::"بزرگداشت مناسبتها" ( ویژه ی شهادت و وفات ).

شفق بانو

New member
[h=3]دیگر مرا ام البنین نخوانید![/h][h=5][/h]دیگر مرا ام البنین نخوانید؛ تا جای پای خاطرات برهنه کودکی های پسرانم در ساحل خالی دریای توفانی خیالم، با اندوه مادرانه ام، پُر نشود!

کدام تندیس تاریخی، در میانه میدان شهر آرزوهای زیر تیغ رفته ام، می تواند گوشه ای از پیکره دست نیافتنی عباس علیه السلام را تجسمی دوباره بخشد؟

آن بغض پنهان در رجزهای ناخوانده «ابن اسداللّه » که در ابهت غرش هیچ شیری بازگو نخواهد شد، تارهای حنجره زخمی مرا نیز از صدای زندگی انداخته است!

مرا به نام مادر خطاب نکنید، تا گهواره عقاب تیزبال بنی هاشمی ام، بر فرار قله کوه های غرورم، با لرزش دستان ناامیدم از حرکت باز نایستد!

چه کسی برق آسمان چشمان درخشان او را به باران خون و اشک تبدیل کرد؛ بی آن که از صدای رعدآسای تکان بال و پرش بهراسد؟

پدرش علی علیه السلام که دست خدا بود، او را به دور دست ترین نقطه آسمانی، مشق پرواز داده بود تا پنجه هیچ کفتاری نتواند بال و پرش را زخمیِ خیانت خویش کند!

آه از آن لحظه ای که عقابی بر زمین بیفتد!

همین است که از عاشورای خبر مصیبت علقمه تا کنون، زمین زیر پایم می لرزد و من برای پیری ام، عصایی نمی یابم جز قامت

خمیده زینب علیهاالسلام که مهتاب نیمه جان شب های کوری دلم گشته!



1_hazrat_ommolbanin_sa_1.jpg
 

شفق بانو

New member
[h=3]مادر ادب[/h][h=5][/h]ای همسر بافضیلت امیرالمؤمنین علیه السلام ، دختر دلاوران عرب، ام البنین!

خدا تو را رحمت کند! نیک همسری برای علی علیه السلام بودی؛ هم او که به برادرش عقیل فرمود: زنی را به همسریم اختیار کن که فرزندانی

شجاع برایم به دنیا آورد و «عقیل»، نام تو را بر زبان آورد که شجاع تر از پدران تو، در عرب نبوده است.

و تو، چهار پسر رشید برای علی علیه السلام آوردی تا دوست داران فرزندان زهرا علیهاالسلام باشند و فدائیان حسین علیه السلام در روز عاشورا.

اگر تو نبودی، چگونه در کربلا، «عباس» دلاور، علمدار دلیر حسین می شد که یزید، لعنت خدا بر او باد ـ از شجاعت او در نگهداری عَلَم در شگفت

مانده بود؛ آن جا که دید بر پیکر علم سپاه حسین، تیر بسیار نشسته، مگر جای دست های علمدار. حیرت زده پرسید: این عَلَم در دست چه کسی بوده است،

که با این همه تیر، علم را رها نکرده است؟

ای بانوی شرافت و ادب! کرامت تو را می شود در زلال آیینه اباالفضلت دید؛ آن جا که امان نامه شیطان را به سینه خاک کوبید و گفت: حیرتا! زاده ام البنین

امان داشته باشد، اما میوه نازنین رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم زاده زهرای مطهّر، امان نداشته باشد؟

اگر تو همسر امیرالمؤمنین نبودی، چه کسی ماه بلند بالای بنی هاشم را به دنیا می آورد، که از طلعت زیبا و جمال دل آرایش، عرب، انگشت حیرت به دندان می گزید؟

بانوی بافضیلت بودی که ابوالفضل را چنان تربیت کردی، تا پشت و پناه حسین و لشگرش باشد و از کشته های دشمن، پشته بسازد.

مرحبا به مادریت، ای مادر ادب! که به نوباوگان خویش فرمودی: از سر ادب. به گل های زهرا علیهاالسلام ،«آقا و مولا» خطاب کنند، نه «برادر». خدا تو را رحمت کند.

