم) چقد دعوا کردیم 7977cujr38iyymsu8: بهم گفت میتونی اواتارتو یه خانم بذاری یا یه اسم بذاری همه بدونن خانمی
تا این اواخرم سایه همو با تیر میزدیم تا اینکه تو تاپیک ختم گروهی قرآن همدیگرو لایک کردیم:bunnyearsmiley: