دردم نه همین است که بستند پرم را ترسم نرسانند به گلشن خبرم را
nazanin91 New member 2012-06-29 #62 دل آزرده ما را به نسیمی بنواز یعنی آن جان ز تن رفته به تن بازرسان
پرستار مهربون New member 2012-06-29 #66 نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست تر دارند... جوانان سعادتمند پند پیر دانا را
م محمد جواد New member 2012-06-29 #68 آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
پرستار مهربون New member 2012-06-29 #69 ده روز مهر گردون افسانه است و افسون .... نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
پرستار مهربون New member 2012-06-29 #70 الا ای طالع فرخ که قدر وقت می دانی..... گوارا بادت این عشرت که داری روزگاری خوششش
پرستار مهربون New member 2012-06-29 #71 شکر فروش که عمرش دراز باد چرا...... تفقدی نکند طوطی شکر خا را
پرستار مهربون New member 2012-06-29 #73 انقدر بستم وباز شکستم توبه /فریاد برآورد زدستم توبه/دیروز به توبه ای شکستم ساغر/امروز به ساغری شکستم توبه
انقدر بستم وباز شکستم توبه /فریاد برآورد زدستم توبه/دیروز به توبه ای شکستم ساغر/امروز به ساغری شکستم توبه
arshade90 New member 2012-06-29 #77 تو به من خندیدی و نمی دانستی من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
arshade90 New member 2012-06-29 #79 پرستار مهربون گفت: من مست وتو دیوانه //ماراکه بردخانه؟؟؟ کلیک کنید تا باز شود... ایول خوب موقعی بود
arshade90 New member 2012-06-29 #80 هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق هم دعا کن گره تازه نیفزاید عشق