هنوز صدای مرثیه هایت در بقیع، در گوش زمان جاری است:

دیگر به من «مادرِ پسران» نگویید؛ چون مرا به یاد شیران قوی پنجه ام می اندازید. من پسرانی داشتم که مرا به نام آنها، «ام البنین» می خواندند.

اما اکنون دیگر برای من پسری نمانده است؛ چهار فرزندم، همچون عقابان تیز پنجه بودند که با مرگ سرخ، زندگی را وداع گفتند.

ای مادر وفا، که روح شریف چهار پسر وفادارت ـ «عباس و جعفر و عثمان و عبداللّه » تجلی گاهِ وفای تو به علی علیه السلام و اولاد علی علیه السلام گردید.

که وفای آنان، درخششی از وفای تو بود!

آیا از شجاعت پدرانت که در رگ های تو جاری بود و از شرافت و فضیلتی که در تو می جوشید، غیر از این انتظار می رفت که فرزندت، قمر بنی هاشم،

عبّاس رشید باشد که بر فوج اهریمنان تاخت.

چه نیک می شناختی فرزندانت را که در رثای آنان سرودی:

به من خبر دادند که عباس، با دست های بریده، با صورت به زمین افتاده اما پسرم! می دانم که اگر عمود آهنین بر سرت نمی کوفتند و شمشیر در دست

می داشتی، هیچ کس یارای نزدیک شدن به تو را نداشت.

خدا تو را رحمت کند، ای شجاع زاده شجاع پرور، مادر پسران، ام البنین!

 

شفق بانو

New member
ام البنين براى عزادارى هر روز همراه نوه ‏اش عبيد الله (فرزند عباس عليه السلام) به بقيع م‏ی رفت و نوحه می ‏خواند و می ‏گريست و اين اشعار را زمزمه می ‏كرد:

منم که سایه نشین و جود مولایم

کنیز خانه غم ؛ خاک پای زهرایم

منم که خانـــه به دوش غــم علی

منم که همقدم محنت ولی هستم

منم که شاهد زخم شکسته ابرویم

انیس گریه به یاس شکسته پهلویم

منم که در همه جا در تب حسن بودم

منم که شاهد خون لب حسن بودم

منم که جلوه حق را به عین می دیدم

خدای را به جمال حسین می دیددم

منم که بوده دلم صبح و شام با زینب

منم میان همه ؛ هم کلام با زینب

منم که سوگ گلستان و باغبان دارم

به سینه زخم غم کربلائیان دارم

منم که ظهر عطش را نمی برم از یاد

چهار لاله بی سر ز من به خاک افتاد

منم که مادر عشق و امید و احساسم

فدای یک سر موی حسین عباسم
 

bahramian0935

New member
شهادت پیام اور کربلا حضرت زینب کبری

نام زينب....
آيه هاى كوثر از تفسير نام زينب است
جبرئيل اندر تعجب از مقام زينب است
مزد اشك گريه كنهايش به دست حيدر است
چون على فرمانده ى كلّ نظام زينب است
آسمان بر نوك انگشتان او اِستاده است
شرق و غرب گنبد دوار، رام زينب است
حضرت عباس تحت احترام زينب است
طاق ايوان ابوفاضل به نام زينب است
در تمام زندگانى ترك اولايى نكرد
بانوان اين را بدانيد، اين مرام زينب است
رو به زهرا كردٌ در گودالٌ با صد آه گفت:
باورش سخت است مادر...
اين امام زينب

- - - Updated - - -

رحلت کسی نموده که آسوده جان دهد ؛
ای بی خبر بفهم ، که زینب شهیده است

- - - Updated - - -

براستی نهایت تمام اتفاقات سخت دنیوی که هرکدام از آنها به تنهایی میتواند محکمترین انسانها را از پای درآورد بر ایمان این بانوی بزرگ اثری نکرد و" چیزی جز زیبایی ندید ".... "ما رایت الا جمیلا " در کدام عرفان میتوان اینگونه تسلیم و رضای خالصانۀ در برابر خالق هستی را به تصویر کشید ؟؟؟
حضرت زینب یکی از بزرگترین معلمهای عرفان در تسلیم محض پروردگار است . باشد که راهش را (که راه سعادت بشریست ) سرلوحۀ زندگیمان قرار دهیم .
السلام ای دختر شاه نجف السلام ای صابر صحرای طف
السلام ای چادر زهرا به سر السلام ای نور خورشید و قمر
السلام ای مقتدای عالمین السلام ای خواهر خوب حسین

