ماه محرم ما کنکوری های 94

N@RVIN

Well-known member
【 یک التماس دعای مخصوص...! 】

"مردی " را میشناسم که غربتش به اندازه غربت همه بشریت سنگین و جانسوز است!

"آقای " بزرگواریست که غم و غصه اش از سالها قبل آغاز شده...

از یک گودال خونین...

یا شاید قبل تر از آن!

از یک تشت خونین...

و شاید قبل تر!

از یک محراب خونین...

و شاید از یک کوچه تنگ...

یک چادر خاکی...!

دلش تنگ است " مولایم "

هر روز که میگذرد دل تنگ تر میشود!

امشب دعا کنید...

برای تنهاترین "مرد" دعا کنید...

دعا کنید در تقدیرش ملایک بنویسند :



【 ظهور...】




 

مجید دیجی

مدیر بخش
db9b131d310448299a888b4d94e2b37d.jpg
 

N@RVIN

Well-known member
حضرت امام علی النقی الهادی علیه السّلام مي‏فرمايند :
مَن کَانَ عَلی بَیِّنةٍ مِن رَبِّهِ هَانَت عَلیهِ مَصائِبُ الدُّنیا وَ لَو قرضَ و نشرَ تحف العقول، ص 511


هر که بر طریق خداپرستی محکم و استوار باشد، مصائب دنیا بر وی سبک آید، گر چه تکه تکه شود.


امروز 27 محرم تو ورقهای تاریخ هنوز کاروان عزادار کاروان خسته به شام نرسیده !
:dadad4:

سلام بر خورشید راس نیزه:sad:

سلام بر زینب (س):sad:


اللهم عجل لولیک الفرج.
 

مجید دیجی

مدیر بخش
مصیبت جانسوز شام از زبان امام سجاد (علیه السلام)
در روایت آمده: از امام سجاد(علیه السلام) پرسیدند: سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ در پاسخ حضرت سه بار فرمود: (الشام الشام الشام)
امام سجاد
در روایتی امام سجاد(علیه السلام) به نعمان بن منذر مدائنی فرمود: در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
1- ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرهای برهنه و استوار کردن نیزه ها احاطه کردند و بر ما حمله می کردند و کعب نیزه به ما می زدند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می زدند.
2- سرهای شهدا را در میان هودجهای زنهای ما قرار دادند، سر پدرم و سر عمویم عباس را در برابر چشم عمّه هایم زینب و ام کلثوم(علیهماالسلام) نگه داشتند، و سر برادرم علی اکبر و پسرعمویم قاسم را در برابر چشم سکینه و فاطمه (خواهرانم) می آوردند و با سرها بازی می کردند، و گاهی سرها به زمین می افتاد و زیر سم ستوران قرار می گرفت.
3- زن های شامی از بالای بامها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه ام افتاد، چون دستهایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم، عمامه ام سوخت، و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید.
4- از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز، ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می گفتند: ای مردم بکشید اینها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند.
5- ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را از در خانه ی یهود و نصاری عبور دادند و به آنها می گفتند: اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را در خیبر و خندق و ... کشتند و خانه های آنها را ویران ساختند، امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید...
6- ما را به بازار برده فروشان برده و خواستند بجای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آنها مقدور نساخت.
7- ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت، روزها را از گرما و شبها از سرما آرامش نداشتیم...5

ای یــاد تــــو در عــالم، آتش زده بر جانها

هـر جــا ز فــراق تــو چاک است گریبانها
ای گلشن دین، سیراب با اشک محبانت

از خون تو شد رنگین، هر لاله به بستانها

منبع : مصیبت جانسوز شام از زبان امام سجاد (علیه السلام)
 

mozhdeee

New member
توی آسمون قلبم یه ستاره مونده تنها
یه ستاره ای که شاید نرسه به صبح فردا

"پنجم صفر شهادت حضرت رقیه(س) سیلی خورده ی دشت نینوا را به تمام شیعیان تسلیت عرض میکنم."



nnvxgaff031or7o4umk9.jpg
[/URL][/IMG]
bwc7pmvyds0tphdzew7w.jpg
[/URL][/IMG]
8pzc1mxqnovsyy8u2ou1.jpg
[/URL][/IMG]
eieuinvro7489zi1dsni.jpg
[/URL][/IMG]
IMG]
 

mozhdeee

New member
دوباره از سقيفه دست آن ظالم برون آمد
كه مثل مادرم زهرا ز سيلى پاره شد گوشم


