کاش می دیدی به چشم عاشقان رخسار خویش تا دریغ از چشم خود می داشتی دیدار خویش ب
V virologist93 New member 2014-07-29 #1,481 کاش می دیدی به چشم عاشقان رخسار خویش تا دریغ از چشم خود می داشتی دیدار خویش ب
MAHSABANOO New member 2014-07-29 #1,482 به رغم مُدَّعیانی که منع عشق کنند جمال چهرهی تو، حجت مُوجَّه ماست ث
Y yara New member 2014-07-29 #1,484 چشم اگر پوشیده باشد،دل نمی گردد سیاه بیشتر، تاریکی این خانه از دام است و بس ر
ک کینز New member 2014-07-29 #1,485 راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست آنجا جز انکه جان بسپارند چاره نیست هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست ن
راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست آنجا جز انکه جان بسپارند چاره نیست هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست ن
رها45 New member 2014-07-30 #1,486 ناله در سینه تنگ اشک در چشم غم آلودش بود جز غم و رنج توانکاه نداشت سینه اش سنگین بود قوت آه نداشت با نگاهی می گفت:پس از آن خستگی و پیری و بیماریها دفتر عمر پدر را بستند ای پسر جان بدرود ش
ناله در سینه تنگ اشک در چشم غم آلودش بود جز غم و رنج توانکاه نداشت سینه اش سنگین بود قوت آه نداشت با نگاهی می گفت:پس از آن خستگی و پیری و بیماریها دفتر عمر پدر را بستند ای پسر جان بدرود ش
V virologist93 New member 2014-07-30 #1,487 شمع را شاهد احوال من و خویش مگردان خلوتی خواسته ام با تو که تنها بنشینم ص - - - Updated - - - شمع را شاهد احوال من و خویش مگردان خلوتی خواسته ام با تو که تنها بنشینم ص
شمع را شاهد احوال من و خویش مگردان خلوتی خواسته ام با تو که تنها بنشینم ص - - - Updated - - - شمع را شاهد احوال من و خویش مگردان خلوتی خواسته ام با تو که تنها بنشینم ص
nastaran8 New member 2014-07-30 #1,488 صبحدم از عرش می آمد خروشی عقل گفت قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می کنند ظ
abtin13 New member 2014-07-31 #1,489 ظاهر بحر بود جای خسان باطن بحر مقام گهران ل - - - Updated - - - ظاهر بحر بود جای خسان باطن بحر مقام گهران ل
ظاهر بحر بود جای خسان باطن بحر مقام گهران ل - - - Updated - - - ظاهر بحر بود جای خسان باطن بحر مقام گهران ل
baran71 New member 2014-07-31 #1,490 لیک از آسیب جانت وز صفای سینه ات بی تو داده باغ هستی را بسی نشو و نما ف
abtin13 New member 2014-07-31 #1,491 فصل گل و طرف جویبار و لب کشت با یک دو سه تازه دلبری حور سرشت پیش آر قدح که باده نوشان صبوح آسوده ز مسجدند و فارغ ز بهشت ی - - - Updated - - - فصل گل و طرف جویبار و لب کشت با یک دو سه تازه دلبری حور سرشت پیش آر قدح که باده نوشان صبوح آسوده ز مسجدند و فارغ ز بهشت ی
فصل گل و طرف جویبار و لب کشت با یک دو سه تازه دلبری حور سرشت پیش آر قدح که باده نوشان صبوح آسوده ز مسجدند و فارغ ز بهشت ی - - - Updated - - - فصل گل و طرف جویبار و لب کشت با یک دو سه تازه دلبری حور سرشت پیش آر قدح که باده نوشان صبوح آسوده ز مسجدند و فارغ ز بهشت ی
baran71 New member 2014-07-31 #1,492 یاد نگاه سرمه گون خوانده ست بر حالم فسون مشکل که بیمار مرا برخیزد از بستر صدا س
abtin13 New member 2014-07-31 #1,493 ساغر و می قیمتین مست و خرابی لر بیلر لاجرم میخانه نین قدرین شرابی لر بیلر م
baran71 New member 2014-07-31 #1,494 مگذر از فیض حلاوتکده مهر و وفاق خون چو شد شیر کند لذت شکر پیدا ذ
abtin13 New member 2014-07-31 #1,495 ذرههای خاک هامون گر بیابد بوی او هر یکی عنقا شود تا برگشاید بالها ع
baran71 New member 2014-07-31 #1,496 عمر شد و همان بجاست غفلت خودنمایی ات از نظر تو دور رفت آینه های ما سبق ژ
abtin13 New member 2014-07-31 #1,497 ژاله باران، زده بر لاله نعمان نقط لاله نعمان شده از ژاله باران نگار ش
nastaran8 New member 2014-07-31 #1,498 شاه نشین چشم من تکیه گه خیال توست جای دعاست شاه من بی تو مباد جای تو ح
sepideeee New member 2014-08-01 #1,499 حالیا خانه برانداز دل و دین من است ... تا در آغوش که می خسبد و هم خانه ی کیست ب - - - Updated - - - حالیا خانه برانداز دل و دین من است ... تا در آغوش که می خسبد و هم خانه ی کیست ب
حالیا خانه برانداز دل و دین من است ... تا در آغوش که می خسبد و هم خانه ی کیست ب - - - Updated - - - حالیا خانه برانداز دل و دین من است ... تا در آغوش که می خسبد و هم خانه ی کیست ب
abtin13 New member 2014-08-01 #1,500 با باده نشین که ملک محمود این است از چنگ شنو که لحن داوود این است از آمده و رفته دگر یاد مکن حالی خوش باش زآنکه مقصود این است پ
با باده نشین که ملک محمود این است از چنگ شنو که لحن داوود این است از آمده و رفته دگر یاد مکن حالی خوش باش زآنکه مقصود این است پ