چند سوال خودمانی از ایرانی های عزیز، با هر تفکری با هر مذهبی!

Marc0p0lo

New member
چند وقتی است (حدود 2 سال) سوالاتی مغز مرا به خودش مشغول کرده. و هر روز هم که میگذرد این را هم در رفتار خودم هم در رفتار دیگران هم در اینجا و هم در دنیای واقعی به وفور مشاهده میکنم! هر از چندگاهی در تاپیک های مختلف هم اشارات کوچکی به ان کرده ام.

ما جهان سومی ها علاقه ی زیادی به واژه های رهبر، امام، رئیس، آقا، کبیر و ... داریم.

در همه ی جای دنیا conductor را هماهنگ کننده ی ارکستر معنی میکنند، ما رهبر ارکستر معنی کرده ایم!

هنور فرق ریاست را با مدیریت نمیدانیم!

جدا همیشه برای من سوال بوده!

چرا نقش های سیاسی ما تحت سیستم فکری استبدادپذیری مان اینقدر عوض می شوند؟ مدیر دولت را رئیس دولت معنی میکنیم، هماهنگ کننده ی جنبش را رهبر انقلاب!

چرا ما منتظر دیکتاتور مصلحی هستیم که دیکتاتور کنونی را زمین بزند و ما را از چنگ دیکتاتوری قدیم نجات دهد؟

مگر همین دیکتاتور مصلح را زمانی پدران ما سرکار نیاوردند؟ چه شد؟

چرا باید اشتباه پدرانمان را دوباره تکرار کنیم؟

چرا ما انسانها و پادشاهانمان را در طول تاریخ مقدس می پنداریم ولی از کسانی که محمد و علی را مقدس می پنداریم گله می کنیم؟

چرا ما خودمان را نژاد برتر میدانیم و عرب ها و افغانی ها را موجوداتی ضعیف میپنداریم اما انتظار داریم تا در دنیا مورد احترام قرار بگیریم؟

چرا فکر میکنیم هنر نزد ایرانیان است و بس؟

چرا دوست من با وزیردفاع آلمان در یک سفر هم کوپه قطار میشود و گرهارد شرودر را در پارک مشغول بازی با نوه هایش می بیند به نحوی که انگار یک شهروند عادی است، اما من وقتی یکی از سیاستمداران کشورم را می بینم میخواهم بدوم و از نزدیک ببینمشان و هزار تا محافظ دارند؟

چرا من شهروند هنوز با هم محله ای هایم نتوانسته ام به توافق برسم تا خودمان برای محل بازی کودکان فکری بکنیم و منتظر شهرداری نباشیم؟

چرا من مشارکت نمی کنم؟ چرا به اصلاحات در دراز مدت اعتقاد ندارم و اونرو یک آرمانشهر میدونم؟ آرمانشهر که هست هم اکنون در زندگی های جوامع دیگر؟

چرا تا یک نفر چیز جدید بر خلاف عقایدم مطرح کرد، سرکوبش می کنم؟ بعد انتظار دارم که مرا در اعتراض های دیگر سرکوب نکنند؟

چرا در پائین این تاپیک نظر موافق خودمان را اعلام می کنیم اما در تاپیک های دیگر مخالفانمان را می کوبیم؟

من گمان میکنم ما دیکتاتور های کوچکی هستیم که تمایل به دیکتاتورهای بزرگتر از خود داریم. منتها توعش فرق میکند، یکی مذهبی اش را می پسندد، یکی غیر مذهبی اش را! یکی زرتشتی و دیگری مسلمانش را! یکی ترک و دیگری ایرانی اش را!
 
آخرین ویرایش:

shayeste

New member
چون دموکراسی اول از همه یه فرهنگ میخواد که باید جا بیفته ولی در ایران این فرهنگ نیست! نمیگم بده شاید هم فرهنگ ما بهتر باشه مثلا در کشورهای غربی هیچ پدر و مادری در نهایت وقتی بچه شون به سن قانونی رسید نمیتونن توی زندگیش دخالت کنن بالاخره خودشون هم همینطور بودن مثلا در مورد ازدواج چون میگن دموکراسی و آزادیه خودمون هم همینطور زندگی کردیم. ولی کلا فرهنگ ما یه مقدار متفاوته.ما باید به کشورهایی که به فرهنگ ما شبیه تر هستن و پیشرفت کردن نگاه کنیم!
 

aohm

New member
چرا دوست من با وزیردفاع آلمان در یک سفر هم کوپه قطار میشود و گرهارد شرودر را در پارک مشغول بازی با نوه هایش می بیند به نحوی که انگار یک شهروند عادی است، اما من وقتی یکی از سیاستمداران کشورم را می بینم میخواهم بدوم و از نزدیک ببینمشان و هزار تا محافظ دارند؟





من اين حرف شما رو قبول ندارم،و اتفاقا فكر ميكنم بر عكسه. شما چندتا پرزيدنت از كشورهاي غربي ميشناسيد كه برند ميون جمعيت؟؟ و از نزديك با مردم عادي (چه مرفه چه مستمند،فرقي نميكنه) برخورد داشته باشن صحبت كنن و به صحبتهاشون گوش بدن؟ حالا رفتن به خونه هاي قشرهاي مختلفشون ديگه پيشكش. مقايسه ش اصلا كار سختي نيست بالاترين مقام سياسي يكي از همون كشورها رو مقايسه كن با بالاترين مقام سياسي كشور خودمون...فكر نكنم احتياج به توضيح داشته باشه!
 

aohm

New member
و يك نكته ديگه اينكه اين روحيه،استبداد پذيري نيست.خيلي اسمهاي ديگه ميشه روش گذاشت اما اسمي كه شما گذاشتي خيلي بي انصافيه. استبداد واقعي رو بايد از كساني معنا خواست كه زخمش رو چشيدن و هر دو دوره رو تجربه كردن، نه ما كه فقط از دور چيزايي از كتابا خونديم و گاهي دچار احساس روشنفكري ميشيم و ناگهان از ظلمي كه ناجوانمردانه بهمون روا داشته شده به ستوه ميايم و فريادمون بلند ميشه..
دوست عزيز
من با بخش هايي از حرفاتون موافقم و دركل تحسينت ميكنم از اين بابت كه "درد" داري،اما خوبه كه آدم منصفانه و با ديد باز به قاضي بره
 

arezoo_68

New member
من فقط یه جواب برای این همه ی این چرا ها دارم چون ما نژادی بسیار باهوش و در عین حال فوق العاده تنبل هستیم یعنی تا زور رو سرمون نباشه خودمون اهل کار و عمل نیستیم دنبال رهبر میگردیم که بجامون فکر کنه مسئولیت شکست ها رو بپذیره اوضاع خراب شد بهش نق بزنیم که ای بابا این چه وضعیه و صد البته نظرات فوق کارشناسانمون رو در همه زمینه ها و در حالی که هیچ حس مسئولیتی نداریم جهت نقد اون رهبر یا رئیس بیان کنیم حتی تو زمینه مذهبی هم بیشتر از این که بخوایم خودمون رو خسته کنیم و جهت اصلاح خودمون و جامعه مون زحمت بکشیم منتظریم امام زمان تشریف بیارن و خودشون و 313 نفرشون دنیا رو از ناپاکی ها پاک کنن و ما به زندگیمون برسیم.
چه نژاد جذابی هستیم ما:4d564ad6:
 

