ختم موضوعی قرآن کریم(ویژه نیمه دوم ماه مبارک رمضان)
- نویسنده موضوع AWWA
- تاریخ شروع
- وضعیت
@parisa
New member
سلام طاعات وعبادات همگی قبول درگاه حق!
سهم بنده آیات 1 تا 51 سوره اعراف بود که به لطف خدا تلاوت شد!
اما آیه مرتبط با رشته ما:
وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ﴿۳۴﴾
و براى هر امتى اجلى است پس چون اجلشان فرا رسد نه [مىتوانند] ساعتى آن را پس اندازند و نه پيش (۳۴)
وقتی که زمان مرگ فرا میرسد هزاران تیم احیا هم نمیتونند فرد رو به زندگی برگردونند وما تیم درمان همگی وسیله ایم که حتی وقتی عملیات احیا موفقیت آمیز هم باشه نباید مغرور بشیم چون خواست خدا بوده وبس!
سهم بنده آیات 1 تا 51 سوره اعراف بود که به لطف خدا تلاوت شد!
اما آیه مرتبط با رشته ما:
وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ﴿۳۴﴾
و براى هر امتى اجلى است پس چون اجلشان فرا رسد نه [مىتوانند] ساعتى آن را پس اندازند و نه پيش (۳۴)
وقتی که زمان مرگ فرا میرسد هزاران تیم احیا هم نمیتونند فرد رو به زندگی برگردونند وما تیم درمان همگی وسیله ایم که حتی وقتی عملیات احیا موفقیت آمیز هم باشه نباید مغرور بشیم چون خواست خدا بوده وبس!
AWWA
New member
پریسا جون ممنونم برای توضیح قشنگی که براش آوردی
آخرین ویرایش:
varia
Well-known member
سوره لیل
وَمَا خَلَقَ الذَّکَرَ وَالأنْثَى ﴿٣﴾ : «و قسم به آن كس كه جنس مذكر و مؤنث را آفريد»
وجود دو جنس در عالم «انسان» و «حيوان» و «نبات» و دگرگونيهايى كه از لحظه انعقاد نطفه تا هنگام تولد رخ مىدهد، و ويژگيهايى كه هر يك از دو جنس به تناسب فعاليتها و برنامههايشان دارند، و اسرار فراوانى كه در مفهوم زوجيّت نهفته است، همه نشانهها و آياتى است از جهان بزرگ آفرينش، كه از طريق آن مىتوان به عظمت آفريننده آن واقف شد.
وَمَا خَلَقَ الذَّکَرَ وَالأنْثَى ﴿٣﴾ : «و قسم به آن كس كه جنس مذكر و مؤنث را آفريد»
وجود دو جنس در عالم «انسان» و «حيوان» و «نبات» و دگرگونيهايى كه از لحظه انعقاد نطفه تا هنگام تولد رخ مىدهد، و ويژگيهايى كه هر يك از دو جنس به تناسب فعاليتها و برنامههايشان دارند، و اسرار فراوانى كه در مفهوم زوجيّت نهفته است، همه نشانهها و آياتى است از جهان بزرگ آفرينش، كه از طريق آن مىتوان به عظمت آفريننده آن واقف شد.
varia
Well-known member
سوره عادیات
وَالْعَادِیَاتِ ضَبْحًا ﴿١﴾ : «سوگند به اسبان دونده (مجاهدان) در حالى كه نفس زنان پيش مىرفتند»
يا به شتران حاجيان كه از سرزمين «عرفات» به «مشعر الحرام» و از «مشعر» نفس زنان به سوى «منى» حركت مىكنند سوگند.
فَالْمُورِیَاتِ قَدْحًا ﴿٢﴾ : «و سوگند به افروزندگان جرقه آتش» در برخورد سمهايشان با سنگهاى بيابان
اسبان مجاهدانى كه چنان با سرعت به سوى ميدان نبرد حركت مىكنند كه از اثر برخورد سمّ آنها به سنگهاى بيابان جرقهها مىپرد، يا شترانى كه بسرعت به مواقف حج مىدوند و سنگها و ريگها از زير پاى آنها پريده و بر اثر برخورد به سنگهاى ديگر توليد جرقه مىكند.
وَالْعَادِیَاتِ ضَبْحًا ﴿١﴾ : «سوگند به اسبان دونده (مجاهدان) در حالى كه نفس زنان پيش مىرفتند»
يا به شتران حاجيان كه از سرزمين «عرفات» به «مشعر الحرام» و از «مشعر» نفس زنان به سوى «منى» حركت مىكنند سوگند.
فَالْمُورِیَاتِ قَدْحًا ﴿٢﴾ : «و سوگند به افروزندگان جرقه آتش» در برخورد سمهايشان با سنگهاى بيابان
اسبان مجاهدانى كه چنان با سرعت به سوى ميدان نبرد حركت مىكنند كه از اثر برخورد سمّ آنها به سنگهاى بيابان جرقهها مىپرد، يا شترانى كه بسرعت به مواقف حج مىدوند و سنگها و ريگها از زير پاى آنها پريده و بر اثر برخورد به سنگهاى ديگر توليد جرقه مىكند.
varia
Well-known member
سوره فیل
پرنده.
شأن نزول: پادشاهى به نام ابرهه در يمن معبدى از سنگ مرمر ساخت و دستور داد مردم آن را زيارت و طواف كنند. مرد عربى به اين معبد جسارت كرد. او لشكرى فيل سوار را تا نزديك مكه آورد تا به انتقام آن جسارت، كعبه را خراب كند.
خداوند نيز پرندگانى را كه در منقارشان سنگريزهاى داشتند به سوى آنان فرستاد. با بارش سنگريزهها، لشكر ابرهه مانند كاه خورد شده به زمين ريختند و نابود شدند. آن سال را عام الفيل ناميدند و پيامبر اسلام نيز در همان سال به دنيا آمد.<1049>
اصحاب فيل هم خورد شدند، هم تحقير. <<عصف مأكول>> تشبيه به كاهى كه خوراك حيوان شده يعنى سرگين، بدترين تحقير است.
1- براى هشدار به مجرمان، از نمونههاى پيش رو و نزديك استفاده كنيد. (شهرت اصحاب فيل به قدرى بوده كه گويا جلو چشم است و نيازى به دليل ندارد.) <<اَلَم تَر>>
2- تاريخ را فراموش نكنيد. <<الم تر>>
3- كعبه قبل از اسلام نيز مقدس بوده و شكستن حرمت مقدسات كيفر دارد. <<كيف فعل ربّك باصحاب الفيل>>
4- قهر الهى نسبت به مجرمان، جلوهاى از ربوبيّت الهى است. <<فعل ربّك>>
5 - پرندگان مأموران خداوند هستند و شعور دارند. <<ارسل عليهم طيراً ابابيل>>
6- اطلاع از طرح و نقشه دشمن و نقش بر آب كردن آن، مهم است. <<يجعل كيدهم فى تضليل>>
7- دشمن از بزرگترين تجهيزات جنگى (همچون فيل) براى هجوم استفاده مىكند، امّا خداوند با استفاده از كوچكترين حيوانات يعنى پرندگان آسمان، آنها را نابود مىكند. <<اصحاب الفيل... طيراً ابابيل>>
8 - دشمنان خدا هر چند مجهز باشند ناتوانند. <<اصحاب الفيل... كعصف مأكول>>
9- سختترين كيفر براى اهانت به مقدسات است. (اقوام ديگر كه هلاك شدند هيچ كدام مثل كاه جويده نشدند، بلكه يا روى خاك افتادند يا در آب غرق شدند.) <<فجعلهم كعصف مأكول>>
10- معجزه لازم نيست بدست پيامبر و امام باشد، قدرت نمايى خداوند بدون پيامبر و امام نيز امكان دارد. <<ترميهم بحجارة من سجّيل>>
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ ﴿١﴾ أَلَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیلٍ ﴿٢﴾ وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْرًا أَبَابِیلَ ﴿٣﴾ تَرْمِیهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّیلٍ ﴿٤﴾ فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُولٍ ﴿٥﴾
(١) آیا ندیدی که خدای تو با اصحاب فیل ( سپاه فیل سوار ابرهه ) چه کرد؟
(٢) آیا کید و تدبیر آنها را ( که برای خرابی کعبه اندیشیدند ) تباه نکرد؟
(٣) و بر هلاک آنها مرغانی گروه گروه فرستاد.
