shayna
New member
1)من به خودم اجازه اشتباه کردن هم میدهم چون فکر میکنم همه آدمها ممکن است اشتباه کنند و همهشان هم میتوانند از این اشتباهات درس بگیرند.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
2)من فکر میکنم ارزش من وابسته است به این که بقیه درباره من چه فکری میکنند.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
3)من وقتی به موفقیتی دست پیدا میکنم یا وقتی به مشکلی برخورد می کنم، حتما باید به خودم یک فرصت ویژهای بدهم، مثلا به سفری بروم تا روحیهام تازه شود یا به رستورانی بروم که غذای مورد علاقهام را به بهترین نحو آماده میکند.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
4)سخت میتوانم از کسی بخواهم کاری برایم انجام بدهد و عادت دارم خیلی زیاد از این و آن معذرتخواهی کنم.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
5)اگر بفهمم کالایی که خریدهام مشکلی داشته، ترجیح میدهم نگهاش دارم تا این که بروم و آن را به فروشنده پس بدهم. اگر در رستوران غذایی سفارش بدهم و غذایم را اشتباه بیاورند، باز هم ترجیح میدهم همان غذا را بخورم تا این که بروم آن را پس بدهم یا عوضش کنم.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
6)وقتی یک اشتباهی مرتکب میشوم، خودم را ملامت میکنم و به خودم ناسزا میگویم.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
7)اگر احساس کنم انجام یک کار با مخالفت اطرافیانم مواجه میشود، آن کار را انجام نمیدهم؛ حتی اگر انجام آن کار به نظرم درست باشد.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
8)وقتی جلوی آینه میایستم و به خودم نگاه میکنم، فقط نواقصم را میبینم.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
9)من فکر میکنم اگر باهوشتر یا خوشقیافهتر از این بودم، حال و روزم بهتر بود.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
10)نه تنها از انتقادها فرار نمیکنم، بلکه از آنها استقبال میکنم.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
11) سعی میکنم جسمم را شاداب و ورزیده نگاه دارم.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
12) با احساسات ناخوشایندی مانند غم و غصه و ناراحتی به آسانی کنار میآیم.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
13) اگر مشکلی برایم پیش بیاید که نتوانم آن را حل کنم، به خانواده یا دوستانم میگویم و از آنها کمک میخواهم.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
14)وقتی عصبانیام، احساساتم را به راحتی بروز میدهم.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
15)انتظارات و خواستههایم را به خانواده، دوستان و همکارانم میگویم.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
16) وقتی را هم برای تنها بودن و استراحت در نظر میگیرم و از این تنهایی خوشم میآید.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
17)به آدمهایی که ازشان خوشم میآید، نزدیک میشوم و با آنها یک رابطه دوستانه برقرار میکنم.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
18) من در کار وزندگیام، مدتی را هم به تفریح و لذت اختصاص میدهم چون فکر میکنم اگر بهتر استراحت کنم، بهتر میتوانم کار کنم.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
2)من فکر میکنم ارزش من وابسته است به این که بقیه درباره من چه فکری میکنند.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
3)من وقتی به موفقیتی دست پیدا میکنم یا وقتی به مشکلی برخورد می کنم، حتما باید به خودم یک فرصت ویژهای بدهم، مثلا به سفری بروم تا روحیهام تازه شود یا به رستورانی بروم که غذای مورد علاقهام را به بهترین نحو آماده میکند.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
4)سخت میتوانم از کسی بخواهم کاری برایم انجام بدهد و عادت دارم خیلی زیاد از این و آن معذرتخواهی کنم.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
5)اگر بفهمم کالایی که خریدهام مشکلی داشته، ترجیح میدهم نگهاش دارم تا این که بروم و آن را به فروشنده پس بدهم. اگر در رستوران غذایی سفارش بدهم و غذایم را اشتباه بیاورند، باز هم ترجیح میدهم همان غذا را بخورم تا این که بروم آن را پس بدهم یا عوضش کنم.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
6)وقتی یک اشتباهی مرتکب میشوم، خودم را ملامت میکنم و به خودم ناسزا میگویم.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
7)اگر احساس کنم انجام یک کار با مخالفت اطرافیانم مواجه میشود، آن کار را انجام نمیدهم؛ حتی اگر انجام آن کار به نظرم درست باشد.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
8)وقتی جلوی آینه میایستم و به خودم نگاه میکنم، فقط نواقصم را میبینم.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
9)من فکر میکنم اگر باهوشتر یا خوشقیافهتر از این بودم، حال و روزم بهتر بود.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
10)نه تنها از انتقادها فرار نمیکنم، بلکه از آنها استقبال میکنم.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
11) سعی میکنم جسمم را شاداب و ورزیده نگاه دارم.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
12) با احساسات ناخوشایندی مانند غم و غصه و ناراحتی به آسانی کنار میآیم.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
13) اگر مشکلی برایم پیش بیاید که نتوانم آن را حل کنم، به خانواده یا دوستانم میگویم و از آنها کمک میخواهم.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
14)وقتی عصبانیام، احساساتم را به راحتی بروز میدهم.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
15)انتظارات و خواستههایم را به خانواده، دوستان و همکارانم میگویم.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
16) وقتی را هم برای تنها بودن و استراحت در نظر میگیرم و از این تنهایی خوشم میآید.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
17)به آدمهایی که ازشان خوشم میآید، نزدیک میشوم و با آنها یک رابطه دوستانه برقرار میکنم.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها
18) من در کار وزندگیام، مدتی را هم به تفریح و لذت اختصاص میدهم چون فکر میکنم اگر بهتر استراحت کنم، بهتر میتوانم کار کنم.
الف) هرگز یا به ندرت
ب) بعضی اوقات
ج) معمولا
د) خیلی وقتها