مشاعره

bioelectric

New member
دلی یا دلبری یا جان ویا جانان نمیدانم
همه هستی تویی فی الجمله، این و آن نمیدانم
 

حسان

Well-known member
سلام یه سر برین اینجا

:smiliess (4):مهنا بچه ها برن اون جا پاکش میکنم..

رفع اسپم:
من سال های سال مردم
تا اینکه یک دم زندگی کردم
 
آخرین ویرایش:

mohana

Well-known member
نبسته ام به کس دل...نه بسته کس به من دل
چو تخت پاره بر موج
رها..رها..رها من
 

leylii

New member
نگویمت که همه ساله می پرستی کن
سه ماه می خور و نه ماه پارسا می باش
 

cheshmak

New member
روزی که میگرفتند پیمان ز نسل آدم
عشق از میان ذرات در جستجوی ما بود
 

leylii

New member
درویش نمی پرسی و ترسم که نباشد
اندیشه ی آمرزش و پروای ثوابت
 

Mohammad gh

New member
نبسته ام به کس دل...نه بسته کس به من دل
چو تخت پاره بر موج
رها..رها..رها من

الحق که این شعر شاهکاری از بانوی شعر سیمین بهبهانی هست
مرسی برای اینکه یاداوری کردید:auizz3ffy9vla57584x
درویش نمی پرسی و ترسم که نباشد
اندیشه ی آمرزش و پروای ثوابت

تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت

تا باز چه تدبیر کنید رای صوابت

یعنی خارق العادس این شعر حافظ
 

cheshmak

New member
تو را من چشم در راهم شباهنگام

که می گیرند در شاخ تلاجن * سایه ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندهی فراهم
تو را من چشم در راهم.
شباهنگام ، در آن دم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند

در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یادآوری یا نه ، من از یادت نمی کاهم
تو را من چشم در راهم
 

leylii

New member
تنش درست و دلش شاد باد و خاطر خوش
که دست دادش و یاری ناتوانی داد
 

cheshmak

New member
نقاش غزل تا که به چشمان تو پرداخت
دیوانه شد از طرز نگاهت قلم انداخت
 

mohana

Well-known member
تشنگان مهر محتاج ترحم نیستند
کوشش بیهوده در عشق از گدایی بهتر است
 
بالا