(۴) تا آن سپاه را به سنگهای سجّیل ( دوزخی ) سنگباران کردند.
(۵) و تنشان را چون علفی زیر دندان حیوان خرد گردانید.
بر خلاف آنچه در ميان مردم مشهور شده است، «ابابيل» نام پرندهاى خاص نيست، بلكه به معناى دسته دسته و گروه گروه است. <<طيراً ابابيل>> يعنى پرندگانى فوج فوج در دستههاى پراكنده بر سر آنها فرود آمدند. كلمه «طيراً» به معناى جنس پرندگان است، نه به معناى مفردأَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ ﴿١﴾ أَلَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیلٍ ﴿٢﴾ وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْرًا أَبَابِیلَ ﴿٣﴾ تَرْمِیهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّیلٍ ﴿٤﴾ فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُولٍ ﴿٥﴾
(١) آیا ندیدی که خدای تو با اصحاب فیل ( سپاه فیل سوار ابرهه ) چه کرد؟
(٢) آیا کید و تدبیر آنها را ( که برای خرابی کعبه اندیشیدند ) تباه نکرد؟
(٣) و بر هلاک آنها مرغانی گروه گروه فرستاد.
(۴) تا آن سپاه را به سنگهای سجّیل ( دوزخی ) سنگباران کردند.
(۵) و تنشان را چون علفی زیر دندان حیوان خرد گردانید.
پرنده.
شأن نزول: پادشاهى به نام ابرهه در يمن معبدى از سنگ مرمر ساخت و دستور داد مردم آن را زيارت و طواف كنند. مرد عربى به اين معبد جسارت كرد. او لشكرى فيل سوار را تا نزديك مكه آورد تا به انتقام آن جسارت، كعبه را خراب كند.
خداوند نيز پرندگانى را كه در منقارشان سنگريزهاى داشتند به سوى آنان فرستاد. با بارش سنگريزهها، لشكر ابرهه مانند كاه خورد شده به زمين ريختند و نابود شدند. آن سال را عام الفيل ناميدند و پيامبر اسلام نيز در همان سال به دنيا آمد.<1049>
اصحاب فيل هم خورد شدند، هم تحقير. <<عصف مأكول>> تشبيه به كاهى كه خوراك حيوان شده يعنى سرگين، بدترين تحقير است.
1- براى هشدار به مجرمان، از نمونههاى پيش رو و نزديك استفاده كنيد. (شهرت اصحاب فيل به قدرى بوده كه گويا جلو چشم است و نيازى به دليل ندارد.) <<اَلَم تَر>>
2- تاريخ را فراموش نكنيد. <<الم تر>>
3- كعبه قبل از اسلام نيز مقدس بوده و شكستن حرمت مقدسات كيفر دارد. <<كيف فعل ربّك باصحاب الفيل>>
4- قهر الهى نسبت به مجرمان، جلوهاى از ربوبيّت الهى است. <<فعل ربّك>>
5 - پرندگان مأموران خداوند هستند و شعور دارند. <<ارسل عليهم طيراً ابابيل>>
6- اطلاع از طرح و نقشه دشمن و نقش بر آب كردن آن، مهم است. <<يجعل كيدهم فى تضليل>>
7- دشمن از بزرگترين تجهيزات جنگى (همچون فيل) براى هجوم استفاده مىكند، امّا خداوند با استفاده از كوچكترين حيوانات يعنى پرندگان آسمان، آنها را نابود مىكند. <<اصحاب الفيل... طيراً ابابيل>>
8 - دشمنان خدا هر چند مجهز باشند ناتوانند. <<اصحاب الفيل... كعصف مأكول>>
9- سختترين كيفر براى اهانت به مقدسات است. (اقوام ديگر كه هلاك شدند هيچ كدام مثل كاه جويده نشدند، بلكه يا روى خاك افتادند يا در آب غرق شدند.) <<فجعلهم كعصف مأكول>>
10- معجزه لازم نيست بدست پيامبر و امام باشد، قدرت نمايى خداوند بدون پيامبر و امام نيز امكان دارد. <<ترميهم بحجارة من سجّيل>>
parastar tbz
New member
منم سهم خود رو خوندم/ایات 81 تا 120 سوره نسا
نکاتی که مربوط به رشته خودم . تو این ایات زیاد به رشته من مربوط نبود ولی با استنباط خودم دو ایه رو مرتبط کردم:
وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلاَّ خَطَأً وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْريرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ دِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى أَهْلِهِ إِلاَّ أَنْ يَصَّدَّقُوا فَإِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَکُمْ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْريرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ إِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ بَيْنَکُمْ وَ بَيْنَهُمْ ميثاقٌ فَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى أَهْلِهِ وَ تَحْريرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتابِعَيْنِ تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ وَ کانَ اللَّهُ عَليماً حَکيماً92
ترجمه ایه92 سوره نسا:و هیچ مؤمنی را نسزد و عقلا و شرعا روا نباشد که مؤمنی را بکشد مگر آنکه از روی اشتباه و خطا ( خطای محض یا شبیه عمد ) باشد. و هر کس مؤمنی را به خطا کشت بر اوست آزاد کردن برده ای مؤمن ( به عنوان کفاره قتل ) و خونبهایی که باید تسلیم خویشان مقتول شود ، مگر آنکه آنها ببخشند. و اگر مقتول از گروهی باشد که دشمن شمایند و خود او مؤمن است پس واجب است آزاد کردن برده ای مؤمن ( به عنوان کفاره ، و خونبها ندارد ) . و اگر از گروهی باشد که میان شما و آنان پیمانی ( پیمان صلح یا ذمّه ) برقرار است باید خونبهای او تسلیم خویشانش شود و برده ای مؤمن آزاد نماید ، و کسی که ( برده ) نیابد باید دو ماه پیاپی روزه بگیرد. توبه ای است از جانب خداوند ، و خداوند همواروَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظيماً93
ترجمه ایه 93:و هر کس مؤمنی را به عمد بکشد ( و آن را حلال شمرد ) ، کیفر او جهنم است که جاودانه در آن باشد ، و خداوند بر او خشم گیرد و او را از رحمت خود دور سازد و برای او عذابی بزرگ فراهم نماید.
چون رشته من جزو تیم درمان است باید تیم درمان هم در نجات جان مومنان نیز تمام تلاششو بکنه .که همه بیماران به سلامتی خودشون برگردند.
نکاتی که مربوط به رشته خودم . تو این ایات زیاد به رشته من مربوط نبود ولی با استنباط خودم دو ایه رو مرتبط کردم:
وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلاَّ خَطَأً وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْريرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ دِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى أَهْلِهِ إِلاَّ أَنْ يَصَّدَّقُوا فَإِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَکُمْ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْريرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ إِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ بَيْنَکُمْ وَ بَيْنَهُمْ ميثاقٌ فَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى أَهْلِهِ وَ تَحْريرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتابِعَيْنِ تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ وَ کانَ اللَّهُ عَليماً حَکيماً92
ترجمه ایه92 سوره نسا:و هیچ مؤمنی را نسزد و عقلا و شرعا روا نباشد که مؤمنی را بکشد مگر آنکه از روی اشتباه و خطا ( خطای محض یا شبیه عمد ) باشد. و هر کس مؤمنی را به خطا کشت بر اوست آزاد کردن برده ای مؤمن ( به عنوان کفاره قتل ) و خونبهایی که باید تسلیم خویشان مقتول شود ، مگر آنکه آنها ببخشند. و اگر مقتول از گروهی باشد که دشمن شمایند و خود او مؤمن است پس واجب است آزاد کردن برده ای مؤمن ( به عنوان کفاره ، و خونبها ندارد ) . و اگر از گروهی باشد که میان شما و آنان پیمانی ( پیمان صلح یا ذمّه ) برقرار است باید خونبهای او تسلیم خویشانش شود و برده ای مؤمن آزاد نماید ، و کسی که ( برده ) نیابد باید دو ماه پیاپی روزه بگیرد. توبه ای است از جانب خداوند ، و خداوند همواروَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظيماً93
ترجمه ایه 93:و هر کس مؤمنی را به عمد بکشد ( و آن را حلال شمرد ) ، کیفر او جهنم است که جاودانه در آن باشد ، و خداوند بر او خشم گیرد و او را از رحمت خود دور سازد و برای او عذابی بزرگ فراهم نماید.
