مشاعره

mohana

Well-known member
من از دست غمت مشکل برم جان
ولی دل را تو آسان بردی از من...
 

mahsast

New member
ننـشـانـم پـیـش تـیـرش کـاش تـیرش بر نشان آید

کـه پـیـشـم از پـی تـیـر خـود آن ابـرو کـمان آید
 

.Nazanin

New member
دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان ز او شده‌ام بی سر و سامان که مپرس

 

mohana

Well-known member
ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمیده ما را رفیق و مونس شد...
 

IL-2

Well-known member
دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست
 

ati1408

New member
من از روییدن خار سر دیوار دانستم
که نا کس ، کس نمیگردد بدین بالا نشینی ها
 

IL-2

Well-known member
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه ی کار به نام من دیوانه زدند
 

.Nazanin

New member
دلی کز عشق او دیوانه گردد
وجودش با عدم همخانه گردد

رخش شمع است و عقل ار عقل دارد
ز عشق شمع او دیوانه گردد

 

IL-2

Well-known member
دور گردون گر دو روزی بر مراد مانگشت
دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
 

mohana

Well-known member
روزهایی که بی تو میگذرد گرچه با یاد توست ثانیه هاش
آرزو باز می کـشد فـریاد:
"در کـنار تـو می گـذشت٬ ای کـاش"
 

pishi

New member
شادمانیم که در سنگدلی چون دیوار
باز هم پنجره ای در دل سیمانی ماست
 

somi3

New member
تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن
به دمی یا درمی یا قلمی یا قدمی
 
آخرین ویرایش:

baran-

New member
یارم چو قدح به دست گیرد

بازار بتان شکست گیرد

هرکس که بدید چشم او گفت

کو محتسبی که مست گیرد
 

.Nazanin

New member
تا خبر دارم از او بی‌خبر از خویشتنم
با وجودش ز من آواز نیاید که منم

پیرهن می‌بدرم دم به دم از غایت شوق
که وجودم همه او گشت و من این پیرهنم

 

baran-

New member
مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست

تا کنم جان از سر رقبت فدای نام دوست
 

ati1408

New member
تا تو هستی و غزل هست ، دلم تنها نیست
محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست
 

IL-2

Well-known member
تو کي داني که ليلي چون نکويي است
کزو چشمت همين بر زلف و روي است

تو قد بيني و مجنون جلوه ناز
تو چشم و او نگاه ناوک انداز
 

ati1408

New member
زندگی بی عشق اگر باشد لبی بی خنده است
بر لبی بی خنده باید جای خندیدن گریست
 

baran-

New member
تحمل گفتی و من هم که کردم سالها اما

چقدر آخر تحمل!بلکه یادت رفته پیمانت

شهریار
 
بالا