مشاعره..... با حرفی که نفر قبلیت میگه شعر بگو.. برای نفر بعدیت یه حرف بگو

IL-2

Well-known member
ضرب دشمن اگرچه با ضرر است

زدن دوست جانگداز تر است

بعدی : ف
 

baran71

New member
فاش میگویم و از گفته خود دلشادم*** بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم

13617437581.jpg


بعدی (و)
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: mohana

yara

New member
وقتی به یاد نام شما آب میخوریم

انگار جای آب می ناب میخوریم

مردم به نرخ روز میخورند نان

ما نان به نرخ حضرت ارباب میخوریم



بعدی( ژ)

- - - Updated - - -

وقتی به یاد نام شما آب میخوریم

انگار جای آب می ناب میخوریم

مردم به نرخ روز میخورند نان

ما نان به نرخ حضرت ارباب میخوریم



بعدی( ژ)
 

baran71

New member
ژاله بر لاله فرود آمده هنگام سحر

راست بر عارض گلبوی عرق کرده یار

(ذ)
 

21Tir

New member
ذره ام لیک ز خورشید نخواهم مددی
با همه تشنگی ام منت دریا نکشم


ث
 

baran71

New member
راه عــدم نـرفـت کـس از رهـروان خـاک

چـون رفـت خـواهـی ایـنـهـمـه راه نرفته را

(ق)

- - - Updated - - -

راه عــدم نـرفـت کـس از رهـروان خـاک

چـون رفـت خـواهـی ایـنـهـمـه راه نرفته را

(ق)
 

IL-2

Well-known member
قصر فردوس به پاداش عمل می بخشند

ما که رندیم و گدا دیر مغان مارا بس

بعدی : ز
 

baran71

New member
زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد

از سر پیمان برفت بر سر پیمانه شد

(پ)
 

baran71

New member
خواست تنهایــیِ ما را به رخِ ما بکشد
تنه ای بر درِ این خانه ی تنها زد و رفت

(ه)

- - - Updated - - -

خواست تنهایــیِ ما را به رخِ ما بکشد
تنه ای بر درِ این خانه ی تنها زد و رفت

(ه)
 

IL-2

Well-known member
هر که را اسرار حق آموختند

مهر کردند و زبانش دوختند



بعدی : ت
 

baran71

New member
تو را در قلب انسان های عاشق پیشه معصوم

و در هر جای این دنیا به دنبال تو می گردم

(ن)
 

IL-2

Well-known member
نا امیدم مکن از سابقه لطف ازل

تو پس پرده چه دانی که خوب است و که زشت

بعدی : ص
 

baran71

New member
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را

که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را

(ل)
 

mohana

Well-known member

لبت نــه گـويد و پيداست مـیگــــويد دلــــت آری
که اينسان دشمن ، يعنی که خيلی دوستم داری:(40):

بعدی با "ک"
 

dr.bahar1986

New member
کاش میدیدی به چشم عاشقان رخسار خویش تا دریغ از چشم خود میداشتی دیدار خویش
با حرف " م "

- - - Updated - - -

کاش میدیدی به چشم عاشقان رخسار خویش تا دریغ از چشم خود میداشتی دیدار خویش
با حرف " م "
 

eli 72

Member
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست

باز می پرسمت از مساله و دوری عشق

و سکوت تو جواب همه ی مساله هاست..
با ض
 

baran71

New member
ضمیرم را ز معنی بهره ور کن

خیال فاسد از طبعم بدر کن

(ک)

- - - Updated - - -

ضمیرم را ز معنی بهره ور کن

خیال فاسد از طبعم بدر کن

(ک)
 
بالا