زندگی دانشجویی در ایران (ماجراهای تصویری)

The Guy

Well-known member
آه روزگار غم سر آید ای دوست نیک سرشت من. به آینده بنگر، به روزهای روشن. به قول شاعر. روزای رو شن خداااااااهافز خداهافز خداااا ها فززززز:دی
پر از بغضم ای رفیق
شانه ات ساعتی چند ؟
.
.
.
.چی؟ ساعتی 5500؟ بروووووو بابا. انقد گرون؟ یه لپی استخونه ها. فک کرده شونه تخم مرغه:)))))))))
ولی نه جدی. موافقم. خوابگاه فقط کارشناسی. ولی چون من دیونه ی شرایط سختم بازم خوابگاهم آرزوست:black_eyed:



گفتین خیام یاد این شعر افتادم:
زندگی میگن بقای زنده هاست اما خدایا بس که ما دنبال زندگی دویدیم بریدیم که!
چی؟
عه؟
جدی؟
بعله ز پشت صحنه اشاره میکنند ربطی نداشت
ربطی نداشت؟
چرا آخهههههههه
شانس منه. حالا اگه یکی دیگه بود ربط پیدا میکردا [emoji14]7977cujr38iyymsu8:
ولی در کل
خوش را با سر خوش بسی تفاوت است
:bunnyearsmiley:

راستش تصمیم داشتم ازتون بپرسم که روانشناس خوب سراغ دارین یا نه که ظاهرا جوابش نه هست.
شوخی کردم... :))

سرخوشی به نظر وسوسه انگیزتر می نماید!
شاعر میفرماید
در خوابگه دانشجویان بودم دوش
دیدم چهار پسر گویا و خموش
هر یک به اشاره رو به رو را میگفت
گر شاه زند تو هم یه تک بنداز روش...
 
آخرین ویرایش:

ROJO

New member
منم دقیقا کارشناسی این حسرتو داشتم گفتم واس ارشد برم خوابگاهی شم جبران کنم . ولی اومدم دیدم نه بابا همچین خبری نیس. زندگی با 6 نفر تو ی اتاق کوچیک اونم با اخلاقا و مزاج و فرهنگای مختلف بسیار هم سخته . البته خوشیای خودشم داره ولی کوتاه و گذراس. به نظرم خوابگاه فقط موقع کارشناسی ، تو ارشد فقط خونه !!! چون بچهای ارشد سرشون تو کار خودشونه ، اکثرا درگیر کار و درسن و اون شور و شوق کارشناسی هم ندارن ........

خوابگاه ما خیلی باحاله ، دو نفر تو ی اتاقیم کلا در حال خندیدنیم ، یبار خوابگامونو عوض کردیم ب هم اتاقیم گفتم من فقط تحمل تورو دارم خلاصه یکاری کن ک باز با هم باشیم ما هم روز جابجایی از قضا آف بودیم زودتر از همه دویدیم رفتیم خوابگا جدیده اتاق خوبو هاهاا بعد هم گشتیم تو اتاقا هر چی میخواستیم جم کردیم بردیم تو اتاق خودمون ، ینی از یجا میز بردیم ، از ی جا فرش بردیم:25r30wi:من ک دیگه غش کرده بودم اون وسط از خنده

الانم همه کارامون با همه:28:
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: varia

mahsast

New member
منم دقیقا کارشناسی این حسرتو داشتم گفتم واس ارشد برم خوابگاهی شم جبران کنم . ولی اومدم دیدم نه بابا همچین خبری نیس. زندگی با 6 نفر تو ی اتاق کوچیک اونم با اخلاقا و مزاج و فرهنگای مختلف بسیار هم سخته . البته خوشیای خودشم داره ولی کوتاه و گذراس. به نظرم خوابگاه فقط موقع کارشناسی ، تو ارشد فقط خونه !!! چون بچهای ارشد سرشون تو کار خودشونه ، اکثرا درگیر کار و درسن و اون شور و شوق کارشناسی هم ندارن ........

هبه جان دقیقا اینطوریه...معنی زندگی دانشجویی رو فقط تو کارشناسی میشه فهمید...خصوصا خوابگاه...ارشد اصلا شبیه کارشناسی نیست...برام جالبه چرا بعضیا دوست دارن شهر دور برن دانشگا...خوبه ها یه تجربیاتی میده به ادم ولی به نظرم بهترین حالت اینکه ادم شهر خودش باشه...اون موقع وقتی میدیدم بچه هایی که شهرشون نزدیکه همش میرن خونه حسرت میخوردم.....تفریح و خوش گذرونی تو خوابگا هر چی هم باشه بازم جای خانواده رو نمیده به ادم..اینا تجربیات من بود الته بستگی به روحیات هر کسی هم داره...
 

mahsast

New member
خوابگاه فقط بلافاصله بعد از مدرسه خوبه وقتی که بچه سالی ، شور و شوق داری ینی تو مقطع اول فقط یا کاردانی یا کارشناسی ، تو ارشد که کلا خوابگاه رو نمیشه تحمل کرد از بس همه افسرده ن همه پروازی میان و میرن ، همه در حال نق زدن به جون استادن ، یکی ناله میکنه مقاله م موند یکی وااای داده هام پوکید ، یکی نمونه تو یخچال نگه میداره اصن یوضی

ولی کارشناسی خیلی خوب بود من عااااااااشق اون روزام هم اتاقیامو مثل فامیل نزدیک خخ نه دور دوس داشتم و دارم ینی زندگی میکردیماااا البته این بستگی به میزان اجتماعی بودن و داشتن هم اتاقیهای جور داره وگرنه خیلیا تو خوابگاه انقد جنگ میکنن همه موهای همو می کنن :)))
ناروین جان حرف دل ما رو زدی....کارشناسی زندگی میکردیم تو خوابگا....ارشد من سعی میکنم نمونم خوابگا چون واقعا افسرده میشم...ولی چه میشه کرد..میگذره دیگه...:65d6a5d6s:
 

PSyChoO

New member
خوابگاه فقط بلافاصله بعد از مدرسه خوبه وقتی که بچه سالی ، شور و شوق داری ینی تو مقطع اول فقط یا کاردانی یا کارشناسی ، تو ارشد که کلا خوابگاه رو نمیشه تحمل کرد از بس همه افسرده ن همه پروازی میان و میرن ، همه در حال نق زدن به جون استادن ، یکی ناله میکنه مقاله م موند یکی وااای داده هام پوکید ، یکی نمونه تو یخچال نگه میداره اصن یوضی

ولی کارشناسی خیلی خوب بود من عااااااااشق اون روزام هم اتاقیامو مثل فامیل نزدیک خخ نه دور دوس داشتم و دارم ینی زندگی میکردیماااا البته این بستگی به میزان اجتماعی بودن و داشتن هم اتاقیهای جور داره وگرنه خیلیا تو خوابگاه انقد جنگ میکنن همه موهای همو می کنن :)))


خوابگاه ما خیلی باحاله ، دو نفر تو ی اتاقیم کلا در حال خندیدنیم ، یبار خوابگامونو عوض کردیم ب هم اتاقیم گفتم من فقط تحمل تورو دارم خلاصه یکاری کن ک باز با هم باشیم ما هم روز جابجایی از قضا آف بودیم زودتر از همه دویدیم رفتیم خوابگا جدیده اتاق خوبو هاهاا بعد هم گشتیم تو اتاقا هر چی میخواستیم جم کردیم بردیم تو اتاق خودمون ، ینی از یجا میز بردیم ، از ی جا فرش بردیم:25r30wi:من ک دیگه غش کرده بودم اون وسط از خنده

الانم همه کارامون با همه:28:

ناروین جان حرف دل ما رو زدی....کارشناسی زندگی میکردیم تو خوابگا....ارشد من سعی میکنم نمونم خوابگا چون واقعا افسرده میشم...ولی چه میشه کرد..میگذره دیگه...:65d6a5d6s:

این دل کباب شده مارو دیگه جزغاله نکنین خب. خدارو خوش نمیاد:j58r36j3gcr4suxymup
 

mahii

New member
منم كارشناسي خوابگا دوسداشتم ك نشد برم چون راش نزديك بود تا خونه الان ارشد تو خابگام .........نبابا خوابگا همچين خبريم نيست
البته ما چون ارشديم و رفتو امد به خونه زياده اصن حس خوابگاهو ندارم...گاهي غمه و گاهي شادي ولي انصافا شاديش بيشتره گاهي كيف ميكنم از اتاقمون خيلي باحاله
اما امسال موقع امتحانات ترم 1 بود ديگه اخراش سوتغذيه شديم هممون اكثر بچهها مريض و بيحال بوديم همه وزن كم كرديم خخخخخخ اما بعد فرجه ديگه باز رو فرم شديم تا انشالله امتحان ترم 2
بعد امتحانا اكثرا با دوستام ميرفتيم بيرون انقده حال ميداد....
يا مثلا موقعي ك همه درس نداريم ميشينيم با هم ميگيم و ميخنديم ولي بقول ناري اره اكثر ارشدا دپرسن ادم مثه من شاد كم پيدا ميشه من فقط شبا دلم ميگيره و دلتنگ ميشم روزا عين خيالم نيست خخخخخخخخخ
 

mahii

New member
ما 4 نفريم تو اتاق دوتا همكلاسي هم داريم ك اتاقشون جداست ولي اكثرا تو اتاق هميم موقه درس همه بچهها دور هم جم ميشن تا گروهي درس بخونن ولي ما 4تا همكلاس 90 درصدشو ميگيم ميخنديم خخخ
 
بالا