مهربانیهای صادقانه ی کودکی هایمان را از یاد نبریم...

mexin

Well-known member

do.php


قرار بود پارچه ی کت و شلواری اهدایی به مدرسه، میان شاگردان قرعه کشی شود. معلم گفت : هر کس نامش را روی کاغذ بنویسد تا قرعه کشی کنند. وقتی نام سعید درآمد، خود آقا معلم هم خوشحال شد. چرا که سعید به تازگی یتیم شده و وضع مالی اش اصلا خوب نبود. وقتی معلم به کاغذ اسامی بچه ها نگاه کرد؛ روی همه ی آنها نوشته شده بود: سعید ... "مهربانیهای صادقانه ی کودکی هایمان را از یاد نبریم..." ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ ﻣﺴﺘﺤﻖ "ﺳﺘﺎﯾﺶ" ﺍﺳﺖ . ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﯾﺴﺘﻦ ﺑﺸﻨﺎﺱ . . ﻧﻪ ﺩﺭ ﮔﻔﺘﻦ ؛ ﺩﺭ ﮔﻔﺘﺎﺭ .. ﻫﻤﻪ ﺁﺭﺍﺳﺘﻪ ﺍﻧﺪ ! !
:rose:
 
آخرین ویرایش:

ZOT

New member
ما که نمی خواهیم مهربانی کودکیمونو از یاد ببریم ولی مردم گرگ ان! به هم رحم ندارن!
 
بالا