زنگ تفریح ارشد روانشناسی

[rawy]

ایشاااااااالا تک رقمی بیارین ...........
خب من که رو تک رقمی بودن شرط نمی بندم. کلا با نسیه و شرط مشکل دارم....
انشاا... بهترین دانشگاه قبول میشید...ولی بریونی بدید دیگه....مگه چند بار ارشد قبول میشید ؟؟؟؟؟
خلاصه اینکه کوتاه نمیام واسه شیرینی گرفتن.....

پرند به یه نکته ای پی بردم , فک کنم تو تصورت از بریونی مرغ بریون و یه همچین چیزاییههه هااااااا
حواستو جمع کن, بعضی ها بریونی رو با جگر سفید گوسفند و اینا درست می کنن که من ببینمش خودکشی می کنم
ولی اگه با گوشت چرخ شده باشه اکیه منم دوس دارم امتحان کنم.

 

[rawy]

اینجاس که خلاقیت وارد عمل میشه و طرفو میفرسته تو تاپیک مطالعه 93 تا اون کتابارو آب کنه

درضمن مال انتشارات جامعه نگاره(البته اگه امروز دست گل به آب نداده باشی و یکی دیگه نخریده باشی)

:25r30wi: نهههههه دلم نمیاد, کتابامو دوس دارم, ولی واسشون جا ندارم دیگه :sadsmiley:
:25r30wi: نه هنوز دست گل به آب ندادم, درست میگی, ما اون موقع که تو کار کتاب بودم با ارجمند و سالمی (جامعه نگر) کار می کردیم, همون موقع هم همه ناشرا رو باهم اشتباه می کردیم :25r30wi: البته خوشبختانه من تو قسمت حسابداری و کارای مرتبط نبودم.
حالا یه نگاهی به این کتاب می ندازم به نظرم اینم خوبه, بعدا ها می رم اونم میگیرم

 

[rawy]

بچه ها من واقعا دارم توهم میگیرم از دست ترس سوسک . هم توهم بینایی هم شنیداری و هم لامسه و حتی بویایی...
تروخدا یکی بگه چی کار کنم؟؟؟؟
شوخی نمی کنم.... دارم از دست میرم.... پس فردا که انیستیتو قبول شدید یهو میاید بالاسرم به عنوان یه بیمار اسکیزوفرنی شده از ترس سوسک بعد می فهمید ای بابا همون قاصدک که....
واقعا نیازمند کمک هستم روانشناسان محترم

آخییییییییییی , خدا نکنه قاصدکی :sadsmiley:
خب وقتی ما خودمون همین مشکل رو داریم چه کاری ازمون برمیاد آخه؟ :25r30wi:
ولی شما خیلی حساس شدی روشون, برای همین میگم انقد فکرت رو مشغولشون نکن و حساسیت زدایی کن
آخه این مثل وسواس شستشو یا کارای دیگه یه چیزی نیست که بی پایه و اساس باشه
این موجود واقعا چندش آور و کثیفه چطوری میشه که آدم باهاش رو به رو بشه, یا مثلا غرقه سازی کنه و ...
پس مجبوریم که از سم استفاده کنیم و به حضورشون فکر نکنیم, حالا دیگه تشریف آورد آورده دیگه اون موقع بهش فکر می کنیم
وقتی که نیستن ذهنت رو درگیر نکن, وقتی هستن فرااااااار کن :25r30wi:

 

[rawy]

واااااااای قاصدک جون منم خیلی میترسم. ولی بابام امسال یه سم خرید از داروخه تو همه چاهای خونه ریخت خداروشکر از اون موقع گوش شیطون کر سوسک ندیدم.
خیلی سمش عالیه...فردا مارکشو میزارم که بری بخری ازش....
شبی که ریخت فرداش رفتم تو حیاط دیدم همشون قتل عام شده بودن....
از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم...
راستی مواظب لولزم چوبیت باش که تخم ریزی نکنن چون اون موقع خیلی سخته منهدمشون کنی...........

این ماااااااااارک و با فونت درشت و بلد بنویس که یه جماعتی دعات می کنن پرند جان

 

[rawy]

واسه تنها چیزی که تو این دنیا دلم نمی سوزه همین سوسکان....
همین امشب هم داشتم به مامانم میگفتن اینا که هیچ فایده ای ندارن فقط ارامش مارو بهم می زنن اصلا نمی تونم فلسفه ی وجودیشون رو درک کنم.....

