طنز mexin ^__^
- نویسنده موضوع mexin
- تاریخ شروع
rainsavor
New member
آقا دوس دختر نداره....چه گیری دادین به محمد؟؟؟
عوضش بامرام و معرفته... ما آجیاشم دوس داره...میخاد مارو بخندونه...کجاش بده پیله نکنین دیگه به داداشم...50):
به این میگن طرفداری خواهرانه
:idea_majidonline:
n.b.m
New member
بیچاره پسرا....
*هنگامی که کارنامه ها را می دادند:
پسرها شدیدا به خاطر نمرات پایین سرکوفت می خوردند و البته گاهی هم ممنوع شدن از مشاهده کارتون ولی دخترها هیچی نمی شدند. چون قرار بود در آینده ازدواج کنند و نان آور خانه هم نخواهند بود.
*وقتی پدر خانواده شب به منزل می آمد:
پسرها فرار می کردند و یه گوشه ای می خزیدند تا چوقولی های مادر، کار دست شان ندهد، ولی دخترها به بغل پدر می پریدند و چپ و راست قربون صدقه می شنیدند.
*روز اول مهر که مدرسه ها باز می شد:
پسرهای عزیز کله هایشان را با نمره 4 می زدند و مزین به لغت نامأنوس کچل می شدند ولی دخترها فقط به پسرها می گفتند: چطوری کچل؟
*در 18 سالگی:
پسرها تمام اضطراب و دلهره شان این است که دانشگاه قبول شوند و سربازی نروند ولی دخترها ورودشان به پادگان طبق قانون ممنوع است.
*هنگام خواستگاری:
پسرها باید خانه، ماشین، شغل مناسب، مدرک دهن پر کن، قد رشید، هیکل خوش فرم، خوش تیپ و هزار تا کوفت و زهرمار داشته باشند و پشت سر هم از موفقیت ها و اخلاق خوب برای عروس خانم بگن و احتمالا انگشتری برای نشون کردن در دست سر کار عروس خانم بکنند ولی دخترها فقط کافی است بنشینند و لام تا کام حرف نزنند
*هنگام ازدواج:
پسرها باید شیربها، مهریه، خرید عروسی، جواهرات گوناگون، جشن و سالن و... را تهیه کنند ولی دخترها فقط باید جهیزیه بدهند که احتمالا به دلیل شروع خرید جهیزیه از اوان کودکی همش بنجل شده و آقای داماد باید با تحمل هزار تا منت آنها را قبول کرده، دور ریخته و یک سری جدید بخرد. :tsimuzpzwoap1t9y3o7
*هنگامی که کارنامه ها را می دادند:
پسرها شدیدا به خاطر نمرات پایین سرکوفت می خوردند و البته گاهی هم ممنوع شدن از مشاهده کارتون ولی دخترها هیچی نمی شدند. چون قرار بود در آینده ازدواج کنند و نان آور خانه هم نخواهند بود.
*وقتی پدر خانواده شب به منزل می آمد:
پسرها فرار می کردند و یه گوشه ای می خزیدند تا چوقولی های مادر، کار دست شان ندهد، ولی دخترها به بغل پدر می پریدند و چپ و راست قربون صدقه می شنیدند.
*روز اول مهر که مدرسه ها باز می شد:
پسرهای عزیز کله هایشان را با نمره 4 می زدند و مزین به لغت نامأنوس کچل می شدند ولی دخترها فقط به پسرها می گفتند: چطوری کچل؟
*در 18 سالگی:
پسرها تمام اضطراب و دلهره شان این است که دانشگاه قبول شوند و سربازی نروند ولی دخترها ورودشان به پادگان طبق قانون ممنوع است.