- - - Updated - - -

عظم الله اجورنا و اجورکم
قال رسول الله (ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ):
ﻣَﻦ ﺑَﻜﻰ ﻋَﻠﻰ ﻣُﺼﺎﺏِ ﻫﺬِﻩِ ﺍﻟْﺒِﻨﺖِ (ﺯَﻳﻨَﺐَ,ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﻛﺎﻥَ ﻛَﻤَﻦ ﺑَﻜﻰ ﻋَﻠﻰ ﺃَﺧَﻮَﻳﻬَﺎ ﺍﻟْﺤَﺴَﻦَ ﻭَﺍﻟْﺤُﺴَﻴﻦَ(ﻋﻠﻴﻬﻤﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ)؛
ﻫﺮ ﻛﺲ ﺑﺮ ﻣﺼﻴﺒﺖ ﻫﺎﻯ ﺍﻳﻦ ﺩﺧﺘﺮ (ﺯﻳﻨﺐ,ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﺑﮕﺮﻳﺪ،
ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﻛﺴﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﺶ، ﺣﺴﻦ ﻭ ﺣﺴﻴﻦ(ﻋﻠﻴﻬﻤﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﮔﺮﻳﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
ﻭﻓﻴﺎﺕ ﺍﻟﺎﺋﻤّﺔ، ﺹ 431
ﺯﻳﻨﺐ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻳﻪ ﻫﺎﻱ ﺑﻲ ﮐﺴﻲ
ﺯﻳﻨﺐ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮐﺎﺭﻭﺍﻧﻲ ﺑﻲ ﺍﻣﻴﺮ
ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺧﻴﻞ ﻧﺎ ﻣﺤﺮﻡ ﺍﺳﻴﺮ
ﺯﻳﻨﺒﻲ ﮐﻪ ﻓﺼﻞ ﻏﻢ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﻃﻲ
ﺯﻳﻨﺐ ﻭ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺧﻴﺮﻩ ﺳﻮﻱ ﻧﻲ
ﺯﻳﻨﺐ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﻭ ﻭﺍﻫﻤﻪ
ﺯﻳﻨﺐ ﻭ ﺭﺃﺱ ﺣﺴﻴﻦ ﻓﺎﻃﻤﻪ
ﺯﻳﻨﺐ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺟﻴﺮﻩ ﺑﻨﺪﻳﻬﺎﻱ ﺁﺏ
ﺯﻳﻨﺐ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﺴﺘﻪ ﺩﺭ ﻃﻨﺎﺏ
ﺯﻳﻨﺐ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﺳﺎﻻﺭﻳﺶ
ﺯﻳﻨﺐ ﻭ ﺩﺍﻍ ﺍﻣﺎﻧﺖ ﺩﺍﺭﻳﺶ
ﺯﻳﻨﺐ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﻱ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ
ﺯﻳﻨﺐ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺳﻨﮕﻬﺎﻱ ﺷﺎﻣﻴﺎﻥ
ﺯﻳﻨﺐ ﻭ ﺳﺠﺎﺩ ﺩﺭ ﺗﺎﺏ ﻭ ﺗﺐ ﺍﺳﺖ
ﺯﻳﻨﺐ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺯﻳﻨﺐ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺯﻳﻨﺐ ﺍﺳﺖ
ﺯﻳﻨﺐ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﻏﺼﻪ ﻫﺎ
ﺯﻳﻨﺐ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻳﮏ ﺳﻔﺮ ﻏﺮﻕ ﺑﻼ
ﺯﻳﻨﺐ ﻭ ﺩﻭﺭﻱ ﺯ ﻳﺎﺭ ﺳﺮ ﺟﺪﺍ
ﺯﻳﻨﺐ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﺭﺯﻭﻱ ﮐﺮﺑﻼ