واسه اینه که ما از حکمت کارای خدا بی خبریم, به هر حال اونم یه موجود زنده است و جون داره, ما حق نداریم که زندگیش رو ازش بگیریم ولی چه می شه کرد وقتی تو زندگیمون داره اختلال ایجاد می کنه مجبوریم.
من واقعا دلم نمیاد بکشمشون, اصلا نمی تونم یه موجود زنده رو بکشم, فقط فرار می کنم, یا خیلیییییییی دیگه هنر کنم اگه تنها باشم و کسی نباشه بکشتشون با یه وسیله ای پرتش می کنم بیرون.
(چه بحث تخصصی ای شده سووووووووسک, خودشونم فکر نمی کردن انقد مهم بشن)

 

[rawy]

ببخشید پرند جون مشغول ساخت وبلاگ شدم از این ور یادم رفت...
تا میام رو خودم کار کنم که کمتر بترسم دوباره می بینم و همه چی از اول
از جلو در ورودی میان داخل ساختمون ... سوار آسانسور میشن صاف میان طبقه سوم... بابا خب برید طبقه های دیگه با من چی کار دارید آخه....
منم خیلی دوست دارم فلسفه وجودی این موجودات رو بدونم
دیروز رفتم از جای سیب زمینی و پیاز سیب زمینی بردارم می بینم یکی شون وایساده داره منو نگاه می کنه یعنی دیگه از دست زدن به سیب زمینی هام هم بدم میاد

:25r30wi:
آدرسش کجاست قاصدک جون؟ :4d564ad6:

 

[rawy]

نمیدونم تا حالا چه صدایی از این سوسک های بدبخت شنیدم که هر صدایی میاد فکر می کنم سوسکه....
اون روز از اتاق اومدم بیرون میگم چه بوی سوسکی میاد.... همسرم می گه دقیقا یعنی چه بویی؟؟؟

:25r30wi::25r30wi::25r30wi::25r30wi:

 

[rawy]

خب به تنهایی یه عالمه حرف زدم
سلااااااااام صبح همگی بخیر
از همین تریبون لازمه اعلام کنم:
آیلین, 123 و بارلی عزیز
درجه دلتنگی ما به نقطه ی جوش رسیده, سریعتر اقدام کنید :New (6):
:sad:

 

[بارلی]

سلام راوی عزیزم . حالت چطوره ؟ چه خبره اینجا :14: از تصویر ذهنی جناب یزدان و تک رقمی شدن ا قای مصفا و بریونی که بگذریم این سوسکه چطور سر از این تاپیک در اورد والا من نمی دونم :sdasdasd:

 

[rawy]

حتی در مذهب هم اگر بحث مشیت الهی و قضا و قدر را بخواهیم در نظر بگیریم حکم و قضای الهی بر آن قرار گرفته است که طی فرآیند تولید مثل و با قوانین مشخص(هرچند که آنها را ندانیم) فرد به تولید موالد بپردازد و خداوند در این امر دخالتی روا نمیدارد.

هرچقدر که به این موضوع فکر کردم باز هم عقیده ام مخالف بود با اون جمله ای که اول گذاشته بودید.
فرویدی هم که بخوایم به قضیه نگاه کنیم, این برمی گرده به غریزه ی مرگ و زندگی, نابودی یا ادامه حیات
اونچه که تو خودآگاه ما یا حداقل من هست و مایلم که اونطوری بشه (شاید ناخودآگاه طور دیگه ای باشه!) میل به حیات و زندگی هست, میل به تولد و ادمه پیدا کردن زندگی روی کره زمین و درجهان هستی.
اما بیشتر که فکر کردم این فکر هم خودش یه تفریطه, جهان مجموعه ی تضادهاست, به قول سعدی:
درشتی و نرمی به هم در به است
چو فاصد که جراح و مرهم نه است
شکلی که من خیلییییییی دوسش دارم و برای من جواب به این بحث هست "یین یانگ" هست
مرگ و تولد دوتا از هزاران تضادی هستند که باید در جهان هستی وجود داشته باشه و مطلق گرایی در هر دو مورد به اصل جهانی که برپایه ی تضاد هست آسیب می زنه.

