مشاعره

bioelectric

New member
دنیا خوش است و مال عزیز است وتن شریف
لیکن رفیق بر همه چیزی مقدم است
 

leylii

New member
تنت بناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
 

ZOT

New member
دادیم به کف نقد جوانی دریغا
چیزی به جز از حیرت و حسرت نستاندیم
رعدی آذرخشی
 
آخرین ویرایش:

bioelectric

New member
روی دیدار توام نیست وضو از چه کنم
دیگر این جامه صد وصله روفو از چه کنم
 

leylii

New member
یارب اندرکنف سایه آن سرو بلند
گر من سوخته یک دم بنشینیم چه شود.
 

leylii

New member
یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس
 

ZOT

New member
من از دلبستگیهای تو با آیینه دانستم
که بر دیدار طاقت سوز خود،عاشق تر از مایی

رهی

يوسف گمگشته باز آيد به كنعان غم مخور
كلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور
 
آخرین ویرایش:

leylii

New member
تا که اندر دام وصل آرم تندروی خوش خرام
در کمینم و انتظار وقت فرصت می کنم
 

سیدعلی

New member
من از روئیدن خار سر دیوار دانستم

که ناکس کس نمی گردد به این بالا نشینی ها
 
بالا