بروبچ شیراز

sa@@ra

New member
شیراز شهر گل و بلبل ، شهر پر از دیدنی های تاریخی و طبیعی ، دروازه ملل ، وضع بی مثالش

همه و همه از شیراز شهری به یاد ماندنی و قابلیت بالای زندگی برای همه مردم ایران با همه نوع فرهنگ و دینی ساخته است .

زندگی کردن شیعه و سنی ، کلیمی و یحودی ، زرتشتی و حتی ادیان غیر رسمی در کنار هم بدون کمترین مشکلی از قدیم الایام تا کنون و داشتن آب و هوای 4 فصل واقعی نه در حد حرف بلکه در واقعیت ، داشتن اماکن زیارتی سیاحتی تفریحی و .....

وجود نازنین احمد ابن موسی و سید علاالدین حسین و علی ابن حمزه «جمیعا سلام الله » و حضور پر رنگ حافظ و جمال سعدی ، زند وکیل الرعایا و شاه شجاع با مروت و... وجود گستره تاریخی تخت جمشید که جز ابهت و غرور چیزی برای ما ایرانیان ندارد ، باعث درخشیدن شیراز در اسمان ایران زمین می شود .هر چند مدتی است که تلاش هایی برای برداشتن الغابی بی امتیاز و کم اهمیت همچون پایتخت فرهنگی و ... شده است ولی بزرگی و تک بودن شیراز قابل انکار نیست .

کمتر افرادی پیدا می شود که به تمامی نقاط دیدنی شیراز تسلط داشته باشد و اگر از هر جوان شیرازی بپرسید که نام 20 جای تاریخی و دیدنی شیراز را ببر ، بتواند به 10 هم برسد .

شیراز مظلوم است و این امکانات و این تبلیغات در برابر این شهر تاریخی کم و بسیار نا چیز است نگاهی به اطراف و پیشرفت به حق اصفهان ما را بهتر متوجه کمی ها و کاستی های شیراز می کند این در حالی است که اصفهان این اجماعی که شیراز در همه ابعاد دارد را ندارد

شیراز که در گذر تاریخ حتی در حمله مغول دست نخورده مانده است اکنون هم دست نخورده و بکر به امید فردایی که قدرش را بیشتر بدانند می ماند.
 

sa@@ra

New member
علی اصغر خدادوست در سال ۱۳۱۴ در شیراز زاده شد. دکتر خدا دوست استاد چشم پزشک دانشگاههای آمریکا می‌باشد. وی یکی از چشم‌پزشکان ایرانی معروف در عرصه بین‌المللی است که در چندین بیمارستان معروف به عمل و پژوهش در مورد مشکلات قرنیه چشم می‌پردازد.آخرین اطلاعات درباره پروفسور خدادوست حاکیست حال وی که به علت عارضه قلبی در یکی از بیمارستانهای آمریکا بستری و پس از عمل جراحی بای پس به کما رفته بود، رضایتبخش می‌باشد.
تحصیلات

دبستان و دبیرستان را در شیراز پشت سر گذاشت و به عنوان آموزگار در دبستان داوری داراب مشغول به کار اموزگاری شد. در سال ۱۳۳۳ در ازمون ورودی دانشکده پزشکی شیراز شرکت نمود و با درجه ممتازبین داوطلبان پذیرفته و در این دانشکده مشغول به تحصیل شد. دوره شش ساله پزشکی را با درجه ممتازپشت سر گذاشت و پس از یک سال گذراندن دوره دستیاری چشم و گوش و حلق و بینی در بیمارستان نمازی دانشگاه شیراز در سال ۱۳۴۱ از طرف دولت برای گذراندن دوره تخصصی در ایالات متحده انتخاب شد.
دانشگاه جانز هاپکینز

