1 - پیامبر(ص)، مأمور دریافت قرآن و قرائت آن
اقرأ
«قرائت»، ممکن است به تلفّظ یا مرور در ذهن انجام گیرد و در آیه شریفه ـ به این دلیل که پیش از آن چیزى نازل نشده بود تا پیامبر(ص) مأمور به قرائت آن شود ـ مراد دریافت و قرائت آیاتى است که بعد از فرمان «اقرء» نازل مى شود. این فرمان، شامل قرائت کلمه «اقرء» نیز مى باشد; نظیر آن که گفته شود: «آنچه را مى گویم، گوش کن» که شامل همین جمله نیز مى گردد.
2 - خداوند، در آغاز رسالت پیامبر(ص)، آن حضرت را به نزول آیاتى خواندنى (قرآن) وعده داد.
اقرأ
مشهور این است که سوره «علق» یا «پنچ آیه نخست آن»، اولین آیاتى است که بر پیامبر(ص) نازل گردید. تعبیر «اقرء» در سر آغاز وحى، شروع مناسبى است که در خود دو نکته دارد: 1. پس از این مطالبى به پیامبر نازل خواهد شد; 2. آن مطالب خواندنى خواهد بود، نه این که به دانستن آن بسنده شود.
3 - پیامبر(ص)، مأمور آغاز قرائت قرآن، با نام خداوند
اقرأ باسم ربّک
حرف «باء» در «باسم»، به حال محذوفى نظیر «مبتدءاً» یا «مفتتحاً» تعلق دارد.
4 - ذکر نام خداوند، از آداب شروع تلاوت قرآن
اقرأ باسم ربّک
5 - آغاز کارها با نام خدا، شایسته و مطلوب است.
اقرأ باسم ربّک
توصیه به آغاز قرائت قرآن با نام خدا و مطرح شدن ذکر نام او در اولین خطاب الهى به پیامبر(ص)، نشانگر اهمیت آن است و این نکته را به مخاطب القا مى کند که نام خداوند، باید سرآغاز هر کارى قرار گیرد.
6 - خداوند، توانا سازنده پیامبر(ص) بر قرائت مکتوباتى خاص
اقرأ
فرمان «اقرء» ـ به قرینه امّى و بى سواد بودن پیامبر(ص) تا زمان بعثت ـ فرمانى بود که در کنار تشریع حکم قرائت، تأثیر تکوینى در وجود آن حضرت داشت. تکرار این فرمان در آیات بعد و حذف مفعول آن دو، مى تواند تأییدى بر تأثیر تکوینى آن باشد. واژه «قرائت» ـ که در مورد نوشته ها به کار مى رود ـ بیانگر وجود مکتوباتى در برابر دیدگان آن حضرت است که گرچه خطّ و نوع کتابت آن براى ما مجهول مى باشد; ولى قابل قرائت بوده است.
7 - توانایى بر خواندن مکتوبات، امرى پسندیده و مطلوب در پیشگاه خداوند
اقرأ
اولین فرمان خداوند به پیامبر(ص)، فرمان «اقرء» است. بنابراین قرائت، از اهمیتى والا برخوردار است.
8 - قرائت قرآن، بدون کمک گرفتن از نام خداوند، کامل نیست و تنها با ذکر نام او، قرائتى مطلوب خواهد بود.
اقرأ باسم ربّک
چنانچه حرف «باء» در «باسم ربّک» براى استعانت باشد; اسم خداوند، وسیله کامل بودن قرائت خواهد بود و با اکتفا به ابزار قرائت (زبان، ذهن و...) و کمک نگرفتن از نام خداوند، گرچه قرائت انجام مى پذیرد; ولى از کمال برخوردار نیست.
9 - لزوم توجه به صفات و نشانه هاى خداوند، هنگام قرائت قرآن
اقرأ باسم ربّک
حرف «باء» در «باسم ربّک»، براى الصاق یا استعانت و یا مصاحبت است. و در صورت اخیر مفاد آیه شریفه لزوم همراه ساختن تمام لحظات قرائت با ذکر اسم خداوند است. در حقیقت مراد توجّه به صفات و نشانه هایى است که این اسم، بیانگر آن است.
10 - خداوند، مربى پیامبر(ص) و تدبیرکننده شؤون رسالت آن حضرت است.
ربّک
11 - الزام پیامبر(ص) به قرائت قرآن در آغاز رسالت، مایه رشد و تعالى آن حضرت و از جلوه هاى ربوبیت خداوند بود.
اقرأ باسم ربّک
12 - خداوند، خالق تمامى مخلوقات است.
