اولا تو دفتر حرف هامو می نوشتم :smilies-azardl (181.حالا ها با خواهرم صحبت می کنم.چون فعلا تنها کسی هست که میشه باهاش دردو دل کرد:smilies-azardl (113.البته بعضی اوقات همه حرف ها رو نمی گم .چون کلید می کنه در حد المپیک:tonguesmiley:
منم بهیچ کس نمی گم، به این اعتقاد دارم کسی که حرف رو خودش نمی تونه در سینه نگه داره، چجوری انتظار داره به کسی که گفته، اون براش نگه داره،
البته این قضیه خیلی درد آور و فشار انگیز ناک میشه! واسه اینکه من اسرارم رو نمی گم به کسی،
اینجوری نیستم که توخلوت هم برای خدا بگم، ولی همشو تو خودم می ریزم،
آخرش منفجر میشم! من می دونم!:25r30wi:
DOCX.خاطرات \C:\Users\Computer\Documents
میشه بگید چرا خودتونین؟