Marc0p0lo

New member
چون دموکراسی اول از همه یه فرهنگ میخواد که باید جا بیفته ولی در ایران این فرهنگ نیست! نمیگم بده شاید هم فرهنگ ما بهتر باشه مثلا در کشورهای غربی هیچ پدر و مادری در نهایت وقتی بچه شون به سن قانونی رسید نمیتونن توی زندگیش دخالت کنن بالاخره خودشون هم همینطور بودن مثلا در مورد ازدواج چون میگن دموکراسی و آزادیه خودمون هم همینطور زندگی کردیم. ولی کلا فرهنگ ما یه مقدار متفاوته.ما باید به کشورهایی که به فرهنگ ما شبیه تر هستن و پیشرفت کردن نگاه کنیم!

دوست عزیز در مورد دموکراسی یه تاپیک خواهم زد و بحث خواهیم کرد مفصل اجازه بده تو این تاپیک بازش نکنم چون نیاز به بحث خیلی داره

معمولاً ما ایرانیها ریشه بسیاری از نا بسامانیهای اجتماعی و عقب افتادگی نسبی ایران را در خارج از مجموعه خود دنبال میکنیم. این مجموعه می تواند کل جامعه ایران و یا قسمتی از آن که شامل ما و دوستان ماست باشد. ولی اگر کمی دقیق بنگریم همه ما ایرانی ها در قسمتی از رفتارهای معیوب فرهنگی مشترک هستیم که ریشه بسیاری از مشکلات جوامع ایرانی و عامل اصلی عقب ماندگی نسبی ایران می باشد. رفتارهایی که معمولاً ریشه در یکی از دسته بندی های زیر دارد.
۱.عدم تبلور بلوغ احساسی در ما ایرانیان
٢. محافظه کاری فکری و رفتاری
۳. ایده آل گرایی و عدم اعتماد به نفس
۴. تفکر طبقاتی و عدم توجه به آزادی های فردی و
۵.عدم درک روح قوانین جامعه مدرن.

كه كسی ادعا كند كه تمام مشكلات فرهنگی مردم كشوری (ملتی) را می شناسد ادعای بسیار بزرگی است ومن هم چنین ادعایی نمی كنم ولی بر اساس مشاهداتم و مقایسه ای كه بین فرهنگ ایران و سایر فرهنگها، بالاخص فرهنگهای اروپایی كرده ام به نتایجی رسیده ام كه اینجا به شرح آن می پردازم. تعریف من از مشكل، خصلتی فرهنگی است كه نتایج منفی آن برای فرد و جامعه به مراتب بیش از مزایای آن باشد. جدا از این، نوشتن این متن به این معنا نیست كه من خود را عاری از این مشكلات می بینم بلكه به این معناست كه این مشكلات را می بینم و در صدد رفعشان هستم. بدیهی است که منظور از ایرانیان در این متن غالب جمعیت ایرانی، و نه همه ایرانیان می باشد.


اولین نكته ای كه در این متن می خواهم به آن اشاره كنم این است كه من بر این باور هستم كه در اثر حملات بسیار گسترده ای كه بر ایران در طول تاریخ وارد شده است و در كنار آن آب و هوای گرم و خشک ایران، فرهنگ ایران دچار مشكلات عدیده ای شده است كه ریشه عقب ماندگی ملت ایران است. منظور من از حمله، تهاجمی است که به سلطه قومی خارجی با منافع متفاوت، و تامین اهداف آن قوم برای مدتی طولانی منتهی شده است (که حملات تیمور و مغول از این دسته اند). آب و هوا به طرق بسیار بر فرهنگ ملتی در طول تاریخ اثر می گذارد که از مهم ترین آنها میتوان به تاثیر نسبی گرما در افزایش نیروی جنسی مرد و اثرات فراوان آن، کمبود آب و مساله مدیریت آن، تاثیر آب و هوا بر سیستم رفت و آمد آدم ها و برهم کنش طبیعت و انسان اشاره کرد. جدا از آن حملاتی که به سلطه قوم خارجی با منافع متفاوت منجر می شود به صورت های گوناگون بر فرهنگ یک کشور تاثیر می گذارد که می توان به ایجاد ترس و روحیه محافظه کاری و در کنار آن افزایش خشونت در جامعه اشاره کرد. این ادعا به این معناست كه حداقل در طول چند صد سال اخیر كه حمله دهشتناكی، به مشابه آنچه كه بر ایران در زمان مغول رخ داد، روی نداده است، عامل اصلی عقب ماندگی ایران چیزی جز مشكلات فرهنگی ما ایرانیان نیست.
برای درک بهتر این مطلب باید به این مطلب اشاره کرد که اگر ایران ازقدرت اقتصادی ناشی از نفت بی بهره بود ظاهر ایرانیان شاید به مراتب عقب مانده تراز آنچه هست می بود. با اینکه عده ای بر این عقیده هستند که اگر نفت نبود فرهنگ ما وضیعت به نسبه بهتری داشت من بر این عقیده هستم که اکثر مشکلات فرهنگی ما ریشه ای عمیق تر در تاریخ دارد و حتی اگر نبود نفت باعث بهبود نسبی در فرهنگ ایرانی می شد این بهبود در حدی نبود که ظاهر بهتری از آنچه که به کمک نفت و ثروت ناشی از آن موجود است، ایجاد می کرد. درک این واقعیت که برای حل مشکلات ایران بیش از آنکه باید کارمحض سیاسی بشود باید اصلاح فرهنگی کرد ( و این اصلاح را از خود شروع کرد)، برای بسیاری از ما ایرانیان ثقیل می نماید. ولی اگر واقع بینانه بنگریم می بینیم که بسیاری از تصمیمات غلط دولت مردان ایران ریشه در مرکز ثقل باور عمومی دارد که در صورت حرکت این مرکزثقل بسیاری از تصمیمات حاکمان ایران دست خوش تغییر خواهد شد. مسلم است که هیچ حکومتی قادر نیست برای مدتی طولانی تصمیماتی دور از مرکز ثقل باور عمومی بگیرد و با اصلاح و حرکت مرکز ثقل باورعمومی تصمیمات سیاسی دولت مردان هم در خور تغییر خواهد شد. در کنار این حرفها بسیار واضح است که سیاست گزاری حاکمان، خود تأثیری قابل ملاحظهدر حرکت این مرکز ثقل دارد. جدا از این جنگ هایی که منجر به سلطه طولانی بر ایران نشده اند، نمی توانند دلیل اصلی عقب ماندگی ایران باشند؛ چون چنین جنگ هایی بر اکثریت ملت های دنیا تحمیل شده اند و بسیار طبیعی است که کشور ها به منافع کشورهای دیگر چشم طمع می داشتند و نحوه برخورد با مهاجم است که بین آنان متفاوت بوده است. به طور مثال اگر ایران در قبال حملات روسیه در زمان قاجار نتوانستند موفق عمل کنند ریشه در ضعف فرهنگی ایرانیان داشته که از دیدگاهی باعث حس نیاز به انقلاب مشروطه در ایرانیان شده است.
مسلم است كه این نواقص فرهنگی که در زیر به آن اشاره می شود، صرفاً مختص فرهنگ ایرانی نمی باشد و بسیاری از فرهنگ ها بالاخص فرهنگ های نزدیك (فرهنگ های خاورمیانه ای، شمال آفریقا و جنوب اروپا) در بخشی از این مشكلات سهیم می باشند.


