مشاعره

[.Nazanin]

منم كه ديده به ديدار دوست كردم باز 

چه شكرگويمت ای كردگار بنده نواز

 

[mw.ashel]

زهر است عطای خلق هرچند که دوا باشد / حاجت زکه می خواهی جایی که خدا باشد

 

[psychology93]

دل بی تو به جان امد
وقت است که باز ایی
حافظ

 

[sabere.khavari]

یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگه دار مرا

 

[Chromosome]

از بد و نیک جهان جای شکایت هست و نیست
خوب یا بد هر چه هست از ما به ما برگشته است
فاضل نظری

 

[psychology93]

تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگی همه اماده کنی
حافظ

 

[pishi]

یادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم

 

[sabere.khavari]

ماییم و نوای بی نوایی
بسم الله اگر حریف مایی

 

[.Nazanin]

يوسف گمگشته باز آيد به كنعان غم مخور
كليه احزان شود روزي گلستان غم مخور

 

[psychology93]

ز ان می که حیات جاودانی نیست بخور
سرمایه لذت جوانی است بخور
سوزنده چون اتش است لیکن غم را
سازنده چو اب زندگانی است بخور

 

[FARNAZz]

روح من نیز به دنبال تو گیرد پرواز
دگر از صحبت این دلشده سیر آمده است

 

[psychology93]

تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم
شب از هجوم خیالت، نمی برد خوابم
تو کیستی که من از هر موج تبسم تو
ب سان قایق سرگشته ، روی گردابم

 

[mohana]

مرز باریکیست بین عشق و نفرت؛ در افق،
فاصله بین زمین و آسمان بسیار نیست

 

[psychology93]

تیرگی بیرون نرفت از دل به علم ظاهری
خانه را روشن نمیسازد چراغ پشت پا

 

[IL-2]

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا

- - - Updated - - -

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا

 

[mohana]

ارغوان شاخه همخون جدا مانده من
آسمان تو چه رنگ است امروز؟

 

[psychology93]

ز تمام تو فقط از ان من باش
که به غیر با تو بودن دلم ارزو ندارد

 

[mohana]

دلربایانه دگر برسر ناز آمده ای
از دل من چه به جا مانده که باز آمده ای؟

 

[mw.ashel]

یک دل و یک جهت و یک رو باش / از دو رویان جهان یک سو باش

 

[IL-2]

شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حائل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها