النگ و دولنگ بازی میکنن خیلی قشنگ
اما یه جایی، بچهها دارن، گریه می کنن، زیر فشنگ
النگ و دولنگ بازی می کنن الا کلنگ
یه جا بچهها، اسباب بازیشون، شده قلوه سنگ
عمو یادگار شهرشون، رفته تو غار در نمیاد
سرما که موندگار شده، زمستونش سر نمیاد
مشغول پرپر زدنن مرغای عشق شهرشون
توی کلاغپر بازیشون، یه اسرائیل پر نمیاد
یه قل دوقل، هزارتا قل، یکی یکی شهید میشن
سربازا روسیاه ولی، مادرا رو سپید میشن
ماهم داریم قایم باشک، با اونها بازی میکنیم
همبازیامون یهویی، نابود و ناپدید میشن
بزرگترا بچهها رو، جای مقصر می زنن
توی کاغذ بازیهاشون، به بند دارن جِر میزنن
اونجا صاحب خونهها رو، تو خونشون راه نمیدن
روی شناسنامههاشون، مهر مهاجر می زنن
تو شهرشون رابینهودا، اسیر هر حرفی می شن
داروغهها مامور جم، کردن هر صرفی میشن
یا غرق خونه تنشون، یا تو کفن بستنشون
گاهی شنل قرمزین، گاهی سفید برفی میشن
کنجیشکک اشی مشی، یه عمره که تو قفسه
یه عمریه، که ننه سرما، غمگین و دلواپسه
قصه حوض نقاشی، راست و دروغش یکیه
بالا بریم پایین بیایم، کلاغه به خونش میرسه
دوستی خاله خرسه رو، ما بهشون نشون دادیم
رفیق نیمهراه بودیم، کجای قصه جون دادیم؟
تا کی باید دروغکی، ژست تاثر بگیریم
کجای افسانه میگن، که ما با عزت خون دادیم؟
تا عمو زنجیربافمون، پشت کوه افتاده باشه
صدای هیچکی در نیاد، تقاص باید داده باشه
ما هم تو این بازی یه روز، ریشههامون گیر میکنه
بساط هفت سنگ ما ها، لازمه آماده باشه
××××××
النگ و دولنگ بازی میکنن خیلی قشنگ
اما یه جایی، بچهها دارن، گریه می کنن، زیر فشنگ
النگ و دولنگ بازی می کنن الا کلنگ
یه جا بچهها، اسباب بازیشون، شده قلوه سنگ
عمو یادگار شهرشون، رفته تو غار در نمیاد
سرما که موندگار شده، زمستونش سر نمیاد
مشغول پرپر زدنن مرغای عشق شهرشون
توی کلاغپر بازیشون، یه اسرائیل پر نمیاد