ببخشید طولانی شد ولی بحث فرهنگ وسط کشیده شد سعی کردم خیلی مختصر لپ کلام رو بگم
 

Marc0p0lo

New member
در ضمن من معتقد هستم که تا آزادی نباشه فرهنگ ایجاد نمیشه.....
 

Marc0p0lo

New member
چرا دوست من با وزیردفاع آلمان در یک سفر هم کوپه قطار میشود و گرهارد شرودر را در پارک مشغول بازی با نوه هایش می بیند به نحوی که انگار یک شهروند عادی است، اما من وقتی یکی از سیاستمداران کشورم را می بینم میخواهم بدوم و از نزدیک ببینمشان و هزار تا محافظ دارند؟

من اين حرف شما رو قبول ندارم،و اتفاقا فكر ميكنم بر عكسه. شما چندتا پرزيدنت از كشورهاي غربي ميشناسيد كه برند ميون جمعيت؟؟ و از نزديك با مردم عادي (چه مرفه چه مستمند،فرقي نميكنه) برخورد داشته باشن صحبت كنن و به صحبتهاشون گوش بدن؟ حالا رفتن به خونه هاي قشرهاي مختلفشون ديگه پيشكش. مقايسه ش اصلا كار سختي نيست بالاترين مقام سياسي يكي از همون كشورها رو مقايسه كن با بالاترين مقام سياسي كشور خودمون...فكر نكنم احتياج به توضيح داشته باشه!

ببخشید من کدام ویژگیشونو براتون مقایسه کنم؟میتونید مطلب رو باز ترش کنید تا بشه بهتر بحث کرد؟
 

Marc0p0lo

New member
من فقط یه جواب برای این همه ی این چرا ها دارم چون ما نژادی بسیار باهوش و در عین حال فوق العاده تنبل هستیم یعنی تا زور رو سرمون نباشه خودمون اهل کار و عمل نیستیم دنبال رهبر میگردیم که بجامون فکر کنه مسئولیت شکست ها رو بپذیره اوضاع خراب شد بهش نق بزنیم که ای بابا این چه وضعیه و صد البته نظرات فوق کارشناسانمون رو در همه زمینه ها و در حالی که هیچ حس مسئولیتی نداریم جهت نقد اون رهبر یا رئیس بیان کنیم حتی تو زمینه مذهبی هم بیشتر از این که بخوایم خودمون رو خسته کنیم و جهت اصلاح خودمون و جامعه مون زحمت بکشیم منتظریم امام زمان تشریف بیارن و خودشون و 313 نفرشون دنیا رو از ناپاکی ها پاک کنن و ما به زندگیمون برسیم.
چه نژاد جذابی هستیم ما:4d564ad6:

سپاس موافقم هوش بدون عمل و پشتکار مفت نمی ارزه
 

matin

New member
به نام ایزد یکتا

هرچی در زیر اشاره میکنم استنباط شخصی بنده هست

بزارین من تاریخی شروع کنم از زمانی که نژاد آریایی وارد ایران شد "" دوست خوبم مارکوپولو اشاره کرد به آب وهوا و خشکی و ....... باید بگم که آریایی ها با این مشکل رو به رو بودن و قناتها رو کشف کردن که اگر به همین مسئله دقت شود خیلی از مسائل خشکی کشور و حتی منطقه ی کویر حل خواهد شد چون در مطالعات زمین شناسی که من نمیتونم به صورت تخصصی بگم ولی خودمونیش اینه که به خاطر ضریب شیبی که زمین ایران از شمال به جنوب داره و همچنین بارندگی های وسیعی که در شمال کشور میشه ما میتونیم حتی با استفاده از روش طبیعی این مشکلات رو حل کنیم ""

در زمان کوروش کبیر امپراطوری اول دنیا به وحود آمد و بعد از اون داریوش و بعد خشایار شاه که از اسناد تاریخی و بناهائی که به جا مونده معلومه علم در زمینه های مختلف سیاست و ..... بسیار غنی و قوی تر از ایران فعلی بوده و شاه حق برای مردم قائل بوده

در روم و یونان قدیم پارلمان بعد از مدتی به وجود میاد و پارلمان بوده که شاه رو مشخص میکرده با اینکه تا حدودی موروثی بوده ولی در ایران کاملا موروثی بوده و قدرت خودشون رو در قدرت شاهشون میدیدن و تا زمانی که شاهشون سقوط نمیکرده توانائی مقابله داشتن نمونش حمله ی اعراب به ایران و روم که ایرانیان بعد از کشته شدن شاه در جبه های مختلف بدون هماهنگی میجنگیدن که قهرمانهای ملی زیادی از اون دوره سر زبونها هست ولی رومیان تا آخرین لحظه پارلمان افراد جدیدی رو انتخاب میکرده با وجد شکست و مرگ شاهشون ولی در ایران اینگونه نبوده ....تا زمان اشکانیان و ساسانیان ما شاهای ابر قدرت و خوبی در مجموع از لحاظ کلی داشتیم ولی بعد قاجارها و چندتای دیگه حکومتی شاهی رو زیر حد تاریخیش بردن