چون رشته من جزو تیم درمان است باید تیم درمان هم در نجات جان مومنان نیز تمام تلاششو بکنه .که همه بیماران به سلامتی خودشون برگردند.
آیه 1 _ سوره ی فرقان
طاعات عبادات قبول
طبق قرار، سوره ی فرقان رو الان دارم قرائت میکنم و همراهش هم دارم نکاتی رو که فکر میکنم به رشته ام مرتبطه و یا بعضاً به تمام علوم مرتبطه تحت عنوان نظر که نظر خودمه و ممکنه درست باشه یا نباشه، میارم...از دید کامپیوتری و... (علی الحساب فونت ریز و رنگ رو تحمل بفرمایید سر فرصت ویرایش خواهم کرد:riz304: و همچنین کم و زیادش رو هم ببخشید بهم):
فرقان به معنای جداکننده هست و توی این سوره از قرآن به فرقان یاد شده یعنی کتاب جداکننده ی حق و باطل، طبق آیه اول:
تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا﴿۱﴾
بزرگ [و خجسته] است كسى كه بر بنده خود فرقان [=كتاب جداسازنده حق از باطل] را نازل فرمود تا براى جهانيان هشداردهندهاى باشد(۱)
نظر:
آنچه که برای تمیز حق و باطل لازمه، شناخت و علم بهشون هست. پس با این حساب قرآن یک علم جامع هست. چرا جامع؟ چون به طور کلی حق و باطل رو آورده و در همه ی علومی که هست از جمله کامپیوتر مفاهیم True و False(حق و باطل) هست. زیر بنای کامپیوتر هم ریاضیات هست و منطق...فعلاً منطق صفر و یک...حالا منطق فازی هم داریم که بطور خلاصه میگه همه چی همیشه صحیح خالص و یا نادرست خالص نیست و ممکنه تا قسمتی صحیح باشه و تا قسمتی نا صحیح که میان بر اساس یه معیارهایی فاصله ی بین ص و غ رو درجه بندی میکنن و در عمل به نتایج دقیق تر و واقعی تری دست پیدا میکنند.
روز حساب و کتاب، یکی از مواردی که با آن کارهای و اعمال و رفتار و نیات و...یک شخص سنجیده میشه قرآن هست...یعنی حق و باطل و درجه بندی شون رو داره...از اینرو به نظر من قضاوت کردن ما روی افراد نمیتونه این دقت رو تا این اندازه داشته باشه...اگرم طبق این گفته بیایم بگیم ما از روی قرآن قضاوت کارای یک فرد رو میکنیم تا حدودی درست هست ولی دقیق نیست (البته تا این حد قابل قبول هم هست در امور اداره ی جامعه و... و اخلاقیات ولی قضاوت صد در صد هر شخصی با خداست)...چرا؟ چون تمام معانی و مفاهیمش رو نمیدونیم و از طرفی امکان اشتباه هر چند کم هم هست در نحوه ی برداشت هر شخص از قرآن و یک مورد دیگه در قضاوت کردن افراد اینه که ما ظاهر قضیه و رفتار فرد رو میبینیم ولی از نیت و باطنش اطلاع نداریم و همین امر عاملی میتونه باشه که در دقت تاثیر منفی داشته باشه.... پس در کل بهتره راجع به کسی قضاوت نکنیم ولی خب در حد ظاهر کار شخص در امور جامعه و نظم دادن به اون و ... میشه پایه رو رو اون گذاشت همونطوری که در دادگاه ها و محکمه ها هم بر اساس سند و مدرک حاضر، قضاوت میشه و... .
توجه:
دوستان این نظراتی که نوشتم صرف فقط یک دیدگاهی هست که میشه از لنز رشته ی کامپیوتر دید و داشت و...(در حد دانش کم و ناقص بنده از این علم)
احیاناً حمل بر این نشه که داریم تو کار علما و مفسران ارجمند، دخالت میکنیم نه اینطوری نیست این فقط صرفاً یک وی یو هست و از طرفی منعی بر نداشتن و نبودنش نیست چرا که قرآن کتابی هست که هر شخصی در هر سطحی که باشه میتونه ازش برداشت کنه و پاسخ پیدا کنه و قرآن دارای معانی بسیاری هست و این یکی از اعجازهای قرآن هست و این کار غلط و اشتباهی نیست چنانکه در خود قرآن هم گفته شده که در آیات و نشانه ها تامل کنید و فکر کنید خب این هم فکر من به عنوان یک فارغ التحصیل کامپیوتر هست و احیاناً کسی نیاد بگه که فلانی شان قرآن رو با این دیدگاه ها و ... پایین آوردی! خیر همچین چیزی نیست ولی خب سلسله مراتبی از نظر محتوی و عالی بودن هست که خب از لحاظ شریعت و عرفان اگر نگاه کنیم بلی اینها از دیدگاه کامپیوتری من بالاتر هستن و در مرتبه ی عالی تری هستند و از بعد عرفانی و شریعت و ... بنده تخصص کافی رو ندارم... که بیام کتاب تفسیر بنویسم! هر کسی را بهر کاری ساختند... و اینا رو نوشتم که یه موقع برداشت غلط یا مغرضانه ای در میان نباشه و کسی به خودش حق تهمت به بنده رو نزنه که داری شان قرآن رو پایین میاری...من دارم صرفاً علم ناقصی رو که دارم در برخی جنبه هاش که اثبات شده هست و درستیش معلومه دارم با کلام خدا تطبیق میدم و برای خودم از لحاظ کامپیوتری قابل هضم تر اش میکنم...پیدا کردن تشابهات در هر چه بهتر فهمیدن مفاهیم کمک میکنه منم فقط دارم این کار رو میکنم و لاغیر.
تفاسیر مربوطه خود قرآن هم هست و میشه ازش تمام و کمال در بعد زندگی و شریعت و عرفان استفاده کرد.
با تشکر
ادامه دارد...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
سلام به همه
طاعات عبادات قبول
طبق قرار، سوره ی فرقان رو الان دارم قرائت میکنم و همراهش هم دارم نکاتی رو که فکر میکنم به رشته ام مرتبطه و یا بعضاً به تمام علوم مرتبطه تحت عنوان نظر که نظر خودمه و ممکنه درست باشه یا نباشه، میارم...از دید کامپیوتری و... (علی الحساب فونت ریز و رنگ رو تحمل بفرمایید سر فرصت ویرایش خواهم کرد:riz304: و همچنین کم و زیادش رو هم ببخشید بهم):
فرقان به معنای جداکننده هست و توی این سوره از قرآن به فرقان یاد شده یعنی کتاب جداکننده ی حق و باطل، طبق آیه اول:
تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا﴿۱﴾
بزرگ [و خجسته] است كسى كه بر بنده خود فرقان [=كتاب جداسازنده حق از باطل] را نازل فرمود تا براى جهانيان هشداردهندهاى باشد(۱)
نظر:
آنچه که برای تمیز حق و باطل لازمه، شناخت و علم بهشون هست. پس با این حساب قرآن یک علم جامع هست. چرا جامع؟ چون به طور کلی حق و باطل رو آورده و در همه ی علومی که هست از جمله کامپیوتر مفاهیم True و False(حق و باطل) هست. زیر بنای کامپیوتر هم ریاضیات هست و منطق...فعلاً منطق صفر و یک...حالا منطق فازی هم داریم که بطور خلاصه میگه همه چی همیشه صحیح خالص و یا نادرست خالص نیست و ممکنه تا قسمتی صحیح باشه و تا قسمتی نا صحیح که میان بر اساس یه معیارهایی فاصله ی بین ص و غ رو درجه بندی میکنن و در عمل به نتایج دقیق تر و واقعی تری دست پیدا میکنند.