دکتر خدا دوست به عنوان نخستین و تنها دستیار خارجی در بخش چشم پزشکی دانشگاه جانز هاپکینز (به انگلیسی: Johns Hopkins)‏ در سال ۱۳۴۱ پذیرفته شد و دوران سه ساله دستیاری را به عنوان بهترین دستیار مرکز چشم پزشکی ویلمرشناخته شد. ایشان در این دوران علاوه بر تحصیل دردانش های بالینی به طور فعال مشغول پژوهش در دانش های پایه بود و مقاله های بسیاری در مجله های گوناگون به چاپ رسانید. پس از پایان دوران، ایشان یک سال به عنوان مربی و یک سال به عنوان استادیار در بخش چشم پزشکی همان دانشگاه مشغول به کار شد و در سال ۱۳۴۷ علیرغم پیشنهاد و خواست دانشگاه جان هاپکینزعازم ایران شد و در بخش چشم پزشکی دانشگاه شیرازبه عنوان استاد مشغول فعالیت شد. یک سال پس ازورودش به شیراز رئیس بخش چشم پزشکی دانشگاه جانز هاپکینز به شیراز آمد و یک قرارداد مبادله دستیار میان بخش‌های چشم پزشکی این دو دانشگاه امضا رسید. هر سال یک نفر از دستیاران بخش چشم پزشکی شیراز برای فراگیری تکمیل دانش های پایه به دانشگاه جانز هاپکینز اعزام می‌شد و هر سال چهاردستیار به طور متناوب از دانشگاه یاد شده برای فراگیری دانش های بالینی و تجربه عملی و تجربه در اعمال جراحی به شیراز می‌آمدند. این برنامه ۱۰ ساله از موثرترین برنامه‌ها برای بالا نگه داشتن سطح آموزش و پژوهش ودرمان در دانشگاه شیراز و خصوصا بخش چشم بود.

از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۹ وی هر دو سال یک بار به عنوان استاد مدعو شش ماه را دربخش چشم دانشگاه جانز هاپکینز برای ادامه برنامه‌های پژوهشی گذراند و در این دوران چندین مرتبه به عنوان مدرس در کشورهای بسیاری از جمله چین ترکیه سوریه عمان پرو اکوادور و ایتالیافراخوان شد. دکتر خدادوست در سال ۱۳۵۹ عازم آمریکا شد و به عنوان استاد در بخش چشم دانشگاه جانز هاپکینز مشغول به کار گردید.

وی در سال ۱۳۶۱ به عنوان استاد و رئیس بخش چشم دانشگاه سیسیل انتخاب شد و در سال ۱۳۷۱ مرکز چشم پزشکی کنتیتکت در شهر نیوهیون را بنیان گذاشت و به عنوان سرپرست آن مشغول به کار شد. از سال ۱۳۵۹ ایشان به طور پیاپی سالی دوبار به میهن خود باز گشته و در فعالیت‌های بالینی وآموزشی در بیمارستانهای گوناگون تهران و شیراز شرکت کرده‌است.

افتخارات
وی به طور متناوب توسط شخصیت‌های برجسته‌ای در چشم پزشکی آمریکا به عنوان بهترین جراح پیوند قرنیه در دنیا معرفی شده‌اند و شهرت ایشان علاوه بر مقالات علمی متعدد و تحقیقات گسترده درزمینه‌های مختلف و کیفیت درمان و تجربه در درمان جراحی، مدیون تحقیقات پایه‌ای بر ناراحتی‌های سطح قرنیه‌است، تا آنجا که در پیوندهای قرنیه روی مکانیسم دفع پیوند به افتخار ایشان Khodadoust line نامگذاری شده‌است.

در تارنمای پاب‌مدسین تعدادی از مقالات بین‌المللی وی چاپ گردیده‌است.
فعالیت‌ها

وی در شیراز بیمارستان فوق تخصصی چشم دکتر خدادوست را بنا کرد همچنین پروفسور علی اصغر خدادوست که با دعوت استاندار اردبیل ساخت بیمارستان چشم پزشکی سرعین را قبول کرده‌است
علی اصغر خدادوست در سال ۱۳۱۴ در شیراز متولد شد دبستان و دبیرستان را در شیراز پشت سر گذاشت و به عنوان آموزگار در دبستان داوری داراب مشغول به کار معلمی شد.در سال ۱۳۳۳ در امتحان ورودی دانشکده پزشکی شیراز شرکت نمود و با درجه ممتازبین داوطلبان پذیرفته و در این دانشکده مشغول به تحصیل شد. دوره شش ساله پزشکی را با درجه ممتاز پشت سر گذاشت و پس از یک سال گذراندن دوره دستیاری چشم و گوش و حلق و بینی در بیمارستان نمازی دانشگاه شیراز در سال ۱۳۴۱ از طرف دولت برای گذراندن دوره تخصصی در ایالات متحده انتخاب شد.

