کمی باران
کمی هم اشک
کمی تنهایی وخلوت
به مقداری خلوص دل
توکل بر خدا کردن...
کمی شکر خدا کردن
کمی کمتر ریاکردن
کمی توبه
به مقدار نیازم صبر
کمی کم کردن نفرت
کمی کم کردن کینه
کمی هم شرم
کمی هم آشتی با حق
کمی هم مهر ورزیدن
کمی کمتر دویدن ها
کمی کم کردن دنیا
کمی کمتر جفا کردن
کمی چشم طمع بستن
کمی در دل دعاکردن
کمی اورا صدا کردن ..
خدا را صدا کردن ...
خداااااااااااااااااا
خداااااااااااااااااا
خداااااااااااااااااا
در هیاهوی زندگی دریافتم چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من گرفت در حالیکه گویی ایستاده بودم !
چه غصه هایی که فقط به سپیدی مویم حاصل شد در حالیکه قصه کودکانه اى بیش نبود !
دریافتم کسی هست که اگر بخواهد میشود و اگر نخواهد نمی شود !
به همین سادگی …
الهی و ربی من لی غیرک.... ارحم ضعف بدنی و ورقه جلدی....
خدایا به غیر از تو که را دارم؟؟ رحم کن بر بدن ضعیف و این پوست نازکم.... خدایا... حتی اگر تاب آتش سوزانت را داشته باشم...تاب روی گرداندن تو را ندارم!!!
بسوزان...به مجازات کج روی هایم بسوزان این تنی را که امانت داریش نکردم...اما چشم از این دل نالانم برندار که بی گمان، بی نگاهت، ذوب خواهم شد....