majede
New member
انشالا قبولی ولی چرا18 اسفند مگه آزمون دکتری آبان ماه نیست؟!
مطالعه گروهی (بیوشیمی بالینی )ارشد 92
- نویسنده موضوع meraeen
- تاریخ شروع
- وضعیت
salam. bebkhshid ba inke midunam marbut be in topic nist
yeki az dustan ke parsal bioshimi rotbeye 1 shode budan, ino ferestadan khastan be dustanam ham begam
bioshimi : leninjer (jeld 1 sakhtar) devlin (metabolism) . poran pajohesh v zarooriat reza mohamadi
shimi : shmi aly morisob boil jele 1 v 2 ) shimi omomi mortimer (jeld 1 v 2) shmi aly entesharat sepahan. ( khodam 1 jozve neveshtam ke shmimi aly ro kholase kardam ba nokat konkori ke dashte bashid niazi be shimi aly mortimer nist faghat test lazeme)
zist shenasi : 2 sal dabirerstan v pish daneshgahi v 3 jeld danesh zist shenasi ( zist ghesmathaye giahi lazem nist
zaban : expending reading skill , developing reading skill , word 504 v darsname jame arshad olompezeshki amir lozgy
inai ke neveshtam 1 kam ziadan bazi ghesmatash hazve bekhosoos bioshimi v shimi aly albate shimi alye 1 jozve khodam sali ke mikhundam neveshtam badesh nokate ketabaye testio behesh ezefe kardam be harki dadam razi boode aksare bacheha tu shimi aly gir daran
say konid ba barname v khub bekhunid be doostanom begid in manabei ro ke gooftam haife 1 sal vaght bezari v manbae khubi nakhuni
:
yeki az dustan ke parsal bioshimi rotbeye 1 shode budan, ino ferestadan khastan be dustanam ham begam
bioshimi : leninjer (jeld 1 sakhtar) devlin (metabolism) . poran pajohesh v zarooriat reza mohamadi
shimi : shmi aly morisob boil jele 1 v 2 ) shimi omomi mortimer (jeld 1 v 2) shmi aly entesharat sepahan. ( khodam 1 jozve neveshtam ke shmimi aly ro kholase kardam ba nokat konkori ke dashte bashid niazi be shimi aly mortimer nist faghat test lazeme)
zist shenasi : 2 sal dabirerstan v pish daneshgahi v 3 jeld danesh zist shenasi ( zist ghesmathaye giahi lazem nist
zaban : expending reading skill , developing reading skill , word 504 v darsname jame arshad olompezeshki amir lozgy
inai ke neveshtam 1 kam ziadan bazi ghesmatash hazve bekhosoos bioshimi v shimi aly albate shimi alye 1 jozve khodam sali ke mikhundam neveshtam badesh nokate ketabaye testio behesh ezefe kardam be harki dadam razi boode aksare bacheha tu shimi aly gir daran
say konid ba barname v khub bekhunid be doostanom begid in manabei ro ke gooftam haife 1 sal vaght bezari v manbae khubi nakhuni
:
mohammad63
Well-known member
بچه ها انگار کم کار شدین. حالا ما که درس نمی خونیم اما شماها که انگار از ما بدترین. بخونید بخونید. یا علی یا علی برادر
گلاب
New member
سلااااام
خوبی مونیکا جون؟
درصدای من این مدلی بود. نمره ام میرسوند اما من خیلی جاها رو نزده بودم....
بیو: 51
شیمی آلی: 33.33
زیست: 77.78
زبان: 34.17
گلاب
New member
مرسی عزیزم همچین ایول هم نداره. سال اولم بود.
واقعا خونده بودم اما ماه آخر از لحاظ روانی کم آوردم از من به تو نصیحت اگه میتونی قبل از عید یه دور درسا رو جمع کن به هر نحوی که شده!
تا آخر اردیبهشت روزی بالای 10 ساعت میخوندم اما تو خرداد خوندنم به 2 ساعت هم شاید نمیرسید. از کتابام متنفر شده بودم چون از هر کدوم دو سه فصل نخونده بودم...
اگه خرداد هم مثل قبل میخوندم شک ندارم یه شهر خوب -حالا تهران و شیراز که نه- قبول میشدم...
اما عیب نداره به قول یکی "آینده غیر از گذشته است"...
گلاب
New member
مرسی عزیزم، این لطف شما رو میرسونه...
من سال پیش با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم کردم، خواستم تو خوابگاه بخونم چون فکر میکردم جو اتاق مطالعه خوابگاه آدمو تحریک میکنه بیشتر بخونه اما زد و یه دفعه ای خوابگاهها تفکیک شد و تو جریان اون کلییییییییییی سرم مشغول اون قضیه شد و...
اما زود خودمو جمع کردم اما هم اتاقی بووووووووووووووقی نصیبم شد که ازش چیزی نگم بهتره... کلاسای ترم آخرم رو هم 2 دره کردم تا بشینم بخونم....
خلاصه تا بهمن روزانه متوسط 6-7 ساعت میخوندم...
یه اشتباه فاحشی که کردم این بود که به مطالب گیر میدادم مثلا من اصصصصصصصصصصصصصلا زمینه شیمی آلی رو نداشتم تو دانشگاه هم همچین درسی رو نداشتیم. کلاس هم نرفتم نشستم خودم 3 تا کتاب گذاشتم جلوم اینارو با هم میخوندم جمعش میکردم برا خودم یه جزوه درست میکردم. این کار باعث شد خیلی از فصلها رو نرسم بخونم و بعد از عید هول هولکی خوندم که به درد نمیخورد و بار روانیش خیلی بالا بود... شیمی عمومی هم نداشتیم... شیمی دبیرستانم هم تعریفی نداشت... ولی بازم جلد 1 مورتیمر و شیمی دبیرستان رو خوندم....
بیوشیمی رو هم بعضی فصلا رو شونصد بار خونده بودم اما فصلای مولکولی رو کم خونده بودم به همین خاطر یه کم به هم ریختم...
زبانم لزگی رو تا مهارت 6 خوندم بعد دیدم بابا جواب نمیده 20 درس لغات ضروری تافل رو خوندم بعد رفتم کنکورای سالهای پیش رو خوندم...
به نظرم بد نخونده بودم اما چون بعد از عید به کتابخونه شبانه روزی میرفتم و روزی بالای 13 ساعت میخوندم و فشار روم خیلی زیاد شده بود، دیگه دیدم تو خرداد نمیکشم. به معنای واقعی کلمه داغون شده بودم، کم آورده بودم. اون کتابخونه هه هم که میرفتم خیلیییییییی شلوغ بود و تماما بچه دبیرستانیا ریخته بودن سر صدا میکردن، این شد که دیگه نرفتم و اونم شد قوز بالا قوز که مکان مطالعه ام عوض شده بود.
حالا پیشنهاد من به شما:
وقتی میبینی ساعات مطالعه ات کم شده یعنی اولش خیلی به خودت فشار آوردی. وقت خیلی خوبی داریم. بهترین راه اینه که یه ساعت متعادل رو درنظر بگیریم و هر روز با اون جلو بریم تا بعد از 2-3 ماه 1:30 به زمانش اضافه کنیم. مثلا با روزی 6 ساعت (برا کسایی که کار ندارن و فول تایم وقتشون آزاده) شروع کنیم (3-4 ساعن صبح و 2 ساعت عصر یا شب) بعد 1 ماه با این زمان جلو بریم بعد تو ماه دوم روزی 20 دقیقه به مطالعه مون اضافه کنیم.
ضمنا خیلیا میان وسط برنامه و نظر میدن مثلا از الان داری زیاد میخونی یا با 6 ساعت در روز به هیچ جا نمیرسی اما اگه از تجربه من میپرسین به هیچ کدوم توجه نکنین. با همین 6 ساعت در روز حتی میشه یه رتبه تهران پسند آورد. فقط مداومت...
اصلا رمز اصصصصصصلی قبولی تو ارشد همون "آهسته و پیوسته رفتنه"
بعدشم گیر ندین اگه به معنای واقعی کلمه هیچی از یه مبحث نفهمیدین هم بهش گیر ندین بگذرین یه بار کتاب یا جزوه رو (اگه اولین بارتونه) بخونین بعد تو مرور ها خودتون میفهمین که ذهنتون تو این مدت خودش داشته مباحث قبلی رو تحلیل میکرده. تو مرورهاتون یه مبحث رو تحلیل کنین تا اینکه تا عید یه دورتون رو تموم کرده باشین.
ببخشید پرحرفی کردم
امیدوارم به دردتون بخوره :smiliess (10):
من سال پیش با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم کردم، خواستم تو خوابگاه بخونم چون فکر میکردم جو اتاق مطالعه خوابگاه آدمو تحریک میکنه بیشتر بخونه اما زد و یه دفعه ای خوابگاهها تفکیک شد و تو جریان اون کلییییییییییی سرم مشغول اون قضیه شد و...
اما زود خودمو جمع کردم اما هم اتاقی بووووووووووووووقی نصیبم شد که ازش چیزی نگم بهتره... کلاسای ترم آخرم رو هم 2 دره کردم تا بشینم بخونم....
خلاصه تا بهمن روزانه متوسط 6-7 ساعت میخوندم...
