mahsa.
New member
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اغسِلْنی فیهِ من الذُّنوبِ وطَهِّرْنی فیهِ من العُیوبِ وامْتَحِنْ قَلْبی فیهِ بِتَقْوَى القُلوبِ یا مُقیلَ عَثَراتِ المُذْنِبین.
خدایا بشوى مرا در این ماه از گناه و پاكم نما در آن از عیبها وآزمایش كن دلم را در آن به پرهیزكارى دلها اى چشم پوش لغزشهاى گناهكاران.
- - - Updated - - -
شرح دعاي روز بيست و سوم ماه مبارک رمضان
“اللهم اغسلني فيه من الذنوب وطهرني فيه من العيوب و امتحن قلبي فيه بتقوي القلوب يا مقيل عثرات المذنبين” “خدايا در اين روز مرا از گناهان پاکيزه گردان و از هر نقص و عيبي پاک ساز و دلم در آزمايش، رتبه دلهاي اهل تقوا بخش اي پذيرنده عذر لغزشهاي گناهکاران”
(1) اللهم اغسلني فيه من الذنوب “خدايا در اين روز مرا از گناهان پاکيزه گردان”
همانطور که در روايات و آيات قرآن کريم آمده است خداوند تمام گناهان بندگان خويش را مي بخشد و از آنها در مي گذرد “ان الله يغفرالذنوب جميعا”(1) يعني “به درستي که خداوند تمامي گناهان را مي آمرزد” ولي خداوند تنها يک گناه را نمي بخشد و آن هم شرک ورزيدن به ذات اقدس اوست “ان الله لايغفر ان شرک به...”(2) يعني “به درستي که خداوند کسي را که براي او شريک قايل شود، نمي آمرزد”، حال مي خواهيم بدانيم که در اين دعا منظور از “اللهم اغسلني” “خدايا مرا شستشو ده” چه مي باشد؟ براي جواب بايد به اين نکته اشاره کنيم که آب پاک کننده تمام کثافات و پليديهاست به طوري که آب هر کثافت و پليدي را در هر مکاني که باشد از بين مي برد و پاکيزگي و نظافت را بر جاي مي گذارد به طوري که اثري از آن کثافت نخواهد ماند که آنگاه است که مي گوييم مکان مورد نظر ما شستشو شده و پاک گرديده است و دليل اينکه از خداوند خواستاريم که “اللهم اغسلني فيه من الذنوب” ما را از گناهان شستشو داده و پاک گرداند به خاطر اين است که ديگر اثري از گناه در جسم و روح ما وجود نداشته باشد تا اينکه کثافات و پليديهاي گناه مانعي براي رسيدن به قرب الي الله نشوند، پس منظور از غسل همان پاک و طاهر شدن از پليديهاي گناهان است، که در اين روز ما نيز از پروردگار عالميان خواستاريم که ما را از گناهان پاک و پاکيزه گرداند تا بتوانيم به درجات عالي معنوي دست يابيم...
(2) وطهرني فيه من العيوب “و مرا در اين روز از هر عيب و نقصي پاک ساز”
پاکسازي عيوب
انسان در طول زندگي خود دانسته يا ندانسته اشتباهات و خطاهاي فاحشي را انجام مي دهد که اين اشتباهات و خطاها به عيب تعبير مي گردد به فرض مثال شخصي که بسيار دروغ مي گويد دروغگويي عيب بزرگ او تلقي مي گردد که آن عيب در دنيا و آخرت گريبانگير او مي شود. چرا که يک عيب مولد هزاران عيب ديگر است که ممکن است جامعه اي را به نابودي بکشد، چنانچه در روايات و احاديث موجود است اسلام دستور بر پوشش عيوب الناس مخصوصا مسلمانان را دارد چرا که اگر عيبي از شخصي که داراي احترام و آبروست و عده بسياري از او تبعيت مي کنند، فاش شود آنگاه است که دو اتفاق مهم ممکن است رخ دهد: اول اينکه آن شخص بي آبرو گشته و شخصيت او در پيش همگان متلاشي مي گردد که ممکن است اين عمل، آن شخص را به کارهاي خطرناکي وادارد و دوم اينکه ممکن است افراد بسياري که از او تبعيت مي کنند به علت اعتماد به او عيب او را حسن دانسته و به اشاعه آن عيب در بين مردمان بپردازند که هر دو حالت آن براي يک جامعه بسيار خطرناک است، حال شايد سئوال شود پس در مقابل چنين رفتارهايي چه بايد بکنيم؟ که ما در جواب مي گوييم که اولا هر انساني به اندازه کافي داراي عيوب مي باشد که اگر بخواهد به عيوب نفس خود نظر کند تا آخر عمر بايد در اصلاح آنها بکوشد چرا که انساني که خود مريض است اول بايد مرض خود را درمان کند، بعد مرض ديگران را، که با اين عمل خود به خود جامعه و افراد آن نيز اصلاح مي گردند به طوري که اگر شخصي عيوب خود را اصلاح کند کساني که از او تبعيت مي کنند و از او الگو مي گيرند نيز از عمل اصلاح شده و پسنديده او تبعيت مي کنند و ثانيا انسانها در صورت مشاهده عيبي در برادر مسلمان و ديني خود مي توانند به صورت مخفيانه و نامحسوس آن عيب را به آن شخص گوشزد کنند تا به اصلاح آن بپردازد و بايد اين را هم در نظر گرفت که خداوند ستارالعيوب است و عيبها را مي پوشاند و خداوندي که بر پوشندگي عيبها معروف است هيچگاه نمي خواهد بنده اي عيب بنده ديگري را فاش گرداند که ما نيز در اين روز از خداوندي که بر عيوب ما آگاه است خواستاريم وجود ما را از عيبهايي که در ما رخنه کرده است پاک گرداند...
