چرا چرا چرا؟ جواب بدید

jeghele68

New member
من کسی رو سراغ داشتم که نامزدش پزشکی بوده ولی بهم خورده.فکر مکنید برای چی؟

چون یکی از دو طرف رشتش علوم پایه بوده و بعداز 8ماه نامزد بودن خانواده طرف مقابل نتونستن طرف رو بخاطر رشتش بپذیرند.چون خواهرای طرف هم پزشک بودن.پس باید هرکس به جمع خانوادشون اضافه میشد پزشک باشه

این چه سطحی از فکر مردم ایرانه و ما داریم به کجا کشیده میشیم؟! چرا فرهنگ داره به جایی کشیده میشه که همه پزشک ها رو لایق وجهه اجتماعی میدونن و بس..............
قصد توهین ندارم ولی مگه رشته پزشکی فقط رشته شناخته میشه؟!همین پزشکا نیازمند همه رشته های علوم پایه و پیراپزشکی هستن و base رشتشون رشته های دیگس.
 

yasamin2

New member
به نظر من رشته پزشکی توانایی و علاقه خاصی میطلبه که باید ذاتی باشه خیلی از پزشکا و حتی کارشناس های رشته های پزشکی از رشته خودشون ناراضی هستن چرا چون علاقه و توانایی ندارند و به دلیل اسم و موقعیت اجتماعی اون رشته وارد دانشگاه علوم پزشکی شدن که ب نظرم خیلی اشتباهه
واقعا چرا باید اینجور باشه؟؟؟
 

aohm

New member
متاسفانه اين طرز فكر تو دانشگاهها هم خيلي داره بالا ميگيره
تو دانشگاه ما كه همه چيز دربست در اختيار پزشكيا بود حتي اردوها كه كل دانشگاه رو توي يه نوبت ثبتنام ميكردن و مثلا از 500 نفر متقاضي واسه يه اردو 50 نفر رو قرعه كشي ميكردن و پزشكيا رو يه سري جدا ثبتنام و قرعه كشي ميكردن!!
يادم نمي ره هيچوقت،ما واسه جشن بزرگداشت روز جهاني رشتمون چقدر دم در اتاق مدير فرهنگي التماس كرديم تا 250 تومن بهمون بودجه دادن(كه دو برابرشو اسپانسر جور كرديم تا جشن راه افتاد) و بچه هاي پزشكي واسه يه جشن بي مزه بي مناسبت كه همش فقط لوس بازي بود و آخرسرم خود رئيس دانشگاه معترضش شد بودجه ميليوني گرفته بودن...
ببينيد تبعيض تا كجا..!!!
واقعا دليلش چي ميتونه باشه جز طرز فكر عصر قجري اسااااااااتيد؟؟!!!
 

padideh

New member
اين چرا هم مثل چرا هاى ديگه که برامون به وجود مياد تو اين جو و فضا ي اروم و بانشاط مملکت که هر روز پيشرفتهاي چشمگيري ميكنه و به فناوري هاي بسيار پيچيده دست مي يابد و مشتي محكم بر دهان استكبار جهاني ميزند (تکبير) بى پاسخ است!
 

karshenasgh

New member
بچه های تغذیه اصلا با پزشکیا کاری ندارن کاملا مستقلن در ضمن اگه پزشک عمومی شروع به تجویز رژیم کنه شدیدا باش برخورد میشه تجویز رژیم توسط پزشک عمومی ممنوعه

نگار جون! پزشکها شاید زمانی که عمومی هستند اجازه رژیم نوشتن نداشته باشن اما وقتی بشن متخصص تغذیه چی؟؟؟؟؟.....
 

karshenasgh

New member
epi_info عزیز شما اینقدر قشنگ حرفایی که توی دل من قلمبه شده بود رو بیان کردی که من واقعاً ازتون ممنونم. اما مشکل بزرگ رشته بهداشت عمومی اینه که با همدیگه هم صدا نمی شن تا یه گروه قوی درست کنن و از حقشون دفاع کنن.... مثلاً همین رشته پرستاری رو ببینید با قوی تر کردن گروهشون تونستن خیلی از مطالبات خودشون رو بگیرن اگه بقیه رشته ها هم همین طوری فقط ساکت نشینن و نگاه کنن و سعی کنن با قوی کردن گروهشون البته بدون گرفتن حق از سایر رشته ها، سعی در گرفتن حقوق اجحاف شده خودشون داشته باشن اوضاع یه کمی بهتر خواهد شد. من خودم چندین بار خواستم از رشته خودم دفاع کنم اما متأسفانه کسی همراهی نمی کنه و همه پی زندگی خودشونن! یک دست هم که صدا نداره!...
 

