هرروز یک آیه همراه با ترجمه لاتین +تفسیر

AWWA

New member
آیه امروز:

الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ﴿۳﴾

رحمتگر مهربان (۳)






QARIB:----- the merciful, the most merciful,

SHAKIR:------- the beneficent, the merciful

PICKTHAL:------- the beneficent, the merciful.

YUSUFALI:------ most gracious, most merciful
 

AWWA

New member
الرحمن الرحیم

بجای این دو کلمه نیز در فارسی نمی توان واژه ای یافت که عینا ترجمه آن باشد و اینکه بخشنده مهربان معمولا ترجمه می کنند ترجمه رسائی نیست. زیرا بخشنده ترجمه جواد است و مهربان ترجمه رؤف و هر دو از صفات پروردگار است که در قرآن آمده است.

جواد (بخشنده) یعنی کسیکه چیزی دارد و بدون عوض به دیگران می بخشد. ولی رحمان و رحیم هر دو از رحمت مشتقند و در کلمه رحمت یک معنای اضافه ای نهفته است و آن اینکه:

در مواردی که موجودات; نیازمند و مستحق است; بالفظ و یا با زبان تکوین دستش دراز است و به اصطلاح قابل ترحم است و استحقاق دارد که چیزی به او برسد; در اینگونه موارد رحمت است. منتهی; رحمت انسان وقتی به مستحقی می رسد که تحت تاثیر حالت او قرار گیرد; و رقت قلبی رد او پدید آید، ولی خدای متعال از این امور منزه است.

پس وقتی می گوییم رحمان و رحیم دو معنا در ذهن ما مجسم می گردد: یکی نیاز عظیم و فراوان مخلوقات که گوئی سراسر مخلوقات با زبان قابلیت های خودشان همه دست نیاز بدرگاه بی نیاز او دراز کرده و التماس می کنند، و دیگر اینکه او رحمت بی حساب خویش را بسوی آنان فرستاده و نیازهای آنان را تامین نموده است.

این است که بعضی از مترجمان اخیر وقتی دیده اند که هیچ کلمه ای رساننده معانی این کلمات نیست; آیه شریفه; بسم الله الرحمن الرحیم را «به نام الله رحمن الرحیم » ; ترجمه نموده اند.
 

diseases

Well-known member
درتاریخ بردگی می خوانیم:

«صاحبان آنها،با قساوت وبی رحمی عجیبی با آنها رفتار می کردند،چنان که می گویند: اگر بنده ای در انجام خدمات اندک می ورزید،مجازاتهای سخت می دید،شلاق می خورد، اورا به زنجیر می کشیدند ، به آسیابش می بستند به حفر معادن می گماشتند ،درزیر زمینها وسیاه چا لهای هولناک حبس می کردندواگر گناهش بزرگتر بود به دارش می آویختند».

این بود نمونه ای از رفتار مالکان با بردگان خویش ، امّا خداوند جهان درقرآن به کرارتذکر می دهد که اگر بندگانم برخلاف دستورم عمل کردند وپشیمان شدند،می بخشم!.می آمرزم!رحیم ومهربانم!آنجا که می فرماید: *قُل یا عبادِیَ الّذینَ أََسرَفواُ علی أَنفُسِهِم لاتَنقَطوُا مِن رَحمَةِ الله إِن اللهَ یَغفِرُالذُنوبَ جَمیعاً*[1]؛«ای کسانی که از حریم بندگی سرباز زده اید،از رحمت خدا مأیوس نشوید،خداوند همه گناهان را می آمرزد!»«توبه کنید واز دریای بی پایان رحمت خدا بهره مند شوید».

بنابراین آوردن «رحمان ورحیم»بعد از «رب العالمین » اشاره به این نکته است که :ما در عین قدرت ، نسبت به بندگان خویش با مهربانی ولطف رفتارمی کنیم،این بنده نوازی ولطف خدا ،بندگانش را شیفته او می سازد که با یک دنیا علاقه بگویند «الرحمن الرحیم » این جا است که انسان متوجه می شود چه قدر فاصله است بین رفتار خداوند بزرگ با بندگان خویش وروش مالکان با زیر دستان خود مخصوصاً در عصر شوم بردگی!
 

AWWA

New member
آیه امروز:


مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ ﴿۴﴾

[و] خداوند روز جزاست (۴)


QARIB:------ owner of the day of recompense.