(3) وامتحن قلبي فيه بتقوي: لقلوب يا مقيل عثرات المذنبين “و در اين روز دلم را در آزمايش، رتبه دلهاي اهل تقوا بخش اي پذيرنده عذر لغزشهاي گناهکاران”
قلبهاي خداترس
کساني که تقواي الهي پيشه مي کنند در روز قيامت از جايگاه ويژه اي برخوردارند چرا که آنان از نافرماني دستورات ذات اقدس پروردگار دوري گزيدند و سر تسليم به امر و فرمان او فرود آوردند چنانچه خداوند عزوجل در قرآن مي فرمايد: “والذين اتقوا فوقهم يوم القيامه...”(3) يعني “مقام تقوا پيشه گان در روز قيامت بسي برتر و والاتر از کافران است” و آنان نزد پروردگار خويش داراي رتبه و مقامي والا هستند که خداوند به آنان وعده فرموده است که: “للذين اتقوا عند ربهم جنات تجري من تحتها الانهار خالدين فيها و ازواج مطهره و رضوان من الله و الله بصير بالعباد”(4) يعني “کساني که تقوا پيشه اند نزد خداوند باغهاي بهشتي است که بر زير آن نهرها جاريست و در آن جاويد هستند و زنان پاکيزه و آراسته اي و (از همه بهتر) خشنودي خداوند (براي آنان مي باشد) و خداوند به حال بندگان بيناست” که ما نيز در اين روز با اينکه داراي گناهان و لغزشهاي بسياريم اما از خداوند توبه پذير و مهربان خواستاريم که گناهان و لغزشهاي ما را آمرزيده و مقام و رتبه اهل تقوا را که در پيشگاه او از درجات والايي برخوردارند به ما عطا فرمايد.
ان شاءالله که تابع باشيم.
اللهمّ اغسِلْنی فیهِ من الذُّنوبِ وطَهِّرْنی فیهِ من العُیوبِ وامْتَحِنْ قَلْبی فیهِ بِتَقْوَى القُلوبِ یا مُقیلَ عَثَراتِ المُذْنِبین.
خدایا بشوى مرا در این ماه از گناه و پاكم نما در آن از عیبها وآزمایش كن دلم را در آن به پرهیزكارى دلها اى چشم پوش لغزشهاى گناهكاران.
- - - Updated - - -
شرح دعاي روز بيست و سوم ماه مبارک رمضان
“اللهم اغسلني فيه من الذنوب وطهرني فيه من العيوب و امتحن قلبي فيه بتقوي القلوب يا مقيل عثرات المذنبين” “خدايا در اين روز مرا از گناهان پاکيزه گردان و از هر نقص و عيبي پاک ساز و دلم در آزمايش، رتبه دلهاي اهل تقوا بخش اي پذيرنده عذر لغزشهاي گناهکاران”
(1) اللهم اغسلني فيه من الذنوب “خدايا در اين روز مرا از گناهان پاکيزه گردان”
همانطور که در روايات و آيات قرآن کريم آمده است خداوند تمام گناهان بندگان خويش را مي بخشد و از آنها در مي گذرد “ان الله يغفرالذنوب جميعا”(1) يعني “به درستي که خداوند تمامي گناهان را مي آمرزد” ولي خداوند تنها يک گناه را نمي بخشد و آن هم شرک ورزيدن به ذات اقدس اوست “ان الله لايغفر ان شرک به...”(2) يعني “به درستي که خداوند کسي را که براي او شريک قايل شود، نمي آمرزد”، حال مي خواهيم بدانيم که در اين دعا منظور از “اللهم اغسلني” “خدايا مرا شستشو ده” چه مي باشد؟ براي جواب بايد به اين نکته اشاره کنيم که آب پاک کننده تمام کثافات و پليديهاست به طوري که آب هر کثافت و پليدي را در هر مکاني که باشد از بين مي برد و پاکيزگي و نظافت را بر جاي مي گذارد به طوري که اثري از آن کثافت نخواهد ماند که آنگاه است که مي گوييم مکان مورد نظر ما شستشو شده و پاک گرديده است و دليل اينکه از خداوند خواستاريم که “اللهم اغسلني فيه من الذنوب” ما را از گناهان شستشو داده و پاک گرداند به خاطر اين است که ديگر اثري از گناه در جسم و روح ما وجود نداشته باشد تا اينکه کثافات و پليديهاي گناه مانعي براي رسيدن به قرب الي الله نشوند، پس منظور از غسل همان پاک و طاهر شدن از پليديهاي گناهان است، که در اين روز ما نيز از پروردگار عالميان خواستاريم که ما را از گناهان پاک و پاکيزه گرداند تا بتوانيم به درجات عالي معنوي دست يابيم...
