واﻻ ﻣﺎ ﺑﭽﻪ ﺑﻮدﯾﻢ ﻫﻤﺶ اون خانوم مجري مهربونه بودا، خانوم رضايي! ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺷﻤﺎ… ﻣﺎم ﻣﯿﮕﻔﺘﯿﻢ: ﻣﺎ؟ﻣﯿﮕﻔﺖ: شما. ميگفتيم: ما؟ ميگفت:ﺑﻌﻠﻪ ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﻧﺰدﯾﮏ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮن ﻧﺸﺴﺘﯽ، ﯾﮑﻢ ﺑﺮو ﻋﻘﺒﺘﺮ ﺑﺸﯿﻦ! ﻣﺎم ﻣﯿﺮﻓﺘﯿﻢ ﻋﻘﺐ! ﺑﻌﺪ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﯾﮑﻢ ﻋﻘﺒﺘﺮ!آﻗﺎ ﻣﺎم ﻧﺰدﯾﮑﯿﻬﺎی در ورودی ﻣﯿﺮﻓﺘﯿﻢ ﻋﻘﺐ ﮐﻪ ﻧﮑﻨﻪ ﻟﺞ ﮐﻨﻪ ﮐﺎرﺗﻮن ﻧﺸﻮن ﻧﺪه..!ﯾﻌﻨﯽ ﯾﻪ ﻫﻤﭽﯿﻦ اﺳﮑﻮﻻی دوﺳﺖ داﺷﺘﻨﯽ ای ﺑﻮدﯾﻢ ﻣﺎ..!
دیدین اين گربه ها هم آدم شدن واسه ما؟!! قبلنا هيبتي داشتيم, والااز دور پخ ميکرديم سه متر رو هوا بودن! امّا حالا از کنارمون رد ميشن،نگاه معنادار چن ثانيه اي هم ميکنن! همينمون مونده به نشانه افسوس سری هم تکون بدن:|
- - - Updated - - -
به بعضی از عزیزان باید گفت انقد که برا خر کردن من سعی کردی برا خودت وقت میذاشتی حتما آدم میشدی :| !!!!