SHAKIR:------- master of the day of judgment
 

AWWA

New member
مگر خداوند مالک تمام این جهان نیست که مااز او تعبیر به «مالک روز جزا» می کنیم ؟

پاسخ این سؤال با توجه به این نکته روشن می شود وآن اینکه:مالکیت خداوند گرچه شامل «هردوجهان» می باشد امّا بروز وظهوراین مالکیت درقیامت بیشتر است چرا که درآن روز،همه پیوندها ی مادی ومالکیت های اعتباری بریده می شود هیچ کس درآنجا چیزی ازخود ندارد حتی اگرشفاعتی صورت گیرد باز به فرمان خدااست.

*یَومَ لاتَملِکُ نفسٌ لِنفسً شیئاًوَالأَمرُیَومَئذٍلله*؛«روزی که هیچ کس مالک هیچ چیزبرای کمک به دیگری نیست وهمه کارها به دست خدااست»[1]

اعتقاد به روز رستاخیز وایمان به آن دادگاه بزرگ که همه چیز درآن به طور دقیق مورد محاسبه قرارمی گیرد اثرفوق العاده نیرومندی درکنترل انسان دربرابر اعمال ناشایسته دارد ویکی از عمل جلوگیری کردن نماز،ازفحشاءومنکرات همین است که: نماز،انسان راهم به یادمبدائی می اندازد که ازهمه کاراوباخبراست وهم به یاد دادگاه بزرگ عدل خدا.

تکیه برمالکیت خداوند نسبت به روزجزااین اثر را نیزداردکه:بااعتقادمشرکان ومنکران درموردرستاخیزبه مبارزه برمی خیزد؛زیراازآیات قرآن به خوبی استفاده می شود ایمان به «الله» یک عقیده عمومی حتی برای مشرکان عصرجاهلی بوده اند ،لذاهنگامی که ازآنها می پرسیدند:آفریدگارآسمانهاوزمین کیست؟می گفتند:خدا!



[1] سوره انفطار ،آیه 19
 

AWWA

New member
درحدیثی ازامام سجاد (علیه السلام) می خوانیم :«هنگامی که به آیه «مالک یوم الدین»می رسید،آن قدرآن را تکرارمی کرد که نزدیک بودروح ازبدنش پروازکند»،امّا کلمه«یوم الدین»این تعبیردرتمام مواردکه درقرآن به کار رفته شده به معنی قیامت آمده است چنان که درآیات 17و18و19سوره «انفطار» باصراحت به این معنی اشاره شده است (این تعبیرمتجاوز ازده باردرقرآن مجید به همین معنی آمده است).
 

AWWA

New member
واین که چرا آن روز،روزدین معرفی شده است ؟به خاطراین است که آن روز،روزجزاست و«دین»درلغت به معنی «جزا»می باشدوروشن ترین برنامه ای که درقیامت اجرا می شود،همین

برنامه جزا وکیفروپاداش است ،درآن روز کارها کنار می رود واعمال همه دقیقاً محاسبه می گردد،امّااین که «دین »به معنی «حساب» است ، شایداین تعبیر از قبیل ذکرعلت وادلّه معلول باشد،زیرا همیشه

حساب مقدمه ای برای جزا است،بعضی از مفسران نیزعقیده دارند:علت نامگذاری رستاخیز به «یوم الدین » این است که:درآن روز ، هرکسی دربرابر دین وآئین خودجزا می بیند،ولی معنی اول (حساب

وجزا)صحیح تر به نظر می رسد.
 

AWWA

New member
از پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) چنین روایت شده است که:«زیرکترین زیرکها،آن کسی است که :خود را به حساب بکشد وهر عملی را

جهت پس از مرگ انجام بدهد واحمقترین احمقان کسی است که:ازهوا وهوس خویش پیروی نماید وآرزوهای طول ودراز داشته باشد».
 
آخرین ویرایش:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: پیچک

AWWA

New member
• *مالک یوم الدین*نوعی انذار وهشدار است ولی با قرار گرفتن درکنار آیه *الرحمن الرحیم*معلوم می شود که بشارت وانذار باید درکنار هم باشندنظیرآیه شریفه دیگری که می فرماید:

*نبی عبادی أنا الغفورالرحیم وأن عذابی هو العذاب الالیم*[3] ؛به بندگانم خبر ده که من بسیار مهربان وآمرزنده ام ،ولی عذاب ومجازات من نیز دردناک است،

همچنین درآیه دیگرخود را چنین معرفی می کند *قابل التوب شدید العقاب*[4]؛خداوند پذیرنده توبه مردمان وعقوبت کننده شدید گناهکاران است.


