سلام دوستان عزيز
در هفته اي كه گذشت اتفاقي براي من افتاد كه واقعا تحملش برام سخت بود و هست. اين تجربه تلخ رو بتون نميگم كه برام كسي دلسوزي يا ترحم كنه فقط ميگم كه واقعا تجربه اي كه به قيمت يك سال عمر من تموم شد:
از ابتداي مسال كه كنكور وزارت علوم را در 25 فروردين دادم، مطلبي رو خوندم كه دكتراي وزارت علوم 25 اسفند و وزارت بهداشت 18 آبانه. (اينجاي داستان رو داشته باشيد). از اول امسال نميدونم من چم شده بود كه به تمام نزديكان دوتان و... گفته بودم كه تاريخ امتحانم 25مه. از استاد راهنما گرفته تا ... . تا اينكه شنبه 20ام داشتم با يكي از اساتيدم صحبت ميكردم كه گفت اشتباه ميكني امتحان پنجشنبه پيش بود هي از اون اصرار هي از من انكار. خلاصه با سرعت به سايت وزارت بهداشت رفتم و... . داشت قلبم واميستاد ولي كاريش نميشن بكني. بقول شاعر اين نيز بگذرد ولي نكات جالب اين اتفاق:
1. من حتي كارت ورود بجلسه رو گرفته بودم و حتي 10بارم خونده بودمش حتي دفترچه رو ولي اين مغزي كه بهش ميباليم دقت كنيد چقدر زود شرطي ميشه.
2. روز 18 من بحساب خودم داشتم تست مروري 90 كار ميكردم
3. جمعه 26 يكي از دوستام زنگ زده بود خداقوت بگه كه تركوندم آزمونو. زهي خيال باطل
4. از همه مهمتر اگه دوستان درساشونو مثل كامنت من ميخونن عمرن قبول بشن. دوستان عزيز شما نگفتين اين آدم عاقل 25ام رو از كجا آورده اينجا نوشته
ولي خاهشن شما اين مسايل كوچيك رو كوچيك نبينيد اين نيز بگذرد