pariiisa

New member
از بدو ورود خودم به دانشگاه، همیشه برای من این مورد سوال بوده که چرا رشته پزشکی (آقا دکتر و خانم دکترشدن) این همه طرفدار داره و خونواده ها این همه تمایل دارن فرزندانشون برن دنبال پزشکی و تخصص؟ این سوال و از خیلی ها پرسیدم ولی جواب درست حسابی ندادن بهم. حالا که امکاناتی توسط گروه سنا برای ما فراهم شده تا تبادل نظر داشته باشیم، فرصت رو غنیمت شمردم تا از شما هم این سوال و بپرسم که چرا(خصوصا دوستانی که قصد شرکت در کنکور کارشناسی به پزشکی رو دارند)؟
آیا واقعا مملکت ما نیاز داره که هر ترم 100 تا 100 تا دانشجوی پزشکی بگیره هر دانشگاه به طوری که به سواد 1 در 100 فارغ التحصیلانش میشه به راحتی شک کرد؟
آیا ایرانی دوست دارن مریض بشن بعد کلی پول بدن بابت درمان ها پرهزینه و Aggressive؟ ( در نظر داشته باشید چند درصد ایرانی ها زیره خطه فقر هستن-البته طبق واقعیت نه طبق آمارهای کاذب و عوام فریبانه)
چرا در کشورهای پیشرفته ای مثل کانادا و ژاپن دستمزد یک کارشناس بهداشت عمومی (public health) به راحتی 6 الی 7 برابر دستمزد یک متخصص بالینی است؟(اگه در این حرف شک دارید میتونید سرچ کنید در موردش)
چرا با اینکه کشورمان به طور سرسام آوری پول خرج بیماری هایی مثل دیابت و بیماری های قلبی میکنه، ولی هر دو روز یکبار خبر سکته قلبی یکی از اشنایان به گوشمون میرسه ( این 100 تا 100 فارغ التحصیل پزشکی از هر دانشگاه پس دارن چیکار میکنن؟)
چرا ایرانی ها با دارو و قرص و آمپول ، انس و الفت خاصی دارن؟
چرا وقتی میشه به راحتی با اقدامات پیشگیری جلوی خیلی از بیماری های مصیبت باری که واقعا خانواده های آسیب پذیر ایرانی رو فلج میکنه گرفت، ولی هنوز صف پیوندکلیه و اعضا و .... پره.
چرا مسئولین ما با افتخار میان تو اخبار میگن علم ما به جایی رسیده که پیوند قلب و کبد رو جراحان ما همزمان انجام میدن؟ آیا پیوند قلب و کلیه جلوی پیشرفت بیماری های قلبی عروقی و دیابت و سوانح مرگبار رانندگی رو میگیره؟
چرا ایرانی ها دوست دارن با بدبختی زندگی کنن و به این فرهنگ مسخره خودشون هم افتخار میکنن؟
چرا همیشه درمان یک فرد بر منافع کل جامعه اولویت داره؟
چرا ما با افتخار میگیم که فلان بیمارستان ما به فلان تجهیزات MRI مجهز شد؟
چرا دانشجویان ما دوست دارن برای دهن پر کردن درس بخونن نه برای اینکه مشکلی از مشکلات جامعه بیچاره و پر مشکل خودشون رو حل کنن؟
و خیلی از چراهای دردناک دیگر.......................................
خوشحال می شوم جواب های منطقی و علمی دوستان عزیز را بشنوم


جواب همه ی چرا هات تو 1جمله خلاصه میشه اونم اینه که ما جز کشورهای در حال توسعه هستیم!!!! واسه همینم هنوز مثل بی سوادا و کشورهای عقب افتاده برخورد میکنیم واسه همین حتی پزشکیمونم داره تو این همه مردم بی سواد فدا میشه و به هدف اصلی خودش نمیرسه .تو کشورهای پیشرفته دکترای تخصصی هر رشته کلی اجرومقام داره اما متاسفانه تو ایران......:14:
 

atee

New member
man harfaye u ro ghabool daram vali bazi ghesmatesh ke migid hame bayad begam be khatere alaghast va moshkele bozorg va koochak bini ke tooye jame ma hast man khodam karshenasi hooshbari hastam didam chetor beyne ye pezeshk va parstar fargh mizaran va che joori zayashoon mikonan kheyli az 2staye man va albate khode man be khatere hamin farhange zaif mikhaym taghir reshte bedim faghat be in omid ke ye rooz mesle 1 nokar bahamoon barkhord nashe barkhordhai ke 99% az sooye pezeshk ha hast
chizi ke moshakhase bayad farhang ja biyofte ke nayoftadeh

منم با سيمين موافقم. حداقل تو رشته ي ما هر كسي رو ميشناسم ميخواد تغيير رشته بده .تو بيمارستانايي كه ميريم همه كارارو پرسنل انجام ميدن پزشكها هم از صبح تا موقع رفتنشون اتاق restصبحانه ميل ميكنن...نميگم رشته بديه برعكس .ولي تو كشور ما نه امكان ادامه تحصيله نه برامون احترام قائلن با اينكه بدون ما دكتراي بيهوشي هيچ كاري نميتونن انجام بدن .قبلنا كه ارشد بيهوشي بود و دكتراي بيهوشي كم بودن وضع بهتر بود چون بيهوشيها خودشون حق امضا داشتن اما حالا.......
 