به مظر من فرهنگ وتمدن لازم و ملزوم یک دیگر هستند ولی حتما به هم پیوسته نیستن چه بسا ملتهائی که فرهنگ خاص خودشون رو دارن "" مثل بومیان استرالیا و آفریقا و آمریکا "" ولی با تکیه به تمدنهای دیگه رشد کردند

ما در تاریخ سه تمدن اولیه داریم که ایران و یونان و مصر در اون خیلی دخیل هستند و وقتی این تمدنهای اصیل مورد حمله ی اعراب بدون فرهنگ قرار میگیره و این همه کتاب خانه و اینها آتش زده میشه اون چیزی که از تمدن باقی میمونه همین ابنیه تاریخیس که گویای همه چیز هست

در اثر حمله تمدن تغییری چندانی نمیکنه ولی فرهنگ چرا به خصوص که اجبار به روی آوردن به فرهنگ غالب جنک باشه

شما تحقیق کنین دروغ !!!!! در ایران باستان چی بوده و بعد از حمله ی اعراب چی بوده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بحث نژاد شد نژاد آریائی نژاد باهوشی هست قبول !! ولی تبنل رو قبول ندارم !!!!!

ماها با توجه به امکاناتی که داریم خیلی هم زرنگ هستیم ولی وقتی به یه جا که میرسه میبینه نتجش رو براش احترام قائل نیستن از انگیزه ی اولیش کم میشه !!! اگه ماها تبنل بودیم نباید این همه ایرانی تحصیل کرده در سراسر دینا باشن .......


نتیجه گیری :

ماها تمدن داریم که تمدنیس که هیچکس نیمتونه منکرش بشه

فرهنگ !!! ما نسخه ی دوم فرهنگ خودمون باشیم بهتر اینکه تا بهترین ورژن فرهنگ دیگری باشیم

ماها الان کارمون شده که میگیم فلان جا این فرهنگ رو داره در حالی که اگر به اصل خودمون برگردیم میفهمیم فرهنگ غنی ما از فرهنگهای دیگه سرتر هست چون با تمدن قوی در ارتباطه

ماها الان مثه شاخه هایی میمونیم که تو باد این طرف و اون طرف میریم چون ریشه ی خودمون رو فراموش کردیم و این درخت "" اگه کل جامعه رو درخت فرض کنیم "" رو به سقوطه چون از نظر اجتماعی خیلی ضعیفیم

ماها هنوز تو نیازهای اولیه موندیم هرم مازلو رو به خاطر بیاریم ماها هر روز داریم واسه گرونی هامون جوک میسازیم

تو تاریخ ایران تا بوده همین بوده اگر دولت قوی باشه ایران رو مقتدرترین کشور میبین اگه نباشه مثل زمان قاجار ضعیفترین کشور

و این رو دنیا درک کرده چون رو تاریخ ما مطالعه کرده و داره از همین طریق ایران رو عقب نگه میداره ولی خود مردممون تاریخشون رو نمیدونن

ملتی که از تاریخ خودش ندونه محکومه به شکسته

گذشته ی آدماس که سرمایه میشه واسه آیندشون
 

arezoo_68

New member
hقا متین من با نظر شما راجب فرهنگ غنی ایرانی کاملا موافقم و شاید بگم بهترین جمله ای که شنیدم حرف شما بود که ما اگه نسخه ی دوم فرهنگ خودمون باشیم بهتر از اینه که بهترین ورژن فرهنگ دیگری باشیم
ولی هنوزم معتقدم یکی از بزرگترین نقاط ضعف ما همون تنبلیمونه نمیدونم در گذشته هم این صفت رو داشتیم یا نه ولی مطمئنم الان بیشتر ایرانی ها این خصوصیت رو دارن فکر میکنی ساعات مفیدی که یه کارمند ایرانی تو اداره سپری میکنه چقدر ؟یه کارمند حقوق میگیره که کارمردم رو راه بندازه ولی یه ساعت برای صبحانه یه ساعت نهار ونماز بعدم دیدار و خوش وبش با همکارا و....این ربطی به امکانات یا انگیزه نداره ربط به وجدان کاری و همون تنبل نبودن داره یا چرا راه دور بریم همین خود ما مثلا دانشجوییم اما جز جزوه های استادا که اونم تازه از ترس نیافتادن شب امتحان باز میشن چند تا کتاب یا مقاله مرتبط میگیریم .بخدا تعدا د غذا هایی که با کارت دانشجوییمون میگیریم سه برابر یا حتی بیشتر از کتابایی که از کتابخونه میگیریم . من قبول دارم امکاناتمون کم یا برای کارای علمی ارزش زیادی قائل نیستن ولی حداقل کاری که یه ادم پر تلاش میتونه بکنه اینه که برای خودش ارزش قائله و برای چیزی که قرار به عنوان علم ازش یاد بشه انسانای بزرگم همیشه امکانات نداشتن یا از همون اول مورد تشویق دیگران نبودن که بخواد بهشون انگیزه بده انگیزشون و تلاششون برای بیشتر دونستن بوده که خوب نتیجه این تلاش بقیه رو وادار به تشویق کرده اا انسان تنبل فقط منتظره اوضاع بهتر بشه اول تشویق بشه بعد زخمت بکشه ویا امکانات در اختیارش قرار بدن که به نظرمن این اصلا هنر نیس
 