[3]. حجر،آیات 49-50

[4].غافر،آیه 3
 

diseases

Well-known member
مالكيّت خداوند، حقيقى است و شامل احاطه و سلطنت است، ولى مالكيّت‏هاى اعتبارى، از سلطه‏ى مالك خارج مى‏شود و تحت سلطه‏ى واقعى او نيست. «مالك يوم الدين»
با آنكه خداوند مالك حقيقى همه چيز در همه وقت است، ولى مالكيّت او در روز قيامت و معاد جلوه‏ى ديگرى دارد؛
در آن روز تمام واسطه‏ها واسباب قطع مى‏شوند. «تقطّعت بهم الاسباب» <30>
نسبت‏ها و خويشاوندى‏ها از بين مى‏رود. «فلا انساب بينهم» <31>
مال و ثروت و فرزندان، ثمرى ندارند. «لا ينفع مال و لا بنون» <32>
بستگان و نزديكان نيز فايده‏اى نمى‏رسانند. «لن تنفعكم ارحامكم» <33>
نه زبان، اجازه عذر تراشى دارد و نه فكر، فرصت تدبير. تنها راه چاره لطف خداوند است كه صاحب اختيار آن روز است.
 

diseases

Well-known member
لفظ «دين» در معانى گوناگون به كار رفته است:
الف: مجموعه‏ى قوانين آسمانى. «إنّ الدّين عنداللَّه الاسلام» <34>
ب: عمل و اطاعت. «للّه الدّين الخالص» <35>
ج: حساب و جزا. «مالك يوم الدّين»
«يوم الدّين» در قرآن به معناى روز قيامت است كه روز كيفر و پاداش مى‏باشد. «يسئلون ايّان يوم الدّين» <36> مى‏پرسند روز قيامت چه وقت است؟ قرآن در مقام معرّفى اين روز، چنين مى‏فرمايد: «ثم ما ادريك ما يوم الدّين . يوم لا تملك نفس شيئاً و الامر يومئذ للّه» <37> (اى پيامبر!) نمى‏دانى روز دين چه روزى است؟ روزى كه هيچ كس براى كسى كارآيى ندارد وآن روز تنها حكم و فرمان با خداست.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: AWWA

AWWA

New member
سوره مبارکه حمد

آیه امروز:

إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ﴿۵﴾

[بار الها] تنها تو را مى‏پرستيم و تنها از تو يارى مى‏جوييم (۵)




QARIB:----- you (alone) we worship; and you (alone) we rely for help.
SHAKIR:---------- thee do we serve and thee do we beseech for help
PICKTHAL:------- thee (alone) we worship; thee (alone) we ask for help.
YUSUFALI:------------------ thee do we worship, and thine aid we seek.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: maxin

AWWA

New member

امام رضا(ع) می فرماید: «إیّاک نعبد»، ابراز رغبت و تقرّب جستن عبد به سوى خداى تعالى و اظهار اخلاص در عمل براى او است و نه غیر او، و «إیّاک نستعین»، درخواست توفیق و عبادت زیاد از خدا و درخواست ادامه نعمت هاى داده شده و یارى خداوند است.

شیخ صدوق، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، ج 1، ص 310، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ دوم، 1413 ق.
 

AWWA

New member



چند نکته تفسیری:

1. تنها خداوند شایسته و بایسته پرستش است و تنها حقیقتى که شایسته یارى جستن مى باشد، خداوند است.

2. با توجّه به آیات پیشین که در بردارنده اعتقادات انسان بوده و در این آیه بیان عمل انسان یعنی پرستش است می توان به دو نتیجه رسید، اول این که اندیشه هاى آدمى، پایه و اساس اعمال و رفتار او است، دوم این که ربوبیت خدا بر هستى، رحمانیت و رحیمیّت او و مالکیّتش بر روز قیامت، دلیل شایستگى او براى پرستش است.

3. نادیده انگاشتن خویش در محضر خدا، از آداب پرستش او است. به کارگیرى «ما» به جاى «من» گاهى براى اظهار عظمت است و گاهى براى پرهیز از انانیت و خودبینى. قرینه هاى کلامى تعیین کننده مراد است و در این جا به مناسبت عبودیت، پرهیز از انانیت و خودبینى مقصود است. لذا «نعبد» به صورت متکلم مع الغیر آمده است.

4. انسان در پرستش خدا و خلوص در آن، نیازمند امداد الاهى است. متعلق «نستعین» همه وظایفى است که از سوره حمد مى توان استفاده کرد و از آنها لزوم یکتا پرستى است که از «إیّاک نعبد» به دست مى آید.

5. انسان در عین دارا بودن اختیار در عبادت خدا، بدون اعانت او بر انجام آن توانا نیست، و نیازمند یارى خداوند در تمامى امور خویش است.



