اميد آخر دلهاي داغديده بيا
بيا تو اي شب اندوه را سپيده بيا
به طول غيبت و اشك مدام و سوز دلت
كه جان شيعه ز هجران به لب رسيده بيا
قسم به مهر رخت، كشته تيرگي ما را
به ناله اي كه حسين از جگر كشيده بيا
به آن سري كه به ديدار دخترش آمد
به كودكي كه به ويرانه ها رميده بيا
به لاله هاي اوفتاده از دم تيغ
به غنچه اي كه شد از ضرب تيغ چيده بيا
اللهم عجل لوليك الفرج
من همان شبان عاشقم
سینه چاک و ساکت و غریب
بیتکلف و رها
در خراب دشتهای دور
در پی تو میدوم
ساده و صبور
یک سبد ستاره چیدهام برای تو
یک سبد ستاره
کوزه ای پرآب
دستهای گل از نگاه آفتاب
یک عبا برای شانههای مهربان تو
در شبان سرد
چاروقی برای گامهای پرتوان تو
در هجوم درد
من همان بلال الکنم
در تلفط تو ناتوان
آه از عتاب!