«آنجا که قوانین ریاضی به واقعیات مربوط می شوند ، حتمی نیستند ، و آنجا که حتمی اند ، نمی توانند به واقعیت اشاره داشته باشند»
آلبرت اینشتین
یک نکته ای هم در مورد فازی بودن و درجه بندی همه ی انچه بین حق و باطل هست اینکه:
روز حساب و کتاب، یکی از مواردی که با آن کارهای و اعمال و رفتار و نیات و...یک شخص سنجیده میشه قرآن هست...یعنی حق و باطل و درجه بندی شون رو داره...از اینرو به نظر من قضاوت کردن ما روی افراد نمیتونه این دقت رو تا این اندازه داشته باشه...اگرم طبق این گفته بیایم بگیم ما از روی قرآن قضاوت کارای یک فرد رو میکنیم تا حدودی درست هست ولی دقیق نیست (البته تا این حد قابل قبول هم هست در امور اداره ی جامعه و... و اخلاقیات ولی قضاوت صد در صد هر شخصی با خداست)...چرا؟ چون تمام معانی و مفاهیمش رو نمیدونیم و از طرفی امکان اشتباه هر چند کم هم هست در نحوه ی برداشت هر شخص از قرآن و یک مورد دیگه در قضاوت کردن افراد اینه که ما ظاهر قضیه و رفتار فرد رو میبینیم ولی از نیت و باطنش اطلاع نداریم و همین امر عاملی میتونه باشه که در دقت تاثیر منفی داشته باشه.... پس در کل بهتره راجع به کسی قضاوت نکنیم ولی خب در حد ظاهر کار شخص در امور جامعه و نظم دادن به اون و ... میشه پایه رو رو اون گذاشت همونطوری که در دادگاه ها و محکمه ها هم بر اساس سند و مدرک حاضر، قضاوت میشه و... .
توجه:
دوستان این نظراتی که نوشتم صرف فقط یک دیدگاهی هست که میشه از لنز رشته ی کامپیوتر دید و داشت و...(در حد دانش کم و ناقص بنده از این علم)
احیاناً حمل بر این نشه که داریم تو کار علما و مفسران ارجمند، دخالت میکنیم نه اینطوری نیست این فقط صرفاً یک وی یو هست و از طرفی منعی بر نداشتن و نبودنش نیست چرا که قرآن کتابی هست که هر شخصی در هر سطحی که باشه میتونه ازش برداشت کنه و پاسخ پیدا کنه و قرآن دارای معانی بسیاری هست و این یکی از اعجازهای قرآن هست و این کار غلط و اشتباهی نیست چنانکه در خود قرآن هم گفته شده که در آیات و نشانه ها تامل کنید و فکر کنید خب این هم فکر من به عنوان یک فارغ التحصیل کامپیوتر هست و احیاناً کسی نیاد بگه که فلانی شان قرآن رو با این دیدگاه ها و ... پایین آوردی! خیر همچین چیزی نیست ولی خب سلسله مراتبی از نظر محتوی و عالی بودن هست که خب از لحاظ شریعت و عرفان اگر نگاه کنیم بلی اینها از دیدگاه کامپیوتری من بالاتر هستن و در مرتبه ی عالی تری هستند و از بعد عرفانی و شریعت و ... بنده تخصص کافی رو ندارم... که بیام کتاب تفسیر بنویسم! هر کسی را بهر کاری ساختند... و اینا رو نوشتم که یه موقع برداشت غلط یا مغرضانه ای در میان نباشه و کسی به خودش حق تهمت به بنده رو نزنه که داری شان قرآن رو پایین میاری...من دارم صرفاً علم ناقصی رو که دارم در برخی جنبه هاش که اثبات شده هست و درستیش معلومه دارم با کلام خدا تطبیق میدم و برای خودم از لحاظ کامپیوتری قابل هضم تر اش میکنم...پیدا کردن تشابهات در هر چه بهتر فهمیدن مفاهیم کمک میکنه منم فقط دارم این کار رو میکنم و لاغیر.
تفاسیر مربوطه خود قرآن هم هست و میشه ازش تمام و کمال در بعد زندگی و شریعت و عرفان استفاده کرد.
با تشکر
ادامه دارد...
آخرین ویرایش:
آیه 15 و 16 _ سوره ی فرقان
توجه:
دوستان این نظراتی که نوشتم صرف فقط یک دیدگاهی هست که میشه از لنز رشته ی کامپیوتر دید و داشت و...(در حد دانش کم و ناقص بنده از این علم)
احیاناً حمل بر این نشه که داریم تو کار علما و مفسران ارجمند، دخالت میکنیم نه اینطوری نیست این فقط صرفاً یک وی یو هست و از طرفی منعی بر نداشتن و نبودنش نیست چرا که قرآن کتابی هست که هر شخصی در هر سطحی که باشه میتونه ازش برداشت کنه و پاسخ پیدا کنه و قرآن دارای معانی بسیاری هست و این یکی از اعجازهای قرآن هست و این کار غلط و اشتباهی نیست چنانکه در خود قرآن هم گفته شده که در آیات و نشانه ها تامل کنید و فکر کنید خب این هم فکر من به عنوان یک فارغ التحصیل کامپیوتر هست و احیاناً کسی نیاد بگه که فلانی شان قرآن رو با این دیدگاه ها و ... پایین آوردی! خیر همچین چیزی نیست ولی خب سلسله مراتبی از نظر محتوی و عالی بودن هست که خب از لحاظ شریعت و عرفان اگر نگاه کنیم بلی اینها از دیدگاه کامپیوتری من بالاتر هستن و در مرتبه ی عالی تری هستند و از بعد عرفانی و شریعت و ... بنده تخصص کافی رو ندارم... که بیام کتاب تفسیر بنویسم! هر کسی را بهر کاری ساختند... و اینا رو نوشتم که یه موقع برداشت غلط یا مغرضانه ای در میان نباشه و کسی به خودش حق تهمت به بنده رو نزنه که داری شان قرآن رو پایین میاری...من دارم صرفاً علم ناقصی رو که دارم در برخی جنبه هاش که اثبات شده هست و درستیش معلومه دارم با کلام خدا تطبیق میدم و برای خودم از لحاظ کامپیوتری قابل هضم تر اش میکنم...پیدا کردن تشابهات در هر چه بهتر فهمیدن مفاهیم کمک میکنه منم فقط دارم این کار رو میکنم و لاغیر.
تفاسیر مربوطه خود قرآن هم هست و میشه ازش تمام و کمال در بعد زندگی و شریعت و عرفان استفاده کرد.
با تشکر
قُلْ أَذَلِكَ خَيْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ كَانَتْ لَهُمْ جَزَاء وَمَصِيرًا﴿۱۵﴾
بگو آيا اين [عقوبت] بهتر است يا بهشت جاويدان كه به پرهيزگاران وعده داده شده است كه پاداش و سرانجام آنان است(۱۵)
نظر:مفهوم کلی: برای هر کاری که میکنیم چندین گزینه پیش روی ما هست که بر اساس پیش بینی نتایج حاصله و سبک سنگین کردن دست به انتخاب میزنیم. و اینکه وقتی مطمئن نیستیم اینو در نظر بگیریم که احتیاط شرط عقل است.
در مورد کامپیوتر که نیاز به گفتن نداره همیشه با گزینه(Option) طرفی! البته در سطح های مختلف کاربر، کاربر نهایی و میانی و... و برنامه ساز و نویس و...این گزینه ها کم و زیاد داره البته در مواقعی هم فقط 1 گزینه داری که یکیش موقعیه که سیستم هنگ کنه!
الان هر سیستم کامپیوتری که بخواد ساخته بشه سعی میشه بهینه(Optimum) باشه و از طرفی قابل اطمینان...این قابلیت اطمینانش(Reliability) خیلی خیلی مهمه و باید همه ی احتمالات(Probability)هر چند وقوعشون در حد هزارم درصد باشه، در نظر گرفته بشه تا احیاناً در صورت وقوع خرابی برای رویارویی با مشکل تصمیمی(Decision) وجود داشته باشه... و کنترل(Control) کافی باشه ...یعنی تحمل خطاش(Fault tolerance) بالا باشه.
.....................................................................
لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاؤُونَ خَالِدِينَ كَانَ عَلَى رَبِّكَ وَعْدًا مَسْؤُولًا﴿۱۶﴾
جاودانه هر چه بخواهند در آنجا دارند پروردگار تو مسؤول [تحقق] اين وعده است(۱۶)
نظر:
همانطوری که خدا مسئول اداره ی این جهان هست و اونو هدایت میکنه یه برنامه نویس هم مسئول برنامه و نرم افزاری هست که ایجاد کرده منتها با توجه به ورودی(Input) و قوانین موجود(Rules)، خروجی(Output) های متفاوتی پدید میاد.بهشت و جهنم هم خروجی هایی هستند که با توجه به قوانین و وعده های خالق و از طرفی ورودی که خود انسان و کارهاش هست، بوجود میان.
ادامه دارد ...