*هنگام خواستگاری:
پسرها باید خانه، ماشین، شغل مناسب، مدرک دهن پر کن، قد رشید، هیکل خوش فرم، خوش تیپ و هزار تا کوفت و زهرمار داشته باشند و پشت سر هم از موفقیت ها و اخلاق خوب برای عروس خانم بگن و احتمالا انگشتری برای نشون کردن در دست سر کار عروس خانم بکنند ولی دخترها فقط کافی است بنشینند و لام تا کام حرف نزنند
*هنگام ازدواج:
پسرها باید شیربها، مهریه، خرید عروسی، جواهرات گوناگون، جشن و سالن و... را تهیه کنند ولی دخترها فقط باید جهیزیه بدهند که احتمالا به دلیل شروع خرید جهیزیه از اوان کودکی همش بنجل شده و آقای داماد باید با تحمل هزار تا منت آنها را قبول کرده، دور ریخته و یک سری جدید بخرد. :tsimuzpzwoap1t9y3o7
آخرین ویرایش:
n.b.m
New member
بیچاره پسرا....
گه خوشتیپ باشه میگن عجب دختر بازیه
اگه خوش تیپ نباشه میگن عجب جوادیه
اگه زیاد بگه دوستت دارم میگن عجب خالی بندیه
اگه نگم دوستت دارم میگن عجب بی احساسه
اگر تیپ بزنند برن بیرون می گن با کی قرار داری؟
اگر لباس های معمولی بپوشن میگن اصلا سلیقه نداری؟
اگر زیاد بگن دوست دارم می گن چه نقشه ای تو سرت؟
اگر نگن دوست دارم میگن پای کس دیگه وسط؟
اگر زیاد بهشون زنگ بزندد میگن اعتماد نداری؟
اگر زنگ نزنند میگن انگار سرت خیلی شلوغ؟
اگر تو خونه زیاد بخندند میگن دیوونه ای؟
اگر نخندند میگن چه مرگت لندهور؟
اگر شام بخوان میگن همش به فکر شیکمی؟
اگر شام نخوان می گن ذلیل مرده معلوم نیست شام بیرون با کی کوفت کرده؟.
گه خوشتیپ باشه میگن عجب دختر بازیه
اگه خوش تیپ نباشه میگن عجب جوادیه
اگه زیاد بگه دوستت دارم میگن عجب خالی بندیه
اگه نگم دوستت دارم میگن عجب بی احساسه
اگر تیپ بزنند برن بیرون می گن با کی قرار داری؟
اگر لباس های معمولی بپوشن میگن اصلا سلیقه نداری؟
اگر زیاد بگن دوست دارم می گن چه نقشه ای تو سرت؟
اگر نگن دوست دارم میگن پای کس دیگه وسط؟
اگر زیاد بهشون زنگ بزندد میگن اعتماد نداری؟
اگر زنگ نزنند میگن انگار سرت خیلی شلوغ؟
اگر تو خونه زیاد بخندند میگن دیوونه ای؟
اگر نخندند میگن چه مرگت لندهور؟
اگر شام بخوان میگن همش به فکر شیکمی؟
اگر شام نخوان می گن ذلیل مرده معلوم نیست شام بیرون با کی کوفت کرده؟.
helena
New member
helena
New member
helena
New member
parnia
New member
والا....
zaragenetic64
New member
:mad_majidonline:
arezoomand
New member
همه چیز از همین جزوه دادنو گرفتن شروع میشه دیگه...چه بهانه ای بهتر از این.........یکی نیست بگه مگه استاد درسو به افراد خاصی تدریس میکنه..خودت بنویس خب.............:5:
setayesh71
New member
حالا پسره جزوه رو نخونده بوده ؟ یا کلاس گذاشته دیگه محل نذاشته ؟
setayesh71
New member
بحران کجا بود ؟؟؟ تو بگو چطوری سر خواستگارا رو بکوبونیم تو طاق !!!:black_eyed:
چشم گلم عزیزم
antenyus
Active member
یکی از پسرای ما یه جزوه گرفت از یه دختره گویا توش هم کلی شعر و جمله و از این جور چیزا نوشته بود وقتی جزوه ش رو داد دختره همون جا یه نگاه کلی بهجزوه ش انداخت بعد پسره رو مجبور کرد 7977cujr38iyymsu8: پاکش کنه ... طفلی یه ساعت تمام نشست همشو پاک کرد ... آآآآییی حال کردم ... :a2d3: جلوی همه بچه ها کلی کنف شد.....