matin

New member
hقا متین من با نظر شما راجب فرهنگ غنی ایرانی کاملا موافقم و شاید بگم بهترین جمله ای که شنیدم حرف شما بود که ما اگه نسخه ی دوم فرهنگ خودمون باشیم بهتر از اینه که بهترین ورژن فرهنگ دیگری باشیم
ولی هنوزم معتقدم یکی از بزرگترین نقاط ضعف ما همون تنبلیمونه نمیدونم در گذشته هم این صفت رو داشتیم یا نه ولی مطمئنم الان بیشتر ایرانی ها این خصوصیت رو دارن فکر میکنی ساعات مفیدی که یه کارمند ایرانی تو اداره سپری میکنه چقدر ؟یه کارمند حقوق میگیره که کارمردم رو راه بندازه ولی یه ساعت برای صبحانه یه ساعت نهار ونماز بعدم دیدار و خوش وبش با همکارا و....این ربطی به امکانات یا انگیزه نداره ربط به وجدان کاری و همون تنبل نبودن داره یا چرا راه دور بریم همین خود ما مثلا دانشجوییم اما جز جزوه های استادا که اونم تازه از ترس نیافتادن شب امتحان باز میشن چند تا کتاب یا مقاله مرتبط میگیریم .بخدا تعدا د غذا هایی که با کارت دانشجوییمون میگیریم سه برابر یا حتی بیشتر از کتابایی که از کتابخونه میگیریم . من قبول دارم امکاناتمون کم یا برای کارای علمی ارزش زیادی قائل نیستن ولی حداقل کاری که یه ادم پر تلاش میتونه بکنه اینه که برای خودش ارزش قائله و برای چیزی که قرار به عنوان علم ازش یاد بشه انسانای بزرگم همیشه امکانات نداشتن یا از همون اول مورد تشویق دیگران نبودن که بخواد بهشون انگیزه بده انگیزشون و تلاششون برای بیشتر دونستن بوده که خوب نتیجه این تلاش بقیه رو وادار به تشویق کرده اا انسان تنبل فقط منتظره اوضاع بهتر بشه اول تشویق بشه بعد زخمت بکشه ویا امکانات در اختیارش قرار بدن که به نظرمن این اصلا هنر نیس
ما در گذشته این صفت رو نداشتیم الان هم غالب مردممون ندارن
یه کارمند رو مثال زدین !!! کارمندان ما چیجوری گزینش میشن ؟؟؟ کدوم کارمند الان رشته ی تحصیلیش با کاری که میکنه میخونه ؟؟!!! تو کارمند بودن تخصص مهمتره یا ضمانته حفظ دولت ؟؟!!!ناهار و صبحانه تو همه جای دنیا هست !!! ولی تو بیقه جاها هماهنگی مدرک با کار و همچنین علاقه هست !!! ولی اینجا چی ؟؟!! وقتی یکی دیپلم داره رئیس یه ادارس !!! یا کسی که سیکل داره تو آموزش یه دانشگاه همه کارس چه توقعی ازش میشه داشت ؟؟!!!

در مورد اینکه میگین بزرگان نیاز به تشویق نداشتن و .......... ، این بزرگان عزیز هیچ وقت تو هرم اول مازلو گیر نکرده بودن ولی الان دغدغه ی فعلی کشور ما تهیه نون هست نه علم !!!

شما فک کن هر کس در جای خودش باشه و مردم نیازشون رو در حد معمول بتونن تامین کنن !!! بعد ببینید همین مردم ما که الان دارن رو به زوال میرن از نظر فرهنگی و اجتماعی "" که اشاره کردن دنیا و خیلی ها تو همین کشور همینو میخواند "" به چه موفقیت هائی میرسن که الان هم با این امکانات به جاهای خوبی رسیدن
یه مثال
میگن تابلو ورزش کشورها المپیکه : ببینید همین نوشاد و الهه احمدی با کمترین امکانات چه با غیرت درخشیدن

به امید بازگشت عظمت به این مرز و بوم
 

aohm

New member
ببخشید من کدام ویژگیشونو براتون مقایسه کنم؟میتونید مطلب رو باز ترش کنید تا بشه بهتر بحث کرد؟

منظورم دقيقا همون موردي بود كه بهش اشاره كردم(واضح گفتم ديگه!!) بخاطر همينم فقط همين قسمت نوشته ات رو تو نقل قول آوردم چون انتقادم به اين بخش بود
از اين دست اتفاقايي كه تو كشور ما انقدر عادي شده كه ديگه به چشممون نمياد و توجه نميكنيم كه توي بقيه كشورها اين جقدر بيگانه و اصلا غيرقابل باور هست كه مردم بتونن انقدر رابطه نزديكي با بالاترين مقام سياسي كشورشون داشته باشن
اينا از ديد ما لووس شده و گرنه بي اهميت نيست
از لحاظ هاي ديگه هم اگه مقايسه كردي ما استفاده ميكنيم
دركل اجازه بده يه چيزي رو بهت بگم،من مثل شما از خيلي نواقصي كه شما عنوان كردي مطلعم و بعضياش واسه خودمم دغدغه س،اما يه دغدغه بزرگتر هم هست و اون كشورم..واينكه تو هر لحظه و هر شرايط چي به نفع كشورمه
من مشكلاتي كه وجود داره رو قبول دارم اما عقيده م اينه كه خوب،حالا بايد چكار كرد؟ اگه راه حلي داري،ياعلي.بيا جلو مشكلاتو بگو و راه حلشم ارائه بده
اما اگه نداري؛انتقاد تنها،دائم اشتباه گيري و اشتباه ها رو ليست كردن،زير سوال بردن ووو... چيزي رو حل نميكنه بلكه برعكس مخرب هم هست.به عقيده من اگه كاري نميكنيم واسه درست كردن اوضاع،حداقل يه انسجام بين خودمون نگه داريم.اين صحبتا رو وقتي مدام در گوش مردم تكرار كني تو ذهنشون يه تصوير سياه از آينده ميسازي بدون اينكه راه رسيدن به نور رو نشون بدي..و نتيجه ش فقط نااميدي؛بي اعتمادي... كشوري كه مردمش با هم متحد نباشن و به نظام اداره كننده كشور اعتماد نداشته باشن،بي اندازه آسيب پذير ميشه.واين دقيقا چيزيه كه تو شرايط الان كشور ما خيلي برامون بده،و اصلا به نفعمون نيست
 
آخرین ویرایش:

aohm

New member
ما در گذشته این صفت رو نداشتیم الان هم غالب مردممون ندارن
یه کارمند رو مثال زدین !!! کارمندان ما چیجوری گزینش میشن ؟؟؟ کدوم کارمند الان رشته ی تحصیلیش با کاری که میکنه میخونه ؟؟!!! تو کارمند بودن تخصص مهمتره یا ضمانته حفظ دولت ؟؟!!!ناهار و صبحانه تو همه جای دنیا هست !!! ولی تو بیقه جاها هماهنگی مدرک با کار و همچنین علاقه هست !!! ولی اینجا چی ؟؟!! وقتی یکی دیپلم داره رئیس یه ادارس !!! یا کسی که سیکل داره تو آموزش یه دانشگاه همه کارس چه توقعی ازش میشه داشت ؟؟!!!