توجه:
دوستان این نظراتی که نوشتم صرف فقط یک دیدگاهی هست که میشه از لنز رشته ی کامپیوتر دید و داشت و...(در حد دانش کم و ناقص بنده از این علم)
احیاناً حمل بر این نشه که داریم تو کار علما و مفسران ارجمند، دخالت میکنیم نه اینطوری نیست این فقط صرفاً یک وی یو هست و از طرفی منعی بر نداشتن و نبودنش نیست چرا که قرآن کتابی هست که هر شخصی در هر سطحی که باشه میتونه ازش برداشت کنه و پاسخ پیدا کنه و قرآن دارای معانی بسیاری هست و این یکی از اعجازهای قرآن هست و این کار غلط و اشتباهی نیست چنانکه در خود قرآن هم گفته شده که در آیات و نشانه ها تامل کنید و فکر کنید خب این هم فکر من به عنوان یک فارغ التحصیل کامپیوتر هست و احیاناً کسی نیاد بگه که فلانی شان قرآن رو با این دیدگاه ها و ... پایین آوردی! خیر همچین چیزی نیست ولی خب سلسله مراتبی از نظر محتوی و عالی بودن هست که خب از لحاظ شریعت و عرفان اگر نگاه کنیم بلی اینها از دیدگاه کامپیوتری من بالاتر هستن و در مرتبه ی عالی تری هستند و از بعد عرفانی و شریعت و ... بنده تخصص کافی رو ندارم... که بیام کتاب تفسیر بنویسم! هر کسی را بهر کاری ساختند... و اینا رو نوشتم که یه موقع برداشت غلط یا مغرضانه ای در میان نباشه و کسی به خودش حق تهمت به بنده رو نزنه که داری شان قرآن رو پایین میاری...من دارم صرفاً علم ناقصی رو که دارم در برخی جنبه هاش که اثبات شده هست و درستیش معلومه دارم با کلام خدا تطبیق میدم و برای خودم از لحاظ کامپیوتری قابل هضم تر اش میکنم...پیدا کردن تشابهات در هر چه بهتر فهمیدن مفاهیم کمک میکنه منم فقط دارم این کار رو میکنم و لاغیر.
تفاسیر مربوطه خود قرآن هم هست و میشه ازش تمام و کمال در بعد زندگی و شریعت و عرفان استفاده کرد.
با تشکر
قُلْ أَذَلِكَ خَيْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ كَانَتْ لَهُمْ جَزَاء وَمَصِيرًا﴿۱۵﴾
بگو آيا اين [عقوبت] بهتر است يا بهشت جاويدان كه به پرهيزگاران وعده داده شده است كه پاداش و سرانجام آنان است(۱۵)
نظر:مفهوم کلی: برای هر کاری که میکنیم چندین گزینه پیش روی ما هست که بر اساس پیش بینی نتایج حاصله و سبک سنگین کردن دست به انتخاب میزنیم. و اینکه وقتی مطمئن نیستیم اینو در نظر بگیریم که احتیاط شرط عقل است.
در مورد کامپیوتر که نیاز به گفتن نداره همیشه با گزینه(Option) طرفی! البته در سطح های مختلف کاربر، کاربر نهایی و میانی و... و برنامه ساز و نویس و...این گزینه ها کم و زیاد داره البته در مواقعی هم فقط 1 گزینه داری که یکیش موقعیه که سیستم هنگ کنه!
الان هر سیستم کامپیوتری که بخواد ساخته بشه سعی میشه بهینه(Optimum) باشه و از طرفی قابل اطمینان...این قابلیت اطمینانش(Reliability) خیلی خیلی مهمه و باید همه ی احتمالات(Probability)هر چند وقوعشون در حد هزارم درصد باشه، در نظر گرفته بشه تا احیاناً در صورت وقوع خرابی برای رویارویی با مشکل تصمیمی(Decision) وجود داشته باشه... و کنترل(Control) کافی باشه ...یعنی تحمل خطاش(Fault tolerance) بالا باشه.
.....................................................................
لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاؤُونَ خَالِدِينَ كَانَ عَلَى رَبِّكَ وَعْدًا مَسْؤُولًا﴿۱۶﴾
جاودانه هر چه بخواهند در آنجا دارند پروردگار تو مسؤول [تحقق] اين وعده است(۱۶)
نظر:
همانطوری که خدا مسئول اداره ی این جهان هست و اونو هدایت میکنه یه برنامه نویس هم مسئول برنامه و نرم افزاری هست که ایجاد کرده منتها با توجه به ورودی(Input) و قوانین موجود(Rules)، خروجی(Output) های متفاوتی پدید میاد.بهشت و جهنم هم خروجی هایی هستند که با توجه به قوانین و وعده های خالق و از طرفی ورودی که خود انسان و کارهاش هست، بوجود میان.
ادامه دارد ...
آخرین ویرایش:
اوا جون منم سهممو خوندم اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ - "خداوند، ولى و سرپرست کسانى است که ايمان آوردهاند؛ آنها را از ظلمتها، به سوى نور بيرون مىبرد. (اما) کسانى که کافر شدند، اولياى آنها طاغوتها هستند؛ که آنها را از نور، به سوى ظلمتها بيرون مىبرند؛ آنها اهل آتشند و هميشه در آن خواهند ماند." یک نکته قابل توجه این هست که نور در قران همیشه به شکل مفرد و ظلمات به صورت جمع امده .به این اشاره داره که راه حق یکی است وچندتا ندارد و به همین دلیل اهل حق همواره با هم متحد و یگانه اند. راه باطل فراوان و بیشمار است به همین دلیل اهل باطل در باطل خود هماهنگ نیستند. ببخشید که متناسب با رشته نبود اخه پیدا نکردم:riz304:
آیه 17 و 28 _ سوره ی فرقان
توجه:
دوستان این نظراتی که نوشتم صرف فقط یک دیدگاهی هست که میشه از لنز رشته ی کامپیوتر دید و داشت و...(در حد دانش کم و ناقص بنده از این علم)
احیاناً حمل بر این نشه که داریم تو کار علما و مفسران ارجمند، دخالت میکنیم نه اینطوری نیست این فقط صرفاً یک وی یو هست و از طرفی منعی بر نداشتن و نبودنش نیست چرا که قرآن کتابی هست که هر شخصی در هر سطحی که باشه میتونه ازش برداشت کنه و پاسخ پیدا کنه و قرآن دارای معانی بسیاری هست و این یکی از اعجازهای قرآن هست و این کار غلط و اشتباهی نیست چنانکه در خود قرآن هم گفته شده که در آیات و نشانه ها تامل کنید و فکر کنید خب این هم فکر من به عنوان یک فارغ التحصیل کامپیوتر هست و احیاناً کسی نیاد بگه که فلانی شان قرآن رو با این دیدگاه ها و ... پایین آوردی! خیر همچین چیزی نیست ولی خب سلسله مراتبی از نظر محتوی و عالی بودن هست که خب از لحاظ شریعت و عرفان اگر نگاه کنیم بلی اینها از دیدگاه کامپیوتری من بالاتر هستن و در مرتبه ی عالی تری هستند و از بعد عرفانی و شریعت و ... بنده تخصص کافی رو ندارم... که بیام کتاب تفسیر بنویسم! هر کسی را بهر کاری ساختند... و اینا رو نوشتم که یه موقع برداشت غلط یا مغرضانه ای در میان نباشه و کسی به خودش حق تهمت به بنده رو نزنه که داری شان قرآن رو پایین میاری...من دارم صرفاً علم ناقصی رو که دارم در برخی جنبه هاش که اثبات شده هست و درستیش معلومه دارم با کلام خدا تطبیق میدم و برای خودم از لحاظ کامپیوتری قابل هضم تر اش میکنم...پیدا کردن تشابهات در هر چه بهتر فهمیدن مفاهیم کمک میکنه منم فقط دارم این کار رو میکنم و لاغیر.
تفاسیر مربوطه خود قرآن هم هست و میشه ازش تمام و کمال در بعد زندگی و شریعت و عرفان استفاده کرد.
با تشکر
وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَأَنتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَؤُلَاء أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ ﴿۱۷﴾
و روزى كه آنان را با آنچه به جاى خدا مىپرستند محشور مىكند پس مىفرمايد آيا شما اين بندگان مرا به بيراهه كشانديد يا خود گمراه شدند (۱۷)
نظر:
پرستش سزاوار اونی هست که از همه بهترینه و کامل تره و برتره. این نکته ی بسیار مهمی هست از این نظر که این دیدگاهی که الان میارم رو نداشته باشیم:
دیدگاه:چون همه چی بر اساس علمه و من علمم رو میبینم و برام ملموسه ولی خدا زاییده ی ذهن یه سری خیالبافه...خدا کیه دیگه! دوره زمانه رو علم میچرخه و عصر، عصر اطلاعات هست و... .