- - - Updated - - -

گــــر علــــــی بن ابوطالب بـــــــود معیار صبر
آن که صبرش با علی باشد برابر زینب است...
پ
 

yara

New member




سلام به زینب علیها السلام دختر قهرمان علی بن ابی طالب علیه السلام ،

سلام به زینب سلام الله علیها حماسه ساز بزرگ صبر واستقامت ،

در بزر گ پهنه ی نبردزندگی وسلام به زینب

سلام الله علیها بانوی بی بدیل تاریخ که با شخصیّت روحی ومعنوی ممتاز

وبا اراده ای وصف نا پذیر، از کربلا تا کوفه واز کوفه تا دمشق و از دمشق

تا مدینه به بیان حقایق عاشورا ومتجلی ساختن اهداف عاشوراییان که دفاع از

حقیقت اسلام بود پرداخت ویزیدیان را رسوا کرد وبه خاک مذلت نشانید .





 
آخرین ویرایش:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: 'Reza'

yara

New member
حضور زینب سلام الله علیها آمیزه ی علم وحیا ؛

مدلی که تاریخ از حضور زینب سلام الله علیها اخبار می کند ،حاکی است که او آمیزه ای از علم وحیا بود.

آن چنان در صدفی ازحیا حرکت می کند که به جز علم و فرهیختگی او چیزی به مشاهده ی مردان نمی رسد.

راوی از نقل واقعه عاجز است ،امّااز لا به لای حرکت های احیاگر او حیا در کنار دانایی، مسیر

فاطمی را نشانه رفته است .

بنا به نقل شیخ بزرگ وار مفیدعلیهالرحمة ،راوی قبل از آن که پرده از کلمات عالمانه ی او بردارد ،

نمی تواند از این اعتراف چشم پوشی کند که:

«و لم أر خفرًه قطّ نطق منها »،خفره در زبان عربی به زن بسیار با حیا می گویند .

معنای عبارت این است که؛«قسم به خداوند ندیدم زنی این چنین با حیا که گویا تر وعالمانه تر از این سخن بگوید.»









http://www.zeynaby.com/index.php?op...-49-32&catid=39:2011-07-31-20-06-48&Itemid=71
 
آخرین ویرایش:

yara

New member
عشق با زینب (س) تبانی کرده است
رنگ گل را ارغوانی کرده است
هست عشق دلبریت، عشق او
صبر زانو می زند در پیش او
وفات حضرت زینب (س) تسلیت باد





 

yara

New member
نه تنها زینب از دین یاوری کرد
به همت کاروان را رهبری کرد
به دوران اسارت با یتیمان
نوازشها به مهر مادری کرد





 

yara

New member
زن مگو مرد آفرین روزگار
زن مگو بنت الجلال اخت الوقار
زن مگو عرش خدا را قائمه
یک محمد یک علی یک فاطمه





 

yara

New member
امام سجّاد (علیه‏السلام) فرمودند:

إنَّ عَمَّتی زَینَبَ مَعَ تِلکَ المَصائبَ و المِحَنِ النّازِلَةِ بِها فی طَرِیقِنا إلَى الشّامِ ما تَرَکَتْ [تَهَجُّدَها ] لِلَیلَةٍ ؛

عمّه ‏ام ، زینب ، با وجود همه مصیبت‏ها و رنج‏هایى که در مسیرمان به سوى شام به او روى آورد ، حتّى یک شب اقامه نماز شب را فرو نگذاشت .
 

شفق بانو

New member


صبر را معنا و مفهومی به نام
زینب است / احترام عشق هم از احترام زینب است

داوری بنگر که در بیدادگاه شهر شام / با حسین همدست گشتن اتهام زینب است

مشت را کرده گره با هیبت و احساس گفت / این حسین فرمانده عالم، امام زینب است

گرچه بین بانوان زهرا مقام اول است / بعد زهرا رتبه ی برتر مقام زینب است . . .



 

شفق بانو

New member
ای زینب(س)

تو کوه صبر باشی و من نگاهم به بی صبرانی باشد که ادعای اسوه بودن دارند ؟!

تو فرمانبردار امام خویش باشی و من غافل از امام حاضر و حیّ خود باشم ؟

یاری ام کن!


 

شفق بانو

New member
عشق با زینب(س) تبانی کرده است

رنگ گل را ارغوانی کرده است

هست عشق دلبریت، عشق او

صبر زانو می زند در پیش او



13224491201.gif


 
بالا