z*a*h*r*a

New member
چند روز پیش مامان بزرگ من قلبش درد میگیره و میره بیمارستان متخصص قلب اونجا بش میگه تو این ماه سابقه خودکشی داشتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟:smiliess (15):قصد بی احترامی ندارم اما چرا باید تشخیص تا این حد افتضاح باشه!!!!!!!فامیل ما کانادا زندگی میکنه میگه اونجا درامد یه جوشکار از یه پزشک بیشتره واقعا چرا همه میگن بهترین رشته پزشکیه....دبیرستان کلاس ماکه تجربی بودیم33نفر بود کلاس انسانی ها 16نفر فطم یکیمون پزشک شد:dadad4:
 

nanaz

New member
افکار قدیمی و پوسیده و به قولnajmaجهان سومی
:j58r36j3gcr4suxymup
 

monika.6

New member
بله متاسفانه جامعه ی ما خیلی پزشک محوره و این موضوع و زمانی بهتر متوجه میشی که مشغول کار در بیمارستان باشی اون جا یه پزشک هر چقدر هم بدون علم باشه (البته ببخشیدا) ولی بازم سمتشه که مهمه حتی اگه هیچ کس از زیر دستش زنده....

به قول paradise80 این خانه ز پای بست ویران است
 
آخرین ویرایش:

گلنار

New member
salam reshte olom azmayeshgah vaghean mazloman pezeshge tashkhise eshtebah mide yaghe kadre olom azmayeshgaho migirannnnnnnnnnnn akhe cheraaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaa:smiliess (11):
 

eli

New member
گلم واقعا صحبتتنون حرف دل ماست ولی منم خیلی از این چراها داشتم و گله کردم ولی گله کردن که فایده نداره و نداشته
 

النا

New member
نجار پیری خود را برای بازنشسته شدن آماده می کرد. یک روز او با صاحبکار خود موضوع را درمیان گذاشت.
پس از روزهای طولانی و کار کردن و زحمت کشیدن ، حالا او به استراحت نیاز داشت و برای پیدا کردن زمان این استراحت میخواست تا او را از کار بازنشسته کنند.
صاحب کار او بسیار ناراحت شد و سعی کرد او را منصرف کند ، اما نجار بر حرفش و تصمیمی که گرفته بود پافشاری کرد.
سرانجام صاحب کار درحالی که با تأسف با این درخواست موافقت میکرد ، از او خواست تا به عنوان آخرین کار ، ساخت خانه ای را به عهده بگیرد.
نجار در حالت رودربایستی ، پذیرفت درحالیکه دلش چندان به این کار راضی نبود. پذیرفتن ساخت این خانه برخلاف میل باطنی او صورت گرفته بود.
برای همین به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد و به سرعت و بی دقتی ، به ساختن خانه مشغول شد و به زودی و به خاطر رسیدن به استراحت ، کار را تمام کرد.
او صاحب کار را از اتمام کار باخبر کرد. صاحب کار برای دریافت کلید این آخرین کار به آنجا آمد.
زمان تحویل کلید ، صاحب کار آن را به نجار بازگرداند و گفت: این خانه هدیه ایست از طرف من به تو به خاطر سالهای همکاری!
نجار ، یکه خورد و بسیار شرمنده شد. در واقع اگر او میدانست که خودش قرار است در این خانه ساکن شود ، لوازم و مصالح بهتر و تمام مهارتی که در کار داشت را برای ساخت آن بکار می برد.
یعنی کار را به صورت دیگری پیش میبرد.
این داستان ماست. ما زندگیمان را میسازیم. هر روز میگذرد.
گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که میسازیم نداریم ، پس در اثر یک شوک و اتفاق غیرمترقبه میفهمیم که مجبوریم در همین ساخته ها زندگی کنیم.
اگر چنین تصوری داشته باشید ، تمام سعی خود را برای ایمن کردن شرایط زندگی خود میکنیم. فرصت ها از دست می روند و گاهی بازسازی آنچه ساخته ایم، ممکن نیست.
آری ، درست است. شما نجار زندگی خود هستید و روزها، چکشی هستند که بر یک میخ از زندگی شما کوبیده میشود. یک تخته در آن جای میگیرد و یک دیوار برپا میشود.
مراقب سلامتی خانه ای که برای زندگی خود می سازید باشید
 

pashmak

New member
بخاطر اینکه همه رییسا دکترند ما هر سال هزینه حق عضویت نظام پزشکی میدیم اما هیچ حمایتی ازما نمیشه قراره تو پزشک خانواده حق نسخه نویسیمونم ازبین بره وبشیم برده دکترای عمومی ومنبع درامد اونا نظام بهداشتی ما رو برده پزشکا میخاد نه همکار من تو درمانگاه خصوصی ام اینا رو دیدم
 

mahsa1371

New member
harfe dele ma bachehaye behdasht omomi ro gofti dastet dard nakone ma ke to daneshga adam hesab nemishim chi berese be vaghti ke berim sare kar nemidonam ta key gharare in siasathaye ghalat bardashte beshe o ye fekri konan o be ma arzesh bedan oroye ma bishtar kar konan ke az in hame bimari be rahati mitonim pishgiri konim
 
بالا