این دیدگاه از لحاظ برتری علم خب درسته حقیقت اینه...و علم داره روز به روز هم داره تکمیل تر میشه ولی چیزی که حائز اهمیت و مهمه اینه که دچار غرور نشیم...و علم خودمون رو پرستش نکنیم! ولی خب علم مون رو وسیله ای بدونیم که ما رو به درک حقایق و خدا راهنمایی میکنه و همین علت و معلول ها رو اگر دقت کنیم نتیجه اینکه به آن نیروی عظیم و خالق بی همتا نزدیک تر شدیم و به ان علت العلل اصلی تا حدودی آگاهی و شناخت پیدا کردیم...
این صاحب بر حق اون علم و پدید آرونده و دانای مطلق هست که سزاوار پرستش و بندگی هست. پس دقت کنیم اینطوری گمراه نشیم.
.............................................................
يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا﴿۲۸﴾
اى واى كاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم(۲۸)
نظر:
شاید در ابتدا اینطوری به نظر بیاد که خب کامپیوتر رو چه به دوست و...! ولی صبر کنید...دنیایی که الان داریم توش زندگی میکنیم از لحاظ فناوری پیچیده تر شده و کارها و ارتباطات آسان تر و البته مجازی تر...کامپیوتر و علوم کامپیوتری و آی تی و... جزء جداناپذیر از این پیشرفت هستند پس ارتباطی وجود دارد.
در مورد همنشین و دوست و ... به قدر کافی همه میدونیم لزوم آوردن این مطلب اینه که در دنیای مجازی هم در گزینش دوست و همنشین دقت کنیم و معیارهای لازم رو در نظر بگیریم... صرف فقط یک ارتباط ساده نگاه نکنیم چون همین ارتباطات اثراتی ماندگار بر شخصیت و آنچه قراره باشیم، بر جای خواهند گذاشت.
ادامه دارد...
توجه:
دوستان این نظراتی که نوشتم صرف فقط یک دیدگاهی هست که میشه از لنز رشته ی کامپیوتر دید و داشت و...(در حد دانش کم و ناقص بنده از این علم)
احیاناً حمل بر این نشه که داریم تو کار علما و مفسران ارجمند، دخالت میکنیم نه اینطوری نیست این فقط صرفاً یک وی یو هست و از طرفی منعی بر نداشتن و نبودنش نیست چرا که قرآن کتابی هست که هر شخصی در هر سطحی که باشه میتونه ازش برداشت کنه و پاسخ پیدا کنه و قرآن دارای معانی بسیاری هست و این یکی از اعجازهای قرآن هست و این کار غلط و اشتباهی نیست چنانکه در خود قرآن هم گفته شده که در آیات و نشانه ها تامل کنید و فکر کنید خب این هم فکر من به عنوان یک فارغ التحصیل کامپیوتر هست و احیاناً کسی نیاد بگه که فلانی شان قرآن رو با این دیدگاه ها و ... پایین آوردی! خیر همچین چیزی نیست ولی خب سلسله مراتبی از نظر محتوی و عالی بودن هست که خب از لحاظ شریعت و عرفان اگر نگاه کنیم بلی اینها از دیدگاه کامپیوتری من بالاتر هستن و در مرتبه ی عالی تری هستند و از بعد عرفانی و شریعت و ... بنده تخصص کافی رو ندارم... که بیام کتاب تفسیر بنویسم! هر کسی را بهر کاری ساختند... و اینا رو نوشتم که یه موقع برداشت غلط یا مغرضانه ای در میان نباشه و کسی به خودش حق تهمت به بنده رو نزنه که داری شان قرآن رو پایین میاری...من دارم صرفاً علم ناقصی رو که دارم در برخی جنبه هاش که اثبات شده هست و درستیش معلومه دارم با کلام خدا تطبیق میدم و برای خودم از لحاظ کامپیوتری قابل هضم تر اش میکنم...پیدا کردن تشابهات در هر چه بهتر فهمیدن مفاهیم کمک میکنه منم فقط دارم این کار رو میکنم و لاغیر.
تفاسیر مربوطه خود قرآن هم هست و میشه ازش تمام و کمال در بعد زندگی و شریعت و عرفان استفاده کرد.
با تشکر
وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَأَنتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَؤُلَاء أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ ﴿۱۷﴾
و روزى كه آنان را با آنچه به جاى خدا مىپرستند محشور مىكند پس مىفرمايد آيا شما اين بندگان مرا به بيراهه كشانديد يا خود گمراه شدند (۱۷)
نظر:
پرستش سزاوار اونی هست که از همه بهترینه و کامل تره و برتره. این نکته ی بسیار مهمی هست از این نظر که این دیدگاهی که الان میارم رو نداشته باشیم:
دیدگاه:چون همه چی بر اساس علمه و من علمم رو میبینم و برام ملموسه ولی خدا زاییده ی ذهن یه سری خیالبافه...خدا کیه دیگه! دوره زمانه رو علم میچرخه و عصر، عصر اطلاعات هست و... .
این دیدگاه از لحاظ برتری علم خب درسته حقیقت اینه...و علم داره روز به روز هم داره تکمیل تر میشه ولی چیزی که حائز اهمیت و مهمه اینه که دچار غرور نشیم...و علم خودمون رو پرستش نکنیم! ولی خب علم مون رو وسیله ای بدونیم که ما رو به درک حقایق و خدا راهنمایی میکنه و همین علت و معلول ها رو اگر دقت کنیم نتیجه اینکه به آن نیروی عظیم و خالق بی همتا نزدیک تر شدیم و به ان علت العلل اصلی تا حدودی آگاهی و شناخت پیدا کردیم...
این صاحب بر حق اون علم و پدید آرونده و دانای مطلق هست که سزاوار پرستش و بندگی هست. پس دقت کنیم اینطوری گمراه نشیم.
.............................................................
يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا﴿۲۸﴾
اى واى كاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم(۲۸)
نظر:
شاید در ابتدا اینطوری به نظر بیاد که خب کامپیوتر رو چه به دوست و...! ولی صبر کنید...دنیایی که الان داریم توش زندگی میکنیم از لحاظ فناوری پیچیده تر شده و کارها و ارتباطات آسان تر و البته مجازی تر...کامپیوتر و علوم کامپیوتری و آی تی و... جزء جداناپذیر از این پیشرفت هستند پس ارتباطی وجود دارد.
در مورد همنشین و دوست و ... به قدر کافی همه میدونیم لزوم آوردن این مطلب اینه که در دنیای مجازی هم در گزینش دوست و همنشین دقت کنیم و معیارهای لازم رو در نظر بگیریم... صرف فقط یک ارتباط ساده نگاه نکنیم چون همین ارتباطات اثراتی ماندگار بر شخصیت و آنچه قراره باشیم، بر جای خواهند گذاشت.
ادامه دارد...
آخرین ویرایش:
mahnam
New member
طاعات و عباداتتون قبول دوستان ...
70) مهنام ..........آیات 1 تا 35 سوره نسا
قرائت شد ...
اين سوره در «مدينه» نازل شده و 176 آيه است.
همچنين از نظر تعداد كلمات و حروف، اين سوره طولانىترين سورههاى قرآن بعد از سوره «بقره» مىباشد و نظر به اين كه بحثهاى فراوانى در مورد احكام و حقوق زنان در آن آمده، به سوره «نساء» ناميده شده است.
فضيلت تلاوت اين سوره:
پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله طبق روايتى فرمود: «هر كس سوره نساء را بخواند، گويا به اندازه هر مسلمانى كه طبق مفاد اين سوره ارث مىبرد، در راه خدا انفاق كرده است و همچنين پاداش كسى را كه بردهاى را آزاد كرده به او میدهند». برگزيده تفسير نمونه، ج1، ص: 370
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
(آيه 1)- مبارزه با تبعيضها! روى سخن در نخستين آيه اين سوره به تمام افراد انسان است و آنها را دعوت به تقوى و پرهيزكارى مىكند و مىفرمايد: «اى مردم از پروردگارتان بپرهيزيد» (يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ).
