کسانی که از ایران رفته اند و کسانی که در ایران مانده اند

telmix

New member
آن هایی که از ایران رفته اند،همانطور که دارند یک غذای سر دستی درست می کنند تا تنهایی بخورند،فکر میکنند آن هایی که مانده اند ،الان دارند دورِ هم قورمه سبزی با برنج زعفرانی می خورند و جمعشان جمع است و می گویند و می خندند...!!!


آن هایی که در ایران مـانده اند ، همان طور که دارند یک غذای سر دستی درست می کنند،فکر می کنند آن هایی که رفته اند الان دارند با دوستان ِ جدیدشان گل می گویند و گل می شنوند و از آن غذاهایی می خورند که توی کتاب های آشپزی عکسش هست...!!!


آن هایی که رفته اند فکر می کنند آن هایی که مانده اند دائم باهم بیرونند،کافی شاپ ، لواسان ، بام تهران و درکه میروند ، خرید می روند و با هم کیف دنیا را میکنند و آن ها را که آن گوشه ی دنیا تک افتاده اند ، فراموش کرده اند...!!!


آن هایی که مانده اند فکر می کنند آن هایی که رفته اند مدام بار و دیسکو می روند و خیلی بهشان خوش می گذرد و آن ها را که توی این جهنم گیر افتاده اند ، فراموش کرده اند...!!!


آن هایی که رفته اند می فهمند که هیچ کدام از آن مشروب ها باب طبعشان نیست و دلشان می خواهد یک چای دم کرده ی حسابی بخورند...!!!


آن هایی که مانده اند دلشان می خواهد یکبار هم که شده بروند یک مغازه ای که از سر تا تهش مشروب باشد و بتوانند هر چیزی را که می خواهند انتخاب کنند...!!!


آن هایی که رفته اند همانطور که توی صف اداره ی پلیس برای کارت اقامتشان ایستاده اند و می بینند که پلیس با باتوم خارجی ها را هل می دهد ، فکر می کنند که آن جهنمی که تویش بودند حداقل کـشور خـودشان بود...!!!


آن هایی که مانده اند همانطور که گشت ارشاد با باتوم دخترها را سوار ماشین می کند ،فکر می کنند که آن هایی که رفته اند الان مثل آدم های محترم می روند به یک اداره ی مرتب و کارت اقامتشان را تحویل می گیرند...!!!


آن هایی که رفته اند ، پای اینترنت دنبال شبکه 3 و فوتبال با گزارش عادل یا سریال های ایرانی و اخبارهایی با کلام پارسی و ایرانی هستند...!!!


آن هایی که مانده اند در حسرت دیدن کانال های ماهواره بدون پارازیت کلافه می شوند و دائم پشت دیش هستند...!!!


آن هایی که رفته اند می خواهند برگردند...

آن هایی که مانده اند می خواهند بروند...

آن هایی که رفته اند ، به کشورشان با حسرت فکر می کنند...

آن هایی که مانده اند از آن طرف ، دنیایی رویایی می سازند...



اما هم آن هایی که رفته اند و هم آن هایی که مانده اند در یک چیز مـشترکند :


آن هایی که رفته اند احساس ِ تنهایی می کنند.........

آن هایی که مانده اند هم احساس ِ تنهایی می کنند.........

آن هایی که می روند وطن فروش نیستند..........

آن هایی که می مانند عقب مانده نیستند...........

آن هایی که می روند ، نمی روند آن طرف که مشروب بخورند........

آن هایی که می مانند ، نمانده اند که دینشان را حفظ کنند........
 

biosta

Well-known member
انسان نسبت به اون چیزی که محروم از ان میشه حرص پیدا می کنه ،
نه اون طرف بهشته و نه این جا جهنم ، منکر تفاوت های نمی شوم
بهرحال در انتخاب داریم سبک سنگین می کنیم
بایستی دید چه از دست می دهیم و چه بدست می اوریم .
امیدوارم همراه با اگاهی انتخابمان بر مبنای 70 ، 30 بگذاریم و نه 60 ، 40
یعنی مشورتمان را بگیریم فکرهایمان را بکنیم و بعد با قاطعیت ( نه با دو دلی ) تصمیم بگیریم .
 

bakhshi

New member
بعضي جاهاش جالب بود. ولي يه سري جيزاي اينجا وافعا ادم رو اذيت ميكنه. دوباره كشت ارشاد اين هفته واقعا منو ديونم كرد يعني اصلا دوست ندارم از خونه برم بيرون خيلي ناراحت كنندست
 
آخرین ویرایش:

bakhshi

New member
به نظرم ايران براي كساني كه پول و موقعيت شغلي عالي دارن مناسب تره. اما كسايي كه چيزي واسه از دست دادن ندارند و بايد اينجا


سختي بكشند برند بهتره چون همين سختي رو اونجا مي كشن عوضش بعد از ١٠ سال به يه جايي رسيدن كه اينجا بودن نمي رسيدند
 
آخرین ویرایش:

bakhshi

New member
آن هایی که از ایران رفته اند،همانطور که دارند یک غذای سر دستی درست می کنند تا تنهایی بخورند،فکر میکنند آن هایی که مانده اند ،الان دارند دورِ هم قورمه سبزی با برنج زعفرانی می خورند و جمعشان جمع است و می گویند و می خندند...!!!