الذى خلق
ذکر نشدن مفعولى خاص براى فعل «خلق»، افاده عموم مى کند و در این صورت آیه بعد، ذکر خاص بعد از عام خواهد بود. در این موارد مى توان گفت: «خلق» گرچه متعدى است; ولى به جهت نظر نداشتن به مفعولى خاص، به منزله فعل لازم دانسته شده است. و ممکن است گفته شود: مفعول مقدّر آن، لفظى است که همه موجودات را شامل مى شود. برخى گفته اند: به قرینه آیه بعد، مفعول محذوف این فعل نیز «الإنسان» است که در این صورت، آیه شریفه تنها به آفرینش انسان نظر خواهد داشت.
13 - ربوبیت (مالکیت و تدبیر امور)، ویژه خالق موجودات است.
ربّک الذى خلق
توصیف خداوند به «الذى خلق» ـ پس از بیان ربوبیت او ـ بیانگر این نکته است که خالقیت او، دلیل بر ربوبیت او است.
14 - توجّه به خالقیت خداوند و ربوبیت او، برانگیزاننده انسان به همراه ساختن کارها با ذکر نام او است.
اقرأ باسم ربّک الذى خلق [ نظرات / امتیازها ]
2)
1 - خداوند، خالق انسان ها است.
خلق الإنسـن
2 - انسان، از خون لخته آفریده شده است.
خلق الإنسـن من علق
«علق»; یعنى، مطلق خون یا خونى که به شدت سرخ است، یا خون غلیظ و یا جامد (قاموس). برخى آن را جمع «عَلَقة» دانسته اند که به اعتبار جنس بودن «الإنسان»، وصف آن قرار گرفته است. (الدرّالمصون)
3 - تکوین یافتن انسان ها از خون جامد به دست خداوند، شاهد و دلیل ربوبیت او بر آنان است.
ربّک الذى خلق . خلق الإنسـن من علق
این آیه، بدل براى جمله «خلق» در آیه قبل و توصیف «ربّک» است.
4 - آگاهى از قدرت خداوند بر آفرینش انسان از خون لخته، زمینه ساز توجه به او در آغاز هر کار است.
اقرأ باسم ربّک ... خلق الإنسـن من علق
5 - علل و عوامل طبیعى، مجراى فعل خداوند
خلق الإنسـن من علق
6 - آفرینش انسان، ممتاز و برتر از آفرینش سایر مخلوق ها است.
الذى خلق . خلق الإنسـن من علق
آیه قبل، از خالقیت خداوند سخن گفت و در این آیه، خلقت انسان به عنوان نمونه اى از مخلوقات او اختصاص به ذکر یافته است. این عنایت خاص، نشانگر برجستگى ویژه خلقت انسان است.
3)
1 - خداوند، با تأکید بر فرمان خویش، پیامبر(ص) را به دریافت و قرائت قرآن در آغاز رسالتش فرا خواند.
اقرأ ... اقرأ
فرمان «اقرأ»، تکرار و تأکید فرمانى است که در آغاز سوره آمده بود و مفعول محذوف آن نیز ـ به قرینه سیاق کلام ـ مطالبى است که بعد از آن فرمان، وحى خواهد شد.
2 - خداوند، شریف ترین و احسان کننده ترین موجودات است.
و ربّک الأکرم
هر چیزى که در باب خود شریف باشد، به او «کریم» گفته مى شود و زمانى که «کَرَم»، وصف خداوند قرار گیرد، نام احسان و انعام فراوان او خواهد بود. برخى از دانشمندان گفته اند: کرم تنها در مورد نیکویى هاى بزرگ به کار مى رود. (مفردات)
3 - توجّه به بزرگوارى و شرافت برتر خداوند، برانگیزاننده انسان به تلاوت کلام او است.
اقرأ و ربّک الأکرم
4 - فرمان دریافت و قرائت قرآن به پیامبر(ص)، برخاسته از مقام ربوبى خداوند و مایه رشد و تعالى آن حضرت
اقرأ و ربّک الأکرم
5 - القاى وحى بر پیامبر(ص) و توانمند ساختن او بر قرائت قرآن، احسان و کرم خداوند به آن حضرت است.
اقرأ و ربّک الأکرم
6 - قرائت قرآن، داراى منافعى بسیار و تضمین شده از سوى خداوند
اقرأ و ربّک الأکرم
توصیف خداوند به «کریم ترین» ـ پس از امر به قرائت ـ بیانگر تأثیر آن در فراهم آمدن زمینه کرامت و احسان خداوند است.