سپس براى معرفى خدايى كه نظارت بر تمام اعمال انسان دارد به يكى از صفات او اشاره مىكند كه ريشه وحدت اجتماعى بشر است «آن خدايى كه همه شما را از يك انسان پديد آورد» (الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ).
«نَفْسٍ واحِدَةٍ» اشاره به نخستين انسانى است كه قرآن او را به نام آدم پدر انسانهاى امروز معرفى كرده و تعبير «بنى آدم» در آيات قرآن نيز اشاره به همين است.
سپس در جمله بعد مىگويد: «همسر آدم را از او آفريد» (وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها).
و معنى آن اين است كه همسر آدم را از جنس او قرار داد نه از اعضاى بدن او و طبق روايتى از امام باقر عليه السّلام، خلقت حوّا از يكى از دندههاى آدم شديدا تكذيب شده و تصريح شده كه حوّا از باقيمانده خاك آدم آفريده شده است.
سپس در جمله بعد مىفرمايد: «خداوند از آدم و همسرش، مردان و زنان فراوانى به وجود آورد» (وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالًا كَثِيراً وَ نِساءً).
از اين تعبير استفاده مىشود كه تكثير نسل فرزندان آدم تنها از طريق آدم و همسرش صورت گرفته است و موجود ديگرى در آن دخالت نداشته است.
سپس به خاطر اهميتى كه تقوا در ساختن زير بناى يك جامعه سالم دارد برگزيده تفسير نمونه، ج1، ص: 371
مجددا در ذيل آيه مردم را به پرهيزكارى و تقوا دعوت مىكند و مىفرمايد: «از خدايى بپرهيزيد كه در نظر شما عظمت دارد و به هنگامى كه مىخواهيد چيزى از ديگرى طلب كنيد نام او را مىبريد» (وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسائَلُونَ بِهِ).
و اضافه مىكند: «از خويشاوندان خود و (قطع پيوند آنها) بپرهيزيد» (وَ الْأَرْحامَ).
ذكر اين موضوع در اينجا نشانه اهميت فوق العادهاى است كه قرآن براى صله رحم قائل است.
در پايان آيه مىافزايد: «خداوند مراقب شماست» (إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً).
و تمام اعمال و نيات شما را مىبيند و در ضمن نگهبان شما در برابر حوادث است.
70) مهنام ..........آیات 1 تا 35 سوره نسا
قرائت شد ...
اين سوره در «مدينه» نازل شده و 176 آيه است.
همچنين از نظر تعداد كلمات و حروف، اين سوره طولانىترين سورههاى قرآن بعد از سوره «بقره» مىباشد و نظر به اين كه بحثهاى فراوانى در مورد احكام و حقوق زنان در آن آمده، به سوره «نساء» ناميده شده است.
فضيلت تلاوت اين سوره:
پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله طبق روايتى فرمود: «هر كس سوره نساء را بخواند، گويا به اندازه هر مسلمانى كه طبق مفاد اين سوره ارث مىبرد، در راه خدا انفاق كرده است و همچنين پاداش كسى را كه بردهاى را آزاد كرده به او میدهند». برگزيده تفسير نمونه، ج1، ص: 370
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
(آيه 1)- مبارزه با تبعيضها! روى سخن در نخستين آيه اين سوره به تمام افراد انسان است و آنها را دعوت به تقوى و پرهيزكارى مىكند و مىفرمايد: «اى مردم از پروردگارتان بپرهيزيد» (يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ).
سپس براى معرفى خدايى كه نظارت بر تمام اعمال انسان دارد به يكى از صفات او اشاره مىكند كه ريشه وحدت اجتماعى بشر است «آن خدايى كه همه شما را از يك انسان پديد آورد» (الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ).
«نَفْسٍ واحِدَةٍ» اشاره به نخستين انسانى است كه قرآن او را به نام آدم پدر انسانهاى امروز معرفى كرده و تعبير «بنى آدم» در آيات قرآن نيز اشاره به همين است.
سپس در جمله بعد مىگويد: «همسر آدم را از او آفريد» (وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها).
و معنى آن اين است كه همسر آدم را از جنس او قرار داد نه از اعضاى بدن او و طبق روايتى از امام باقر عليه السّلام، خلقت حوّا از يكى از دندههاى آدم شديدا تكذيب شده و تصريح شده كه حوّا از باقيمانده خاك آدم آفريده شده است.
سپس در جمله بعد مىفرمايد: «خداوند از آدم و همسرش، مردان و زنان فراوانى به وجود آورد» (وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالًا كَثِيراً وَ نِساءً).
از اين تعبير استفاده مىشود كه تكثير نسل فرزندان آدم تنها از طريق آدم و همسرش صورت گرفته است و موجود ديگرى در آن دخالت نداشته است.
سپس به خاطر اهميتى كه تقوا در ساختن زير بناى يك جامعه سالم دارد برگزيده تفسير نمونه، ج1، ص: 371
مجددا در ذيل آيه مردم را به پرهيزكارى و تقوا دعوت مىكند و مىفرمايد: «از خدايى بپرهيزيد كه در نظر شما عظمت دارد و به هنگامى كه مىخواهيد چيزى از ديگرى طلب كنيد نام او را مىبريد» (وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسائَلُونَ بِهِ).
و اضافه مىكند: «از خويشاوندان خود و (قطع پيوند آنها) بپرهيزيد» (وَ الْأَرْحامَ).
ذكر اين موضوع در اينجا نشانه اهميت فوق العادهاى است كه قرآن براى صله رحم قائل است.
در پايان آيه مىافزايد: «خداوند مراقب شماست» (إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً).
و تمام اعمال و نيات شما را مىبيند و در ضمن نگهبان شما در برابر حوادث است.
آیه 58 و 70 _ سوره ی فرقان
توجه:
دوستان این نظراتی که نوشتم صرف فقط یک دیدگاهی هست که میشه از لنز رشته ی کامپیوتر دید و داشت و...(در حد دانش کم و ناقص بنده از این علم)
احیاناً حمل بر این نشه که داریم تو کار علما و مفسران ارجمند، دخالت میکنیم نه اینطوری نیست این فقط صرفاً یک وی یو هست و از طرفی منعی بر نداشتن و نبودنش نیست چرا که قرآن کتابی هست که هر شخصی در هر سطحی که باشه میتونه ازش برداشت کنه و پاسخ پیدا کنه و قرآن دارای معانی بسیاری هست و این یکی از اعجازهای قرآن هست و این کار غلط و اشتباهی نیست چنانکه در خود قرآن هم گفته شده که در آیات و نشانه ها تامل کنید و فکر کنید خب این هم فکر من به عنوان یک فارغ التحصیل کامپیوتر هست و احیاناً کسی نیاد بگه که فلانی شان قرآن رو با این دیدگاه ها و ... پایین آوردی! خیر همچین چیزی نیست ولی خب سلسله مراتبی از نظر محتوی و عالی بودن هست که خب از لحاظ شریعت و عرفان اگر نگاه کنیم بلی اینها از دیدگاه کامپیوتری من بالاتر هستن و در مرتبه ی عالی تری هستند و از بعد عرفانی و شریعت و ... بنده تخصص کافی رو ندارم... که بیام کتاب تفسیر بنویسم! هر کسی را بهر کاری ساختند... و اینا رو نوشتم که یه موقع برداشت غلط یا مغرضانه ای در میان نباشه و کسی به خودش حق تهمت به بنده رو نزنه که داری شان قرآن رو پایین میاری...من دارم صرفاً علم ناقصی رو که دارم در برخی جنبه هاش که اثبات شده هست و درستیش معلومه دارم با کلام خدا تطبیق میدم و برای خودم از لحاظ کامپیوتری قابل هضم تر اش میکنم...پیدا کردن تشابهات در هر چه بهتر فهمیدن مفاهیم کمک میکنه منم فقط دارم این کار رو میکنم و لاغیر.
تفاسیر مربوطه خود قرآن هم هست و میشه ازش تمام و کمال در بعد زندگی و شریعت و عرفان استفاده کرد.