دکتر خدا دوست به عنوان اولین و تنها دستیار خارجی در بخش چشم پزشکی دانشگاه جانز هاپکینز در سال ۱۳۴۱ پذیرفته شد و دوران سه ساله دستیاری را به عنوان بهترین دستیار مرکز چشم پزشکی ویلمر شناخته شد. ایشان در این دوران علاوه بر تحصیل درعلوم بالینی به طور فعال مشغول تحقیقات در علوم پایه بود و مقالات متعددی در مجلات مختلف به چاپ رسانید. پس از پایان دوران، ایشان یک سال به عنوان مربی و یک سال به عنوان استادیار در بخش چشم پزشکی همان دانشگاه مشغول به کار شد و در سال ۱۳۴۷ علیرغم پیشنهاد و خواست دانشگاه جان هاپکینز عازم ایران شد و در بخش چشم پزشکی دانشگاه شیرازبه عنوان استاد مشغول فعالیت شد.

از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۹ وی هر دو سال یک بار به عنوان استاد مدعو شش ماه را دربخش چشم دانشگاه جانز هاپکینز برای ادامه برنامه‌های تحقیقاتی گذراند و در این دوران چندین مرتبه به عنوان مدرس در کشورهای متعددی از جمله چین ترکیه سوریه عمان پرو اکوادور و ایتالیا دعوت شد. دکتر خدادوست در سال ۱۳۵۹ عازم آمریکا شد و به عنوان استاد در بخش چشم دانشگاه جانز هاپکینز مشغول به کار گردید.

وی در سال ۱۳۶۱ به عنوان استاد و رئیس بخش چشم دانشگاه سیسیل انتخاب شد و در سال ۱۳۷۱ مرکز چشم پزشکی کنتیتکت در شهر نیوهیون را تاسیس کرد و به عنوان مسئول آن مشغول به کار شد. از سال ۱۳۵۹ ایشان به طور مکرر سالی دوبار به وطن خود باز گشته و در فعالیت‌های بالینی وآموزشی در بیمارستانهای مختلف تهران و شیراز شرکت کرده‌است.
 

sanaz

New member
برنامه های ویژه مساجد شیراز در ماه رمضان خخخخخ :))))))))992825_317562488380224_2051345245_n.jpg
 

sa@@ra

New member
یکی از شهرهای بزرگ ایران و مرکز استان فارس است. جمعیت شیراز در سال ۱۳۹۰ خورشیدی بالغ بر ۱،۴۶۰،۶۶۵ نفر بوده که این رقم با احتساب جمعیت ساکن در حومهٔ شهر به ۱٬۷۰۰٬۶۸۷ نفر می‌رسد.

شیراز در بخش مرکزی استان فارس، در ارتفاع ۱۴۸۶ متری از سطح دریا و در منطقهٔ کوهستانی زاگرس واقع شده و آب و هوای معتدلی دارد. این شهر از سمت غرب به کوه کوه دراک، از سمت شمال به کوه‌های بمو، سبزپوشان، چهل‌مقام و باباکوهی (از رشته کوه‌های زاگرس) محدود شده‌است.

شیراز پس از تبریز (در سال ۱۲۸۷) و تهران (در سال ۱۲۸۹) سومین شهر ایران است که در سال ۱۲۹۶ خورشیدی، نهاد شهرداری در آن تأسیس گردید. شهرداری شیراز به ۹ منطقهٔ مستقل شهری تقسیم شده و جمعاً مساحتی بالغ بر ۱۷۸٫۸۹۱ کیلومتر مربع را شامل می‌شود.