در مورد اینکه میگین بزرگان نیاز به تشویق نداشتن و .......... ، این بزرگان عزیز هیچ وقت تو هرم اول مازلو گیر نکرده بودن ولی الان دغدغه ی فعلی کشور ما تهیه نون هست نه علم !!!

شما فک کن هر کس در جای خودش باشه و مردم نیازشون رو در حد معمول بتونن تامین کنن !!! بعد ببینید همین مردم ما که الان دارن رو به زوال میرن از نظر فرهنگی و اجتماعی "" که اشاره کردن دنیا و خیلی ها تو همین کشور همینو میخواند "" به چه موفقیت هائی میرسن که الان هم با این امکانات به جاهای خوبی رسیدن
یه مثال
میگن تابلو ورزش کشورها المپیکه : ببینید همین نوشاد و الهه احمدی با کمترین امکانات چه با غیرت درخشیدن

به امید بازگشت عظمت به این مرز و بوم
[
اتفاقآ من الان كه ميرم سر كار جدا اين حرفو تاييد ميكنم كه مشكل تنبلي بيداد ميكنه
دارم از نزديك ميبينم هر روز كارمندايي كه بقول شما در همون رشته تحصيلي خود و جايگه مناسب خودشون مشغولن اما انگار عادت شده هميشه دنبال راهي براي در رفتن از زير كار باشن
اينجا اگه متعهد باشي مسخر ه ت ميكنن!! چون براشون عجيبه،اصلا سوژه ت ميكنن
مشكل ما اينه كه فرهنگ تلاش كردن،"كار كردن"،... خيلي خيلي كم رنگه بينمون
هر روزي كه بتوني سر رئيس و ادارت رو كلاه بذاري . از زير كامل انجام دادن وظيفه اي كه بايد انجام ميدادي در بري احساس خوبي داري انگار احساس موفقيت!! ولي اگه نتوني در بري و مجبور شي كارتو كامل انجام بدي احساس شكست!احساس اينكه سرت كلاه رفته!
بنظر من مشكل بزرگ ما درون خودمونه. تا وقتي من خودم وجدان كاري نداشته باشم و نخوام كار كنم اداره م نميتونه مجبورم كنه چون به هزار روش ميتونم سرش كلاه بذارم(كاري كه بينمون عادت شده و از قبح افتاده)
اگه ميخايم تغييري بوجود بياد و چيزي درست بشه بايد از درست كردن خودمون شروع كنيم. حاقل اگه هر كسي فقط خودش رو درست كنه،،ديگه حله
 
آخرین ویرایش:

arezoo_68

New member
همین طور که aohmگفت مهم وجدان کاریه و فعل تلاش کردن بنا به نظر شما 90درصد ما بدون تخصص سرکارای تخصصی نشستیم ولی اون 10 درصدیم که تو کار تخصصی خودشون هستنم از زیر کار در رفتن و یه جور زرنگی میدونن طرف کلی درس خونده و به قول شما سر کار تخصصیشه شده پزشک ولی حوصله سروکله زدن با مریض و نداره دونبال به روز شدن علمشم نیس بیشتر فکر برج ساختن یا راننده تاکسیمون که تخصص دانشگاهی نمیخواد اما ترجیح میده دو تا مسیر دربست بره تا سی تا مسافر بیچاره رو که گوشه ی خیابون یه لنگه پا واستادن رو برسونه این فقط نداشتن وجدان کاریه وصدالبته راحت طلبی مغازه دارامون تا یازده صبح میخوابن بعد برا جبران کم کاریشون میکشن رو قیمتشون
منم به اندازه شما کشورم و نژادم و دوس دارم اما حاضر نیستم به جای دیدن معایبی که بقول شما قبلا نبوده و به گفته من الان هست اون بذارم پای اوضاع اقتصادی و مهم تر بودن نون از علم ما خیلی اوصاف خوبی داریم ولی باید نقاط ضعفمونم بدونیم نه اینکه توجیح کنیم
صدالبته ادمای باغیرتم تو کشور ما زیادن ادمایی که باعث افتخارن مثل نوشاد نکته همون غیرتس و وجدان داشتن اونم میتونست کم کاری و تنبلیش و پای خیلی چیزا بذاره اما زحمت کشیدن و افتخار افرینی رو محدود به تمرین تیم ملی نکرد و نگف کسی ما رو تحویل نمگیره یا امکانات نداریم این همون چیزیه که من میگم اگه ما تنبلیمون و با چیزایی مثل امکانات و تشویق و نون شب توجیح نکنیم هیچ کس نمیتونه از کنار یه ایرانی بی توجه رد بشه
 

matin

New member
[

اتفاقآ من الان كه ميرم سر كار جدا اين حرفو تاييد ميكنم كه مشكل تنبلي بيداد ميكنه
دارم از نزديك ميبينم هر روز كارمندايي كه بقول شما در همون رشته تحصيلي خود و جايگه مناسب خودشون مشغولن اما انگار عادت شده هميشه دنبال راهي براي در رفتن از زير كار باشن
اينجا اگه متعهد باشي مسخر ه ت ميكنن!! چون براشون عجيبه،اصلا سوژه ت ميكنن
مشكل ما اينه كه فرهنگ تلاش كردن،"كار كردن"،... خيلي خيلي كم رنگه بينمون
هر روزي كه بتوني سر رئيس و ادارت رو كلاه بذاري . از زير كامل انجام دادن وظيفه اي كه بايد انجام ميدادي در بري احساس خوبي داري انگار احساس موفقيت!! ولي اگه نتوني در بري و مجبور شي كارتو كامل انجام بدي احساس شكست!احساس اينكه سرت كلاه رفته!
بنظر من مشكل بزرگ ما درون خودمونه. تا وقتي من خودم وجدان كاري نداشته باشم و نخوام كار كنم اداره م نميتونه مجبورم كنه چون به هزار روش ميتونم سرش كلاه بذارم(كاري كه بينمون عادت شده و از قبح افتاده)
اگه ميخايم تغييري بوجود بياد و چيزي درست بشه بايد از درست كردن خودمون شروع كنيم. حاقل اگه هر كسي فقط خودش رو درست كنه،،ديگه حله

خوب اینجاس که بحث ثاتیر کل به جز و جز به کل میاد .....