با تشکر
وَتَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَكَفَى بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا﴿۵۸﴾
و بر آن زنده كه نمىميرد توكل كن و به ستايش او تسبيح گوى و همين بس كه او به گناهان بندگانش آگاه است(۵۸)
نظر:
همانطوری که انسان برای اینکه بتونه زندگی کنه باید تکیه گاه محکم و درست و جاودانه ای رو انتخاب کنه توی کامپیوتر و برنامه هاشم یک برنامه نویس بایستی تکیه بر منطق (Logic)و کلی سلسله مراتب و تقدم و تاخر وظیفه ها (Tasks) کنه تا اون برنامه و نرم افزار و یا کل سیستم از راهش منحرف نشه و بتونه به موجودیتش ادامه بده و پایداری(Stability) و مانایی(Durability...Permanency) خودشو حفظ کنه و به اصطلاح ثبات(Fixity) داشته باشه.
........................................................................................................................
إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا﴿۷۰﴾
مگر كسى كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند پس خداوند بديهايشان را به نيكيها تبديل مىكند و خدا همواره آمرزنده مهربان است(۷۰)
نظر:
همانطوری که وجود راهکار توبه خیلی مهمه و در واقع امیدی هست برای همه به همین قیاس هم در یک سیستم ساده ی کامپیوتری یا سیستم های بسیار پیچیده ی کنترل که در زمینه ی فضا و... مورد استفاده قرار میگیره، وجود یک راهکاری که بتونه تغییرات رو به حالت اول برگردونه یا سیستم رو دوباره راه اندازی و تنظیم (Reset)کنه پارامترهاش(Parameters) رو بسیار ضروری بلکه حیاتیه.
یا مثلاً در سیستم بانکی به عنوان مثال اگر حین واریز یه مبلغی (سیستم گفته که مبلغ واریز شده در مرحله ی نهاییش که کار هنوز تمام نشده محسوب میشه و رسید و... صادر نشده)یه خطایی رخ بده و مثلاً سیستم انتقال قطع بشه یا برق قطع بشه و یا یه سری موارد دیگه، اون موقع بسیار ضروری هست که این سیستم بتونه اون تراکنشی که الان نصف و نیمه مونده رو برگردونه به حالت اول و انگار نه انگار که انتقال وجهی انجام شده.
یک توضیح کلی:
من از یک سری تشبیهات و مقایسه هایی استفاده کردم ولی معنیش این نیست که مشبه دقیقا برابر مشبه به، هست...بلکه یکسری تفاوت هایی هم هست....مثلاً مقایسه ی یک انسان با یک سیستم کامپیوتری میتونه انجام بشه ولی خب این وسط یه سری تفاوت های بزرگی هم هست از جمله اختیار و انتخاب و ... که نباید موجب برداشت اشتباه بشه در تشبیه و مقایسه...چون اینا کاملاً مثل هم نیستند و من صرفاً یک مقایسه و تشبیه کلی و نه دقیق انجام دادم... در نتیجه این انتظار رو نداشته باشید که نشه این کامنت ها رو نقد کرد و ایراد گرفت ولی شما ببخشید منم در حد خودم نوشتم.
توجه:
دوستان این نظراتی که نوشتم صرف فقط یک دیدگاهی هست که میشه از لنز رشته ی کامپیوتر دید و داشت و...(در حد دانش کم و ناقص بنده از این علم)
احیاناً حمل بر این نشه که داریم تو کار علما و مفسران ارجمند، دخالت میکنیم نه اینطوری نیست این فقط صرفاً یک وی یو هست و از طرفی منعی بر نداشتن و نبودنش نیست چرا که قرآن کتابی هست که هر شخصی در هر سطحی که باشه میتونه ازش برداشت کنه و پاسخ پیدا کنه و قرآن دارای معانی بسیاری هست و این یکی از اعجازهای قرآن هست و این کار غلط و اشتباهی نیست چنانکه در خود قرآن هم گفته شده که در آیات و نشانه ها تامل کنید و فکر کنید خب این هم فکر من به عنوان یک فارغ التحصیل کامپیوتر هست و احیاناً کسی نیاد بگه که فلانی شان قرآن رو با این دیدگاه ها و ... پایین آوردی! خیر همچین چیزی نیست ولی خب سلسله مراتبی از نظر محتوی و عالی بودن هست که خب از لحاظ شریعت و عرفان اگر نگاه کنیم بلی اینها از دیدگاه کامپیوتری من بالاتر هستن و در مرتبه ی عالی تری هستند و از بعد عرفانی و شریعت و ... بنده تخصص کافی رو ندارم... که بیام کتاب تفسیر بنویسم! هر کسی را بهر کاری ساختند... و اینا رو نوشتم که یه موقع برداشت غلط یا مغرضانه ای در میان نباشه و کسی به خودش حق تهمت به بنده رو نزنه که داری شان قرآن رو پایین میاری...من دارم صرفاً علم ناقصی رو که دارم در برخی جنبه هاش که اثبات شده هست و درستیش معلومه دارم با کلام خدا تطبیق میدم و برای خودم از لحاظ کامپیوتری قابل هضم تر اش میکنم...پیدا کردن تشابهات در هر چه بهتر فهمیدن مفاهیم کمک میکنه منم فقط دارم این کار رو میکنم و لاغیر.
تفاسیر مربوطه خود قرآن هم هست و میشه ازش تمام و کمال در بعد زندگی و شریعت و عرفان استفاده کرد.
با تشکر
وَتَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَكَفَى بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا﴿۵۸﴾
و بر آن زنده كه نمىميرد توكل كن و به ستايش او تسبيح گوى و همين بس كه او به گناهان بندگانش آگاه است(۵۸)
نظر:
همانطوری که انسان برای اینکه بتونه زندگی کنه باید تکیه گاه محکم و درست و جاودانه ای رو انتخاب کنه توی کامپیوتر و برنامه هاشم یک برنامه نویس بایستی تکیه بر منطق (Logic)و کلی سلسله مراتب و تقدم و تاخر وظیفه ها (Tasks) کنه تا اون برنامه و نرم افزار و یا کل سیستم از راهش منحرف نشه و بتونه به موجودیتش ادامه بده و پایداری(Stability) و مانایی(Durability...Permanency) خودشو حفظ کنه و به اصطلاح ثبات(Fixity) داشته باشه.
........................................................................................................................
إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا﴿۷۰﴾
مگر كسى كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند پس خداوند بديهايشان را به نيكيها تبديل مىكند و خدا همواره آمرزنده مهربان است(۷۰)
نظر:
همانطوری که وجود راهکار توبه خیلی مهمه و در واقع امیدی هست برای همه به همین قیاس هم در یک سیستم ساده ی کامپیوتری یا سیستم های بسیار پیچیده ی کنترل که در زمینه ی فضا و... مورد استفاده قرار میگیره، وجود یک راهکاری که بتونه تغییرات رو به حالت اول برگردونه یا سیستم رو دوباره راه اندازی و تنظیم (Reset)کنه پارامترهاش(Parameters) رو بسیار ضروری بلکه حیاتیه.
یا مثلاً در سیستم بانکی به عنوان مثال اگر حین واریز یه مبلغی (سیستم گفته که مبلغ واریز شده در مرحله ی نهاییش که کار هنوز تمام نشده محسوب میشه و رسید و... صادر نشده)یه خطایی رخ بده و مثلاً سیستم انتقال قطع بشه یا برق قطع بشه و یا یه سری موارد دیگه، اون موقع بسیار ضروری هست که این سیستم بتونه اون تراکنشی که الان نصف و نیمه مونده رو برگردونه به حالت اول و انگار نه انگار که انتقال وجهی انجام شده.
یک توضیح کلی:
من از یک سری تشبیهات و مقایسه هایی استفاده کردم ولی معنیش این نیست که مشبه دقیقا برابر مشبه به، هست...بلکه یکسری تفاوت هایی هم هست....مثلاً مقایسه ی یک انسان با یک سیستم کامپیوتری میتونه انجام بشه ولی خب این وسط یه سری تفاوت های بزرگی هم هست از جمله اختیار و انتخاب و ... که نباید موجب برداشت اشتباه بشه در تشبیه و مقایسه...چون اینا کاملاً مثل هم نیستند و من صرفاً یک مقایسه و تشبیه کلی و نه دقیق انجام دادم... در نتیجه این انتظار رو نداشته باشید که نشه این کامنت ها رو نقد کرد و ایراد گرفت ولی شما ببخشید منم در حد خودم نوشتم.
AWWA
New member
قبول باشه سکرت جان....اگه مربوط به رشته تحصیلیت هست همینجا بذار ولی اگه خود آیه به نظرت جذاب اومده بذار تو تاپیک" تاپیکی برای ختم قرآن انجمنی" که لینکش تو امضام هست.
- وضعیت