7977cujr38iyymsu8: پاکش کنه ... طفلی یه ساعت تمام نشست همشو پاک کرد ... آآآآییی حال کردم ... :a2d3: جلوی همه بچه ها کلی کنف شد.....افرین
ایول آفرین خوشم اومددخترجالبی
یکی از پسرای ما یه جزوه گرفت از یه دختره گویا توش هم کلی شعر و جمله و از این جور چیزا نوشته بود وقتی جزوه ش رو داد دختره همون جا یه نگاه کلی بهجزوه ش انداخت بعد پسره رو مجبور کرد
ایول آفرین خوشم اومددخترجالبی
:4d564ad6:>> درایران پسرهایی پیدا می شوند که اگر دختر موردعلاقه شان به خواستگاری آنها جواب منفی بدهد، یکی از گزینه های زیر را انتخاب می کنند
>> یک : اسید پاشی
>> دو : قتل روی پل مدیریت
>> سه : آدم ربایی
>> چهار: اتاق تمساح ها
>> آن وقت توی چین، پسری به اسم «پنگ کان»، بعد از شنیدن «نه» از دختری به اسم «ژائو»، تحقیق کرده و متوجه شده دختر مورد علاقه اش عاشق عروسکی به شکل هویج است، که شخصیت کارتونی یک انیمیشن است . 6 ماه تلاش کرد و
>> بنابراین پنجاه دست لباس به شکل این عروسک هویجی (که ده هزار پوند برایش آب خورده) تهیه کرده و به تن خود و ۴۹ نفر از دوستانش پوشانده است . سپس این اکیپ جلوی یک فروشگاه یک نمایش موزیکال رقص را برگزار کرد و «پنگ کان» دوباره از «ژائو» خواستگاری کرده و البته موفق شد
>> حال به نظر شما چرا پسرهای ایرانی در این گونه مواقع دست به این نوع ابتکارها نمی زنند؟
>> الف. چون هویج شدن به اندازه آن چهار گزینه اول، هیجان ندارد
>> ج. چون منتظرند «ابتکار چینی» هم به بازار بیاید بروند بخرند
>> د. چون خودشان هویجند
>> یک : اسید پاشی
>> دو : قتل روی پل مدیریت
>> سه : آدم ربایی
>> چهار: اتاق تمساح ها
>> آن وقت توی چین، پسری به اسم «پنگ کان»، بعد از شنیدن «نه» از دختری به اسم «ژائو»، تحقیق کرده و متوجه شده دختر مورد علاقه اش عاشق عروسکی به شکل هویج است، که شخصیت کارتونی یک انیمیشن است . 6 ماه تلاش کرد و
>> بنابراین پنجاه دست لباس به شکل این عروسک هویجی (که ده هزار پوند برایش آب خورده) تهیه کرده و به تن خود و ۴۹ نفر از دوستانش پوشانده است . سپس این اکیپ جلوی یک فروشگاه یک نمایش موزیکال رقص را برگزار کرد و «پنگ کان» دوباره از «ژائو» خواستگاری کرده و البته موفق شد
>> حال به نظر شما چرا پسرهای ایرانی در این گونه مواقع دست به این نوع ابتکارها نمی زنند؟
>> الف. چون هویج شدن به اندازه آن چهار گزینه اول، هیجان ندارد
>> ج. چون منتظرند «ابتکار چینی» هم به بازار بیاید بروند بخرند
>> د. چون خودشان هویجند