شما حقوقی که میگیرن آیا به اندازه ی کارتون هست !!! آیا بازنشستگی شما برابر با استانداردهای جهانی هست !!! آیا حقوق همزمان با رشد تورم هست !!!؟؟ وقتی طرف میبینه از همه طرف داره سرش کلاه میره قطعا کمه کارش میزاره و در این صورت این کمبود رو جبران میکنه

به نظر من مشکل از درون نیست بلکه از محیط هست !!

شما تا حالا بحث فرهنگ سازی رو شنیدین ؟؟!!! آیا جزها میتونن فرهنگ سازی کنن !!! قطعا نه ، بلکه بزرگتر و کلهای جامعه باید فرهنگ سازی کنن ....

شما اگه به کارمند حقوق مناسب بدن ، بازنشستگیشون استاندارد باشه آیا طرف وجدان کاریش تقویت نمیشه

وقتی طرف میبینه اونی که بالا سریشه وجدان نداره وجدانش از بین میره ، حالا شما از خودت شروع کن بهترین کار رو بکن بعد ببین رئیست و ادارت واست هیچ ارزشی قائل نیست چه حسی بهت دست میده
اول باید اطمینان از بزرگتر و راس جامعه ایجاد شه فرهنگ سازی بشه بعد نتیجه رو ببینید و ببینید همین مردم از نظر شما تنبل و از نظر من عمومش با غیرت و با تعصب ببینید چیکار میکنن...
 

matin

New member
همین طور که aohmگفت مهم وجدان کاریه و فعل تلاش کردن بنا به نظر شما 90درصد ما بدون تخصص سرکارای تخصصی نشستیم ولی اون 10 درصدیم که تو کار تخصصی خودشون هستنم از زیر کار در رفتن و یه جور زرنگی میدونن طرف کلی درس خونده و به قول شما سر کار تخصصیشه شده پزشک ولی حوصله سروکله زدن با مریض و نداره دونبال به روز شدن علمشم نیس بیشتر فکر برج ساختن یا راننده تاکسیمون که تخصص دانشگاهی نمیخواد اما ترجیح میده دو تا مسیر دربست بره تا سی تا مسافر بیچاره رو که گوشه ی خیابون یه لنگه پا واستادن رو برسونه این فقط نداشتن وجدان کاریه وصدالبته راحت طلبی مغازه دارامون تا یازده صبح میخوابن بعد برا جبران کم کاریشون میکشن رو قیمتشون
منم به اندازه شما کشورم و نژادم و دوس دارم اما حاضر نیستم به جای دیدن معایبی که بقول شما قبلا نبوده و به گفته من الان هست اون بذارم پای اوضاع اقتصادی و مهم تر بودن نون از علم ما خیلی اوصاف خوبی داریم ولی باید نقاط ضعفمونم بدونیم نه اینکه توجیح کنیم
صدالبته ادمای باغیرتم تو کشور ما زیادن ادمایی که باعث افتخارن مثل نوشاد نکته همون غیرتس و وجدان داشتن اونم میتونست کم کاری و تنبلیش و پای خیلی چیزا بذاره اما زحمت کشیدن و افتخار افرینی رو محدود به تمرین تیم ملی نکرد و نگف کسی ما رو تحویل نمگیره یا امکانات نداریم این همون چیزیه که من میگم اگه ما تنبلیمون و با چیزایی مثل امکانات و تشویق و نون شب توجیح نکنیم هیچ کس نمیتونه از کنار یه ایرانی بی توجه رد بشه

من جواب آهوم رو دادم البته از دیدگاه خودم

من بارها گفتم این بنا از پایبست خراب است !!!

چرا یه پزشک این کارو میکنه با اینکه در آمد بسیار خوبی نسبت به بقیه دنیا داره !!! من گفتم تو خیلی موارد از این طروف بوم و خیلی موارد از اون طرف بوم!!!

چند درصد پزشکها و پرستارهای ما جوابگوی ما مسئولیت هاشون هستن

الان قوانین کشور شده جنگلی مدار هر کی زوره بیشتر داره و هیچکی جلوش رو نمیگیره ، اختلاس به این بزرگی میشه راس اختلاس فرار میکنه چهارتا خورده پای هیچکاره اعدام میشن، تظاهرات میشه اونی که میکشه معلوم نیست کیه خانوداه ی مقتول حق برگزاری عزاداری ندارن

تاثیر که کل به جز داره خیلی کمتر از جز به کله و حتی اگه مقاصد کل تحت تاثیر فرهنگ سازی جز قرار بگیره از سر راه کنارش میزنن

مشکلات باید بنیادی حل شه !!!

شما مثال تاکسی زدین !!! همه جا دیگه تاکسی دربستی شده !!! آخه شما برو عربستان ده ریال سعودیش چیزی نیست واسه کرایه دربست ، در ضمن وقتی قیمت ماشین جهانی بشه دیگه خیلی از موارد مسافر کم میشه و حتی تو شهرهای بزرگ مثل تهران شما نیگاه کنید فرق نقشه ی مترو تهران با لندن رو مقایسه کنین یا با شهرهای بزرگ ژاپن و چین ببینید اگه خط مترو اینقدر وسیع باشه چقدر از بار ترافیکی کم میشه و تو شهرهای کوچیکتر هم دیگه با قیمت جهانی ماشین مسئله ی پیش پا افتاده ی دربست و اینا پیش نمیاد ، این بنا باید کاملا باز نگری و اساسی درست شه و فرهنگش ایجاد شه
 

aohm

New member
خوب اینجاس که بحث ثاتیر کل به جز و جز به کل میاد .....

شما حقوقی که میگیرن آیا به اندازه ی کارتون هست !!! آیا بازنشستگی شما برابر با استانداردهای جهانی هست !!! آیا حقوق همزمان با رشد تورم هست !!!؟؟ وقتی طرف میبینه از همه طرف داره سرش کلاه میره قطعا کمه کارش میزاره و در این صورت این کمبود رو جبران میکنه

به نظر من مشکل از درون نیست بلکه از محیط هست !!

شما تا حالا بحث فرهنگ سازی رو شنیدین ؟؟!!! آیا جزها میتونن فرهنگ سازی کنن !!! قطعا نه ، بلکه بزرگتر و کلهای جامعه باید فرهنگ سازی کنن ....

شما اگه به کارمند حقوق مناسب بدن ، بازنشستگیشون استاندارد باشه آیا طرف وجدان کاریش تقویت نمیشه

وقتی طرف میبینه اونی که بالا سریشه وجدان نداره وجدانش از بین میره ، حالا شما از خودت شروع کن بهترین کار رو بکن بعد ببین رئیست و ادارت واست هیچ ارزشی قائل نیست چه حسی بهت دست میده
اول باید اطمینان از بزرگتر و راس جامعه ایجاد شه فرهنگ سازی بشه بعد نتیجه رو ببینید و ببینید همین مردم از نظر شما تنبل و از نظر من عمومش با غیرت و با تعصب ببینید چیکار میکنن...



هيچ كدوم از اينها كه شما گفتي دليل ميشه كه من وظيفه م رو انجام ندم؟؟
اونايي كه من درموردشون گفتم هم با همين بهانه ها خودشونو توجيه ميكنن (واقعا توجيه ميكنن...انگار سر خودشونم كلاه ميذارن تا واقعيتو نبينن كه دارن چكار ميكنن..به بهانه هاي مختلف)
ما عادت كرديم تو هر مشكلي تقصير رو بندازيم گردن بقيه،اما اگه اين عادتو كنار ميذاشتيم ميتونستيم مشكل اصلي رو ببينيم
ضمنا منظور من از همه كه شروع كنن به درست كردن خودشون شامل رئيس هايي كه شما ميگي هم ميشه. من اين چيزي كه شما حرفشو ميزني هر روز دارم خودم تجربه ميكنم و زخمها ازش خوردم. قبلا گفتم،و باز تكرار ميكنم كه "در ست بودن" و درست كار كردن بايد تو كشور ما "فرهنگ" بشه،وقتي فرهنگ شد براي "همه" عادت ميشه و بدون اجباري رعايت ميكنن. و تنها راه براي شروع بازسازي (يا اصلا ساختن)اين فرهنگ،اينه كه هر كس خودش احساس مسوليت كنه و دست به كار بشه،و اين مفهومش با اينكه هر كس از خودش شروع كنه يكيه،دوست عزيز
 

arezoo_68

New member
گفتین تاثیر محیط رو ادما .من حرفتون رو قبول دارم اگه حقوق بازنشستگی ما استاندارد بشه امنیت شغلی داشته باشیم و صد البته برای کاری که میکنیم ارزش قائل بشن بازده کاریمون دو برابر یا سه برابر میشه ولی اقا متین این کنش و واکنش هر جای این کره خاکی اتفاق بیافته نتیجش افزایش راندمان کاریه .پس این همه سرو صدا که ما اریاییم و باهوشیم و خون کورش تو رگامونه و....همش شعاره؟ غیرت ایرانی فقط زمانی کار میکنه که اوضاع و محیط خوب باشه
من واسه فاکتور محیط 80درصد اهمیت قائلم ولی اون20درصد تاثیر فرد رو محیطش کجا رفته ما تو این گرما روزه میگیریم که ثابت کنیم همیشه محیط نیس که برای ما تصمیم میگیره. تا اونجا که من میدونم همیشه ایرانی ها مرد روزای سخت بودن وقتی همه تسلیم سختی میشدن یکی میشه کاوه یکی میشه ارش کمانگیر و ....درست بودن تو روزگار نادرستی هنره
حالا که همه تنبلی و از زیر کار در رفتن رو زرنگی میدونن و میندازن پای محیط و اوضاع اگه درس کار کنیم و وجدان کاری داشته باشیم کم از قهرمانای تاریخ کشورمون نداریم
یکی اختلاس مالی میکنه همه صداشون در میاد ولی همه ی ما یه جوری داریم اختلاس معنوی{هدر دادن وقت خلق الله و توهین به شعورشون وفرار از زیر کارا } میکنیم و اسمش و میزاریم زرنگی
حالا که به قول شما این بنا از پایه ضعف داره درسته هر کدوم از ما یه تیشه برداریم و بیافتیم به جونش ؟.هر کدوم از ما چه رئیس باشیم چه یه کارمند جزئ اگه وجدان کاری داشته باشیم من شک ندارم ایران و ایرانی خیلی حرفا برای این دنیا دارن
 
آخرین ویرایش:

matin

New member
هيچ كدوم از اينها كه شما گفتي دليل ميشه كه من وظيفه م رو انجام ندم؟؟
اونايي كه من درموردشون گفتم هم با همين بهانه ها خودشونو توجيه ميكنن (واقعا توجيه ميكنن...انگار سر خودشونم كلاه ميذارن تا واقعيتو نبينن كه دارن چكار ميكنن..به بهانه هاي مختلف)
ما عادت كرديم تو هر مشكلي تقصير رو بندازيم گردن بقيه،اما اگه اين عادتو كنار ميذاشتيم ميتونستيم مشكل اصلي رو ببينيم
ضمنا منظور من از همه كه شروع كنن به درست كردن خودشون شامل رئيس هايي كه شما ميگي هم ميشه. من اين چيزي كه شما حرفشو ميزني هر روز دارم خودم تجربه ميكنم و زخمها ازش خوردم. قبلا گفتم،و باز تكرار ميكنم كه "در ست بودن" و درست كار كردن بايد تو كشور ما "فرهنگ" بشه،وقتي فرهنگ شد براي "همه" عادت ميشه و بدون اجباري رعايت ميكنن. و تنها راه براي شروع بازسازي (يا اصلا ساختن)اين فرهنگ،اينه كه هر كس خودش احساس مسوليت كنه و دست به كار بشه،و اين مفهومش با اينكه هر كس از خودش شروع كنه يكيه،دوست عزيز

وظیفه !!! انگار شما سلسله بحثی رو دنبال نکردین من مجموع شرایط به کار بردم و این همه ی مجموعه شرایط تاثیر مستقیم داره اینو من نمیگم مدیریت رفاه و تامین اجتماعی دنیا میگه حالا شما باور ندارین یه چیز دیگس
وجدان !!! خیلی از رئیسهای ما وجدان نمیدون چیه !!! حالا شما بیا درست کار کن بعد به هر دلیلی شده از کار بیرونت میکنن به خاطر درست کاری ، راحت بگم صداقت و درست کاری کالای قاچاق تو ادارات ما هست

حرف فرهنگ سازی رو هم که خودم زدم ، در ضمن گفتم کل باید رو جز تاثیر بزاره و نه جز به کل ، باز تکرار میکنم چون اگه رو کل بخواد تاثیر بزاره و اهداف کل رو مورد تغییر قرار بده حذف میشه یه روتین تو ادارات و کل جامعه هست

از این به بعد کل متن قبل رو بخونین و با توجه به گفت و گو جواب بدین
 
بالا