(2) وطهرني فيه من العيوب “و مرا در اين روز از هر عيب و نقصي پاک ساز”
پاکسازي عيوب
انسان در طول زندگي خود دانسته يا ندانسته اشتباهات و خطاهاي فاحشي را انجام مي دهد که اين اشتباهات و خطاها به عيب تعبير مي گردد به فرض مثال شخصي که بسيار دروغ مي گويد دروغگويي عيب بزرگ او تلقي مي گردد که آن عيب در دنيا و آخرت گريبانگير او مي شود. چرا که يک عيب مولد هزاران عيب ديگر است که ممکن است جامعه اي را به نابودي بکشد، چنانچه در روايات و احاديث موجود است اسلام دستور بر پوشش عيوب الناس مخصوصا مسلمانان را دارد چرا که اگر عيبي از شخصي که داراي احترام و آبروست و عده بسياري از او تبعيت مي کنند، فاش شود آنگاه است که دو اتفاق مهم ممکن است رخ دهد: اول اينکه آن شخص بي آبرو گشته و شخصيت او در پيش همگان متلاشي مي گردد که ممکن است اين عمل، آن شخص را به کارهاي خطرناکي وادارد و دوم اينکه ممکن است افراد بسياري که از او تبعيت مي کنند به علت اعتماد به او عيب او را حسن دانسته و به اشاعه آن عيب در بين مردمان بپردازند که هر دو حالت آن براي يک جامعه بسيار خطرناک است، حال شايد سئوال شود پس در مقابل چنين رفتارهايي چه بايد بکنيم؟ که ما در جواب مي گوييم که اولا هر انساني به اندازه کافي داراي عيوب مي باشد که اگر بخواهد به عيوب نفس خود نظر کند تا آخر عمر بايد در اصلاح آنها بکوشد چرا که انساني که خود مريض است اول بايد مرض خود را درمان کند، بعد مرض ديگران را، که با اين عمل خود به خود جامعه و افراد آن نيز اصلاح مي گردند به طوري که اگر شخصي عيوب خود را اصلاح کند کساني که از او تبعيت مي کنند و از او الگو مي گيرند نيز از عمل اصلاح شده و پسنديده او تبعيت مي کنند و ثانيا انسانها در صورت مشاهده عيبي در برادر مسلمان و ديني خود مي توانند به صورت مخفيانه و نامحسوس آن عيب را به آن شخص گوشزد کنند تا به اصلاح آن بپردازد و بايد اين را هم در نظر گرفت که خداوند ستارالعيوب است و عيبها را مي پوشاند و خداوندي که بر پوشندگي عيبها معروف است هيچگاه نمي خواهد بنده اي عيب بنده ديگري را فاش گرداند که ما نيز در اين روز از خداوندي که بر عيوب ما آگاه است خواستاريم وجود ما را از عيبهايي که در ما رخنه کرده است پاک گرداند...
(3) وامتحن قلبي فيه بتقوي: لقلوب يا مقيل عثرات المذنبين “و در اين روز دلم را در آزمايش، رتبه دلهاي اهل تقوا بخش اي پذيرنده عذر لغزشهاي گناهکاران”
قلبهاي خداترس
کساني که تقواي الهي پيشه مي کنند در روز قيامت از جايگاه ويژه اي برخوردارند چرا که آنان از نافرماني دستورات ذات اقدس پروردگار دوري گزيدند و سر تسليم به امر و فرمان او فرود آوردند چنانچه خداوند عزوجل در قرآن مي فرمايد: “والذين اتقوا فوقهم يوم القيامه...”(3) يعني “مقام تقوا پيشه گان در روز قيامت بسي برتر و والاتر از کافران است” و آنان نزد پروردگار خويش داراي رتبه و مقامي والا هستند که خداوند به آنان وعده فرموده است که: “للذين اتقوا عند ربهم جنات تجري من تحتها الانهار خالدين فيها و ازواج مطهره و رضوان من الله و الله بصير بالعباد”(4) يعني “کساني که تقوا پيشه اند نزد خداوند باغهاي بهشتي است که بر زير آن نهرها جاريست و در آن جاويد هستند و زنان پاکيزه و آراسته اي و (از همه بهتر) خشنودي خداوند (براي آنان مي باشد) و خداوند به حال بندگان بيناست” که ما نيز در اين روز با اينکه داراي گناهان و لغزشهاي بسياريم اما از خداوند توبه پذير و مهربان خواستاريم که گناهان و لغزشهاي ما را آمرزيده و مقام و رتبه اهل تقوا را که در پيشگاه او از درجات والايي برخوردارند به ما عطا فرمايد.
ان شاءالله که تابع باشيم.