یه اشتباه فاحشی که کردم این بود که به مطالب گیر میدادم مثلا من اصصصصصصصصصصصصصلا زمینه شیمی آلی رو نداشتم تو دانشگاه هم همچین درسی رو نداشتیم. کلاس هم نرفتم نشستم خودم 3 تا کتاب گذاشتم جلوم اینارو با هم میخوندم جمعش میکردم برا خودم یه جزوه درست میکردم. این کار باعث شد خیلی از فصلها رو نرسم بخونم و بعد از عید هول هولکی خوندم که به درد نمیخورد و بار روانیش خیلی بالا بود... شیمی عمومی هم نداشتیم... شیمی دبیرستانم هم تعریفی نداشت... ولی بازم جلد 1 مورتیمر و شیمی دبیرستان رو خوندم....
بیوشیمی رو هم بعضی فصلا رو شونصد بار خونده بودم اما فصلای مولکولی رو کم خونده بودم به همین خاطر یه کم به هم ریختم...
زبانم لزگی رو تا مهارت 6 خوندم بعد دیدم بابا جواب نمیده 20 درس لغات ضروری تافل رو خوندم بعد رفتم کنکورای سالهای پیش رو خوندم...
به نظرم بد نخونده بودم اما چون بعد از عید به کتابخونه شبانه روزی میرفتم و روزی بالای 13 ساعت میخوندم و فشار روم خیلی زیاد شده بود، دیگه دیدم تو خرداد نمیکشم. به معنای واقعی کلمه داغون شده بودم، کم آورده بودم. اون کتابخونه هه هم که میرفتم خیلیییییییی شلوغ بود و تماما بچه دبیرستانیا ریخته بودن سر صدا میکردن، این شد که دیگه نرفتم و اونم شد قوز بالا قوز که مکان مطالعه ام عوض شده بود.
حالا پیشنهاد من به شما:
وقتی میبینی ساعات مطالعه ات کم شده یعنی اولش خیلی به خودت فشار آوردی. وقت خیلی خوبی داریم. بهترین راه اینه که یه ساعت متعادل رو درنظر بگیریم و هر روز با اون جلو بریم تا بعد از 2-3 ماه 1:30 به زمانش اضافه کنیم. مثلا با روزی 6 ساعت (برا کسایی که کار ندارن و فول تایم وقتشون آزاده) شروع کنیم (3-4 ساعن صبح و 2 ساعت عصر یا شب) بعد 1 ماه با این زمان جلو بریم بعد تو ماه دوم روزی 20 دقیقه به مطالعه مون اضافه کنیم.
ضمنا خیلیا میان وسط برنامه و نظر میدن مثلا از الان داری زیاد میخونی یا با 6 ساعت در روز به هیچ جا نمیرسی اما اگه از تجربه من میپرسین به هیچ کدوم توجه نکنین. با همین 6 ساعت در روز حتی میشه یه رتبه تهران پسند آورد. فقط مداومت...
اصلا رمز اصصصصصصلی قبولی تو ارشد همون "آهسته و پیوسته رفتنه"
بعدشم گیر ندین اگه به معنای واقعی کلمه هیچی از یه مبحث نفهمیدین هم بهش گیر ندین بگذرین یه بار کتاب یا جزوه رو (اگه اولین بارتونه) بخونین بعد تو مرور ها خودتون میفهمین که ذهنتون تو این مدت خودش داشته مباحث قبلی رو تحلیل میکرده. تو مرورهاتون یه مبحث رو تحلیل کنین تا اینکه تا عید یه دورتون رو تموم کرده باشین.
ببخشید پرحرفی کردم
امیدوارم به دردتون بخوره :smiliess (10):
گلاب
New member
سلام، مهم نیست... مهم اینه که روحیه مون رو از دست ندادیم و با اراده جلو میریم...
انشاءالله سال بعد با بهترین نتایج ...
گلاب
New member
سلام عزیز
ساختار اسید آمینه ها رو آره چون به شدت تو متابولیسم اسید آمینه ها لازمه ولی لازم نیست همه رو یه جا حفظ کنی... مثلا تو یه آزمایش دیدی فقط به Arg و Lys اشاره کرده اونجا همین دو تا رو یاد بگیر چون کاربردیه بیشتر یادت میمونه...
ساختارای دیگه هم مهم هاش لازمه چون کمکت میکنه تو جواب دادن تستهای تحلیلی...مثل cho، اسیدهای چرب و فسفولیپیدها و ...
اما تو متابولیسم لازم نیست کل مراحل رو تو خیلی از مسیرها بدونی مثلا تو سنتز کلسترول بعضی واکنشهای مسیر لازمه... ازکجا بدونی کدوم مهمه؟ از تست! تست سالهای پیش رو اول یه نگاهی بنداز تا دستت بیاد چی کار کنی بعد مطالب رو بخون...
موفق باشی
- وضعیت