هاشمی، علی اکبر، تفسیر راهنما، ج 1، ذیل آیه 5، سوره حمد، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، قم، (با اندکی تصرّف و ویرایش).
 

diseases

Well-known member
بشر،دراین جهان بانیروهای مختلفی روبرو است؛هم ازنظر نیروهای طبیعی وهم نیروهای درون ذاتی خود.

برای این که بتوانددربرابر عوامل مخرب ومنحرف کننده مقاومت کند،احتیاج به یارومددکاری دارد،این جاست که خودرادرزیرچترحمایت پروردگار قرارمی دهد!همه روزازخواب برمی خیزدوباتکرار جمله «إیاک نعبدوإیاک نستعین »اعتراف به عبودیت پروردگار کرده وازذات پاک او برای پیروزی دراین مبارزه بزرگ کمک می گیرد،شامگاهان نیز باتکرار همین جمله ،سربه بسترمی نهد؛بایاداو برمی خیزد وبایادواستمدادازوجوداو به خواب می رود،خوشا به حال کسی که:به چنین مرحله ای ازایمان برسددربرابر هیچ گردنکشی وزورمندی سرتعظیم فرودنیاورد ،درمقابل جاذبه مادیات خودرانبازد،
همچون پیامبر که می گوید:

*إِنَّ صَلاتی وَنُسُکی وَمَحیایَ ومَماتی لِلهِ رَبِّ العالمین*؛«نمازوعبادتم ،مرگ وحیاتم همه ازآن خداوند است که پروردگارجهانیان است»
 

diseases

Well-known member
دلیل مقدم بودن «نعبد»بر«نستعین»:

ابتدابایدبندگی خداکردآنگاه ازاوحاجت خواست «نعبد،نستعین».

بندگی،تنهادربرابرخدارواست نه دیگران«إیاک نعبد».

گرچه عبادت ازماست،ولی درعبادت کردن نیزنیازمندکمک اوهستیم «إیاک نعبدوإیاک نستعین».

«إیاک نعبدوإیاک نستعین» یعنی نه جبراست ونه تفویض ،چون می گوییم «نعبد» پس دارای اختیارهستیم ونه مجبوروچون می گوییم: «نستعین» پس نیازبه اوداریم به ماتفویض نشده است.
 

diseases

Well-known member
اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ ﴿۶﴾
ما را به راه راست هدايت فرما (۶)

QARIB........... guide us to the straight path,
SHAKIR.............. keep us on the right path
PICKTHAL............ show us the straight path,
YUSUFALI......... show us the straight way,
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: AWWA

diseases

Well-known member
1. صراط مستقیم؛ یعنی کتاب خدا (قرآن).

2. صراط مستقیم؛ یعنی راه انبیا و پیامبران الاهی.

3. صراط مستقیم؛ یعنی اسلام (تسلیم شدن در برابر خداوند).

4. امام واجب الاطاعه؛ صراط مستقیم در دنیا است و پیروی از او، وسیله عبور از صراط و پل بر روی جهنم در آخرت است.

5. صراط مستقیم همان آیین خدا پرستی و دین حق و پایبند بودن به دستورات خدا است.

6. صراط مستقیم؛ دینی است که خداوند به آن فرمان داده است که آن اعم از توحید، عدل و ولایت کسانی است که اطاعت آنان واجب است.

در قرآن کریم حدود چهل بار در آیات مختلف واژه صراط مستقیم به کار رفته است. یکی از آن آیات، آیه شش سوره حمد است.

در آموزه های قرآنی، صراط مستقیم اصطلاحی خاص با معنا و مفهومی ویژه است. این اصطلاح ترکیبی از دو واژه، صراط و مستقیم است.
 

diseases

Well-known member
راه مستقیم راهی است که از اول جهت مشخص دارد، بر خلاف راه های غیر مستقیم مانند راه منحنی، یا راه پیچ در پیچ ... که فرضاً در نهایت انسان را به مقصد برساند، با تغییر جهت های متعدد، یا مداوم. پس راه انسان به سوی کمال از نوع عبور از میان اضداد و نوسان نیست.

ممکن است برای رفتن و رسیدن به نقطه ای. یک راه اصلی بیشتر نباشد، ولی راه های فرعی که از اطراف می آید متعدد باشند و در نهایت همه به آن راه منتهی گردد.

از این جا تفاوت معنای صراط با سبیل فهمیده می شود، در قرآن صراط همیشه به صورت مفرد آمده، در حالی که سبیل هم به صورت مفرد و هم جمع آمده است. معنای سبیل آن راه های فرعی است که به راه اصلی منتهی می گردد و معنای صراط همان راه راست است.
 
بالا