من آن شمعم كه آتش بس كه آبم كرد، خاموشم
همه كردند غير از چند پروانه ، فراموشم

اگر بيمار شد كس گل برايش مى برند و من
به جاى دسته گل باشد سر بابا در آغوشم


پس از قتل تو اى لب تشنه آب آزاد شد بر ما
شرار آتش است اين آب بر كامم ، نمى نوشم


تو را بر بوريا پوشند و جسم من كفن گردد
به جان مادرت هرگز كفن بر تن نمى پوشم


دوباره از سقيفه دست آن ظالم برون آمد
به ضرب تازيانه ، قاتلت مى كرد خاموشم


فراق يار و سنگ اهل شام ، و خنده دشمن
من آخر كودكم ، اين كوه سنگين است بر دوشم


نگاه نافذت با هستى ام امشب كند بازى
گه از تن مى ستاند جان ، گه از سر مى برد هوشم


بود دور از كرامت گر نگيرم دست ((ميثم )) را
غلام خويش را، گر چه گنهكار است ، نفروشم
 

mozhdeee

New member
رقیه جاودانه دور...

قسم به نور و البیان رقیه جاودانه دور


قسم به شمس آسمان رقیه جاودانه دور

پرچم روی گنبدون لبینده بو ترانه دور

ائولوبدولر یزیدیان رقیه جاودانه دور



قسم به نور ازلی رقیه دور لم یزلی


گیدور دقیقه و زمان رقیه جاودانه دور



آند اولا آسمانلارا آند اولا کهکشانلارا


نقدری واردی بو جهان رقیه جاودانه دور



سماده کوکبده دیور ستاره ی شبده دیور


به حول رب جاودان رقیه جاودانه دور



بیر اوچ یاشیندا قیز؛ ولی، بنت حسین ابن علی


مقامی فوق عرشیان رقیه جاودانه دور



رقیه نون والقم، رقیه نور فی الظُلم


شب سیاهی سیندیران، رقیه جاودانه دور



گلوبدی شامی روز ایده، گلوب قالا ستم گیده


یزید ریشه سین ویران رقیه جاودانه دور



بهار ایدر خزانلاری اویاندیرار یاتانلاری


بهار اودور قالان خزان رقیه جاودانه دور



گوز یاشی یازدی پرچمه گچوبدی عمری ماتمه


غمون نواسینی قوران رقیه جاودانه دور



مزار و قبر اطهری فاطمه دندی مظهری


نهانلاری ائدن عیان رقیه جاودانه دور



پرچم سرخ یا حسین گنبدینون اوسته اَسور


چپ باخانا دیور اینان رقیه جاودانه دور



عمه سینون قراریدور شیعه سینون شعاریدور


به جان صاحب الزمان رقیه جاودانه دور



زمانه نون واردی هله رقییه جفالری


زمانه دن قلبی سینان رقیه جاودانه دور



لعین اولان وهابیلر شامه هجوم ایدوبدولر


بیلمدی غفلتده یاتان، رقیه جاودانه دور



حبیبه ی خون خدا ضریح و قبری نیلیور


درون قلب عاشقان رقیه جاودانه دور



آتدیلا خمپاره لرین غمزده ی حرملره


بیلمدی خمپاره آتان، رقیه جاودانه دور



مثال روزگار شام ایدوبدی عمه سی قیام


که یعنی ای عالمیان رقیه جاودانه دور



قمچی دگن گونلری تک اولدی سپر رقییه


نوا ایدوب قلبی یانان، رقیه جاودانه دور



رقیه نون عمه سیم ، بو بی کسون من کسیم

حسینیمون یتیمیدور، من باشینون سایه سیم

ننم کیمی بو دهریدن، یورولدی یومدی گوزلرین

ائولدی حسین امانتی، شامیده شرمنده سیم
 

N@RVIN

Well-known member
آیا؟؟
رسدروزی که درسجده بگویم،،! {رسیدم کربلاالحمدالله،!
:dadad4:





(راستی تاپیک محرم 93 آقا مکسین چی شده؟!!)
 
بالا