آن هایی که در ایران مـانده اند ، همان طور که دارند یک غذای سر دستی درست می کنند،فکر می کنند آن هایی که رفته اند الان دارند با دوستان ِ جدیدشان گل می گویند و گل می شنوند و از آن غذاهایی می خورند که توی کتاب های آشپزی عکسش هست...!!!


آن هایی که رفته اند فکر می کنند آن هایی که مانده اند دائم باهم بیرونند،کافی شاپ ، لواسان ، بام تهران و درکه میروند ، خرید می روند و با هم کیف دنیا را میکنند و آن ها را که آن گوشه ی دنیا تک افتاده اند ، فراموش کرده اند...!!!


آن هایی که مانده اند فکر می کنند آن هایی که رفته اند مدام بار و دیسکو می روند و خیلی بهشان خوش می گذرد و آن ها را که توی این جهنم گیر افتاده اند ، فراموش کرده اند...!!!


آن هایی که رفته اند می فهمند که هیچ کدام از آن مشروب ها باب طبعشان نیست و دلشان می خواهد یک چای دم کرده ی حسابی بخورند...!!!


آن هایی که مانده اند دلشان می خواهد یکبار هم که شده بروند یک مغازه ای که از سر تا تهش مشروب باشد و بتوانند هر چیزی را که می خواهند انتخاب کنند...!!!


آن هایی که رفته اند همانطور که توی صف اداره ی پلیس برای کارت اقامتشان ایستاده اند و می بینند که پلیس با باتوم خارجی ها را هل می دهد ، فکر می کنند که آن جهنمی که تویش بودند حداقل کـشور خـودشان بود...!!!


آن هایی که مانده اند همانطور که گشت ارشاد با باتوم دخترها را سوار ماشین می کند ،فکر می کنند که آن هایی که رفته اند الان مثل آدم های محترم می روند به یک اداره ی مرتب و کارت اقامتشان را تحویل می گیرند...!!!


آن هایی که رفته اند ، پای اینترنت دنبال شبکه 3 و فوتبال با گزارش عادل یا سریال های ایرانی و اخبارهایی با کلام پارسی و ایرانی هستند...!!!


آن هایی که مانده اند در حسرت دیدن کانال های ماهواره بدون پارازیت کلافه می شوند و دائم پشت دیش هستند...!!!


آن هایی که رفته اند می خواهند برگردند...

آن هایی که مانده اند می خواهند بروند...

آن هایی که رفته اند ، به کشورشان با حسرت فکر می کنند...

آن هایی که مانده اند از آن طرف ، دنیایی رویایی می سازند...



اما هم آن هایی که رفته اند و هم آن هایی که مانده اند در یک چیز مـشترکند :


آن هایی که رفته اند احساس ِ تنهایی می کنند.........

آن هایی که مانده اند هم احساس ِ تنهایی می کنند.........

آن هایی که می روند وطن فروش نیستند..........

آن هایی که می مانند عقب مانده نیستند...........

آن هایی که می روند ، نمی روند آن طرف که مشروب بخورند........

آن هایی که می مانند ، نمانده اند که دینشان را حفظ کنند........





دقیقا
:a2d3::a2d3:
 

bakhshi

New member
آن هایی که از ایران رفته اند،همانطور که دارند یک غذای سر دستی درست می کنند تا تنهایی بخورند،فکر میکنند آن هایی که مانده اند ،الان دارند دورِ هم قورمه سبزی با برنج زعفرانی می خورند و جمعشان جمع است و می گویند و می خندند...!!!


آن هایی که در ایران مـانده اند ، همان طور که دارند یک غذای سر دستی درست می کنند،فکر می کنند آن هایی که رفته اند الان دارند با دوستان ِ جدیدشان گل می گویند و گل می شنوند و از آن غذاهایی می خورند که توی کتاب های آشپزی عکسش هست...!!!


آن هایی که رفته اند فکر می کنند آن هایی که مانده اند دائم باهم بیرونند،کافی شاپ ، لواسان ، بام تهران و درکه میروند ، خرید می روند و با هم کیف دنیا را میکنند و آن ها را که آن گوشه ی دنیا تک افتاده اند ، فراموش کرده اند...!!!