 

[rawy]

سلام راوی عزیزم . حالت چطوره ؟ چه خبره اینجا :14: از تصویر ذهنی جناب یزدان و تک رقمی شدن ا قای مصفا و بریونی که بگذریم این سوسکه چطور سر از این تاپیک در اورد والا من نمی دونم :sdasdasd:

سلام عزیزم, ممنون شکر خوبم
شما خوبی؟
سوسک اول از بیرون تاپیک سر درآورده و همه رو عاصی کرده و از اونجایی که اینجا همه باهم همدلیم و مشکلات هم رو حل می کنیم پاش به اینجا رسیده

 

[بارلی]

پرند به یه نکته ای پی بردم , فک کنم تو تصورت از بریونی مرغ بریون و یه همچین چیزاییههه هااااااا
حواستو جمع کن, بعضی ها بریونی رو با جگر سفید گوسفند و اینا درست می کنن که من ببینمش خودکشی می کنم
ولی اگه با گوشت چرخ شده باشه اکیه منم دوس دارم امتحان کنم.

راوی جون اتفاقا بریونی یه قسمتش گوشت چرخ کرده است یه قسمتش جگر سفید و جگر قرمز من خوردم بستگی به ذائقه داره هر کسی ممکنه دوست نداشته باشه ، اما در کل به یک بار امتحانش می ارزه 7977cujr38iyymsu8:

 

[بارلی]

سلام عزیزم, ممنون شکر خوبم
شما خوبی؟
سوسک اول از بیرون تاپیک سر درآورده و همه رو عاصی کرده و از اونجایی که اینجا همه باهم همدلیم و مشکلات هم رو حل می کنیم پاش به اینجا رسیده

مرسی عزیزم من هم خوبم . معلومه قاصدک جون خیلی اذیت شده تازه داشتم پست ها را می خوندم اما چاره اش همون سم پاشیه :1dco2x0p1lilzhfpg1t اگه کمک خواستین من هم یه دوجین دمپایی ابری دارم بیارم از خجالتشون دربیاییم:tsimuzpzwoap1t9y3o7ه

 

[rawy]

راوی جون اتفاقا بریونی یه قسمتش گوشت چرخ کرده است یه قسمتش جگر سفید و جگر قرمز من خوردم بستگی به ذائقه داره هر کسی ممکنه دوست نداشته باشه ، اما در کل به یک بار امتحانش می ارزه 7977cujr38iyymsu8:

من از گاو و گوسفند فقط گوشتش رو می خورم, واقعا تحمل هیچ چیز دیگه ایشون رو ندارم :sadsmiley:

 

[ghasedak69]

:25r30wi:
آدرسش کجاست قاصدک جون؟ :4d564ad6:

برای کار همسر بود که از آدرسش خوش شون نیومد......هنوزم هیچی نداره

 

[rawy]

برای کار همسر بود که از آدرسش خوش شون نیومد......هنوزم هیچی نداره

آها ببخشید فک کردم شخصی خودته

 

[parand]

:ad54ad::bunnyearsmiley:

 

[ghasedak69]

مرسی عزیزم من هم خوبم . معلومه قاصدک جون خیلی اذیت شده تازه داشتم پست ها را می خوندم اما چاره اش همون سم پاشیه :اگه کمک خواستین من هم یه دوجین دمپایی ابری دارم بیارم از خجالتشون دربیاییم:tه

امروز دوباره دیدم.... اومده بود رو حوله ام... اومدم دست و صورتم رو خشک کنم که......7977cujr38iyymsu8:7977cujr38iyymsu8:
منم الان کلا از خونه فرار کردم ....:sad:

 

[rawy]

:ad54ad::bunnyearsmiley:

سلاااااااااام همسففففففر :smiliess (10):

 

[rawy]

امروز دوباره دیدم.... اومده بود رو حوله ام... اومدم دست و صورتم رو خشک کنم که......7977cujr38iyymsu8:7977cujr38iyymsu8:
منم الان کلا از خونه فرار کردم ....:sad:

نازی حق داری, آدم امنیت نداره از دست اینا (حالا نمی دونم ما خونه اینا رو اشغال کردیم یا اونا خونه ما رو)
ولی زودتر یه سمپاشی اساسی بکنید, فقط رو سیب زمینی ها نزنی کار دستمون بدی