مشاعره

[شفق بانو]

نگاهي شيشه اي دارم به سنگ مردمک هايت
الفباي دلت معناي «نشکن!» را نمي فهمد40):

دامـن مـکـش بـه نـاز کـه هـجـران کشیده ام

نــازم بــکــش کــه نـاز رقـیـبـان کـشـیـده ام

 

[sepid71]

دامـن مـکـش بـه نـاز کـه هـجـران کشیده ام

نــازم بــکــش کــه نـاز رقـیـبـان کـشـیـده ام

مث برق دو تا چشمی توی یه قاب شکسته

مث پرواز واسه قلبی ک یکی بالاشو بسته

 

[mohana]

هر که باز آيد ز در، پندارم اوست
تشنه مسکين آب پندارد سراب...

 

[sepideeee]

بنال بلبل اگر با منت سر زاریست
که ما دو عاشق زاریم و کار ما زاریست

 

[IL-2]

توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود

- - - Updated - - -

توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود

 

[21Tir]

در این درگه که گه گه کُه، کَه و کَه کُه شود ناگه
مشو غِرَّه به امروزت که از فردا نِه ای آگه!

 

[sepid71]

هان مشو نومید چون واقف نی ای از سر غیب

باشد اندر پرده بازیهای پنهان ...غم مخور !

 

[IL-2]

راه پنهانی میخانه نداند همه کس
جز من و زاهد و شیخ و دوسه رسوای دگر

 

[sepid71]

روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
زدم این فال گذشت اختر و کار آخر شد

- - - Updated - - -

روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
زدم این فال گذشت اختر و کار آخر شد

 

[mohana]

دل من در سبدي عشق به نيل تو سپرد
نگهش دار ، به موسي شدنش مي ارزد

 

[baran71]

دین و دل بردند و قصد جان کنند

الغیاث از جور خوبان الغیاث

- - - Updated - - -

دین و دل بردند و قصد جان کنند

الغیاث از جور خوبان الغیاث

 

[sepid71]

ثوابت باشد ای دارای خرمن
اگر رحمی کنی بر خوشه چینی

- - - Updated - - -

ثوابت باشد ای دارای خرمن
اگر رحمی کنی بر خوشه چینی

 

[IL-2]

یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم

دولت صحبت آن مونس جان مارا بس

- - - Updated - - -

یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم

دولت صحبت آن مونس جان مارا بس

 

[baran71]

سخت میترسم به حیرت انتظارم بگذرد

رفته باشم از خود آن ساعت که یارم بگذرد

 

[شفق بانو]

دارم چــو شــمــع ســر غــمــش بـر سـر زبـان
لـب مـیـگـزد چـو غـنـچه خندان که خامشم

 

[baran71]

من درد تو را ز دست آسان ندهم

دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم

 

[21Tir]

مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم
هواخواهان کویش را چو جان خویشتن دارم

 

[baran71]

من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو پیش من جز سخن شهد شکر هیچ مگو

 

[21Tir]

وصل من با تو همین بس که در آن کو شب تار​

کنم افغان و شناسی تو به آواز مرا​

 

[baran71]

آسايش دو گيتی تفسير اين دو حرف است

با دوستان مروت با دشمنان مدارا