آن هایی که مانده اند فکر می کنند آن هایی که رفته اند مدام بار و دیسکو می روند و خیلی بهشان خوش می گذرد و آن ها را که توی این جهنم گیر افتاده اند ، فراموش کرده اند...!!!


آن هایی که رفته اند می فهمند که هیچ کدام از آن مشروب ها باب طبعشان نیست و دلشان می خواهد یک چای دم کرده ی حسابی بخورند...!!!


آن هایی که مانده اند دلشان می خواهد یکبار هم که شده بروند یک مغازه ای که از سر تا تهش مشروب باشد و بتوانند هر چیزی را که می خواهند انتخاب کنند...!!!


آن هایی که رفته اند همانطور که توی صف اداره ی پلیس برای کارت اقامتشان ایستاده اند و می بینند که پلیس با باتوم خارجی ها را هل می دهد ، فکر می کنند که آن جهنمی که تویش بودند حداقل کـشور خـودشان بود...!!!


آن هایی که مانده اند همانطور که گشت ارشاد با باتوم دخترها را سوار ماشین می کند ،فکر می کنند که آن هایی که رفته اند الان مثل آدم های محترم می روند به یک اداره ی مرتب و کارت اقامتشان را تحویل می گیرند...!!!





آن هایی که رفته اند ، پای اینترنت دنبال شبکه 3 و فوتبال با گزارش عادل یا سریال های ایرانی و اخبارهایی با کلام پارسی و ایرانی هستند...!!!


آن هایی که مانده اند در حسرت دیدن کانال های ماهواره بدون پارازیت کلافه می شوند و دائم پشت دیش هستند...!!!


آن هایی که رفته اند می خواهند برگردند...

آن هایی که مانده اند می خواهند بروند...

آن هایی که رفته اند ، به کشورشان با حسرت فکر می کنند...

آن هایی که مانده اند از آن طرف ، دنیایی رویایی می سازند...



اما هم آن هایی که رفته اند و هم آن هایی که مانده اند در یک چیز مـشترکند :


آن هایی که رفته اند احساس ِ تنهایی می کنند.........

آن هایی که مانده اند هم احساس ِ تنهایی می کنند.........

آن هایی که می روند وطن فروش نیستند..........

آن هایی که می مانند عقب مانده نیستند...........

آن هایی که می روند ، نمی روند آن طرف که مشروب بخورند........

آن هایی که می مانند ، نمانده اند که دینشان را حفظ کنند........






با این قسمتش اصلا موافق نیستم جچون واقعا اون جا ازادی به تمام معنا وجود داره فقط پاتو نباید از چهار چوب قانون فراتر بزاری


یعنی واقعا دلم می خواد بفهمم این ارشاد یعنی چی بابا مگه زورههههه

کسی که با مانتو و روسریه همینش کلی زوره اخه چی بگممممممممممممممممممممممم
 

biosta

Well-known member
به نظرم ايران براي كساني كه پول و موقعيت شغلي عالي دارن مناسب تره. اما كسايي كه چيزي واسه از دست دادن ندارند و بايد اينجا


سختي بكشند برند بهتره چون همين سختي رو اونجا مي كشن عوضش بعد از ١٠ سال به يه جايي رسيدن كه اينجا بودن نمي رسيدند

موافقم :a2d3:
دارم شرایط رو فراهم می کنم
یعنی امکان داره دو سال دیگه خارج از ایران باشم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ .
 

bakhshi

New member
مگه دوبی یا کویت یا قطر یا ....... این ها مگه کشور های اسلامی نیستند!!!!!!؟؟؟


چرا فقط تووووو ایران حجاب اجباریه!!!؟؟



حالا حجاب رو اجباری کردین دیگه چرا به مردم گیر می دین



بخدا همه برنامه هام رو کنسل کردم با اینکه همیشه با ماشینم از خونه می رم سر کار یا بیرون

ولی کلا غیر از سر کار هیچ جا تصمیم گرفتم توو این مدت نرم

اصلا حوصلشون رو ندارن که بخوان به خودشون اجازه بدن به ادم حرفی بزنن
 

love virology

New member
دروووود من هرجور شده میرم بعد ارشد حتی شده با دست شنوووووووووووووووو

چون دیگه رمق موندن برام نیست
 

Maryam.A

Well-known member
سفرت به خیر اما ,تو و دوستی , خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی ,
به شکوفه ها, به باران,
برسان سلام ما را."
 
آخرین ویرایش:

telmix

New member
سفرت به خیر اما ,تو و دوستی , خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی ,
به شکوفه ها, به باران,
برسان سلام ما را."

حکایت من حکایت کسی است که عاشق دریا بود اما قایق نداشت...دلباخته سفر بود اما همسفر نداشت...حکایت کسی که زجر کشید اما ضجه نزد...زخم داشت ولی ناله ای نکرد...نفس میکشید اما همنفس نداشت...خندید غمش را کسی نفهمید...!!!
 

sara77

New member
بعضي جاهاش جالب بود. ولي يه سري جيزاي اينجا وافعا ادم رو اذيت ميكنه. دوباره كشت ارشاد اين هفته واقعا منو ديونم كرد يعني اصلا دوست ندارم از خونه برم بيرون خيلي ناراحت كنندست

خو بخشی میتونی بگی چطوری میری بیرون که دقیقا گیر میدن؟/؟
 

telmix

New member
در سرزمین من ،مردم به دخترانی که رنگ لباسشان شاد است انگ فاحشگی میچسبانند...!!!
 

bakhshi

New member
موافقم :a2d3:
دارم شرایط رو فراهم می کنم
یعنی امکان داره دو سال دیگه خارج از ایران باشم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ .

من dc شدم جناب اقاي بيوستا كه نتوانستم همون موقع جوابتون رو بدم. شما در ايران هم مي تونيد موفق شويد هرجند زمان مي برد اما. با همه ي اين تفاسير قدر ديسيبلين و مسءوليت و دانش شما را انجا بيشتر مي دونند. براي شما ارزوي موفقيت دارم هرجاي دنيا كه باشيد خدا همراهتان باشد
 

foroozan

New member
بعضي جاهاش جالب بود. ولي يه سري جيزاي اينجا وافعا ادم رو اذيت ميكنه. دوباره كشت ارشاد اين هفته واقعا منو ديونم كرد يعني اصلا دوست ندارم از خونه برم بيرون خيلي ناراحت كنندست

بخشی جان دیگه انقدم موضوع گشت ارشاد اذیت کننده نیست.اونام وافعا میدونن به کیا گیر بدن.دیگه واقعا بعضیا تو پوشش شورشو در میارن مثلا که چی خوب مد کردن دیگه مانتوهای بدون دکمه میپوشن اززیرشم یه تاپ کوتاه و یه شلوار چسبون؟
خب بعضی تیپا واقعا گیر دادنی اند.
 

bakhshi

New member
خو بخشی میتونی بگی چطوری میری بیرون که دقیقا گیر میدن؟/؟[/size]

سارا جان من ٨ شهريور رفته بودم زمين تنيس در يكي از مجموعه ورزشي ا كه معمولا هفته اي دوبار با يكي از دوستام مي ريم و بازي مي كنيم و بعد

- - - Updated - - -

نه اصلا خانوم فروزان اينطور كه شما مي كيد نيست
 

telmix

New member
بخشی جان دیگه انقدم موضوع گشت ارشاد اذیت کننده نیست.اونام وافعا میدونن به کیا گیر بدن.دیگه واقعا بعضیا تو پوشش شورشو در میارن مثلا که چی خوب مد کردن دیگه مانتوهای بدون دکمه میپوشن اززیرشم یه تاپ کوتاه و یه شلوار چسبون؟
خب بعضی تیپا واقعا گیر دادنی اند.

یکی نیس به بعضیا بگه آنقدر به تیپ و قیافه ات نناز...ما به آدامس صد تومنی هم میگیم شیک..
 

bakhshi

New member
از اونجا با همين دوستم خدا شاهده حتي يك رز هم نداشتيم جون من اصلا وقتي مي خوام برم ورزش ارايش نمي كنم جون لزومي نمي بينم و مانتو كشاد مشكي و شال مشكي و كتوني با جوراب بامون بود فقط هر دومون شلوارتنيس بامون بود وشلوار تنيس معمولا جنس بارجه اي و جذب هستش يعني ما اون مدل شلوارو راحت تريم براي بازي و بعد
 
آخرین ویرایش:

sara77

New member
از اونجا با همين دوستم خدا شاهده حتي يك رز هم نداشتيم جون من اصلا وقتي مي خوام برم ورزش ارايش نمي كنم جون لزومي نمي بينم و مانت كشاد مشكي و شال مشكي و كتوني با جوراب بامون بود فقط هر دومون شلوتر تنيس بامون بود وشلوار تنيس معمولا جنس بارجه اي و جذب هستش يعني ما اون مدل شلوارو راحت تريم براي بازي و بعد

خب عززم اینا دیگه پیش میاد مشکل از فاطی کماندو بوده جیگر ناناحت نشو خخخخخخخخخخ
 
بالا