نام شیراز در کتاب‌ها و اسناد تاریخی، تحت نام‌های مختلفی نظیر «تیرازیس»، «شیرازیس» و «شیراز» به ثبت رسیده‌است. محل اولیهٔ این شهر در محل قلعهٔ ابونصر بوده‌است. شیراز در دوران بنی‌امیه به محل فعلی منتقل می‌شود و به بهای نابودی اصطخر -پایتخت قدیمی فارس- رونق می‌گیرد. این شهر در دوران صفاریان، بوییان و زندیان پایتخت ایران بوده‌است.

شیراز از دیرباز به واسطهٔ مرکزیت نسبی‌اش در منطقهٔ زاگرس جنوبی و واقع‌شدن در یک منطقهٔ به نسبت حاصل‌خیز، محلی طبیعی برای مبادلات محلی کالا بین کشاورزان، یکجانشینان و عشایر بوده‌است. همچنین این شهر در مسیر راه‌های تجاری داخل ایران به بنادر جنوب مانند بندر بوشهر قرار گرفته‌است.

شیراز به سبب جاذبه‌های تاریخی، فرهنگی، مذهبی و طبیعی فراوان، همواره گردشگران بسیاری را به سوی خود فرا می‌خواند. سید علی خامنه‌ای -رهبر ایران- لقب سومین حرم اهل بیت در ایران را به این شهر نسبت داد
ریشه نام شیراز

اولین اشاره به نام شیراز، بر روی لوح‌های گلی ایلامی به ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد باز می‌گردد که در ژوئن ۱۹۷۰ در هنگام کندن زمین برای ساخت کوره آجرپزی در گوشه جنوب غربی شهر یافت شده‌است . لوح‌های نوشته شده در ایلام قدیم به شهری به نام تیرازیس اشاره دارد. با توجه به فونتیک چنین برداشت می‌شود : تیراسیس یا سیراسیس، این اسم از نام سیراجیس در فارسی قدیم گرفته شده‌است که بر اثر تغییر منظم صداها در زبان فارسی مدرن به شیراز تغییر نام داده‌است . نام شیراز بر روی سفال‌های پیدا شده از ویرانه‌های دوره ساسانی در قرن دوم پس از میلاد نیز رویت شده‌است . بر اساس نوشته‌های برخی از نویسندگان بومی ، با توجه به شاهنامه ، نام شیراز از نام پسر سومین شاه جهان یعنی تهمورث مشتق شده‌است. در کاوش‌های باستان‌شناسی در تخت جمشید، به سرپرستی جورج کامرون در سال ۱۳۱۴ خورشیدی به پیدایش خشت‌نبشته‌هایی عیلامی انجامید که بر روی چند فقره از آن‌ها به قلعه‌ای بنام «تیرازیس» یا «شیرازیس» اشاره شده‌است.] همچنین مهرهایی مربوط به اواخر ساسانی و اوایل اسلام، در محل قصر ابونصر یافت شده‌است که حاوی نام «شیراز» می‌باشند.ابن حوقل، جغرافی‌دان مسلمان قرن چهارم هجری، وجه تسمیه شیراز را شباهت این سرزمین به اندرون شیر می‌داند؛ چرا که به قول او عموماً خواربار نواحی دیگر بدان‌جا حمل می‌شد و از آن‌جا چیزی به جایی نمی‌بردند. براساس تحقیقات تدسکو شیراز به معنای مرکز انگور خوب است. هرچند این نظر توسط محققین دیگر مانند بنونیست و هنینگ رد شده‌است

 

sa@@ra

New member
از دیدگاه تاریخی

برطبق تاریخ ایران، چاپ دانشگاه کمبریج، «سکونت دایمی در محل شهر شیراز شاید به دوران ساسانی و حتی قبل آن برسد. اما اولین اشاره‌های معتبر در مورد این شهر به اوایل دوران اسلامی بر می‌گردد.» به نوشته دانشنامه اسلامی نیز شیراز شهری است بنا شده در دوران اسلامی در محلی که از زمان ساسانی یا احتمالا قبل آن سکونتگاه دایمی انسان بوده‌است.

بگفته شاپور شهبازی در دانشنامه ایرانیکا «این ادعا که شیراز اردوگاه مسلمانان بوده تا اینکه برادرزاده یا برادر حجاج ابن یوسف آن را در سال ۶۹۳ پس از میلاد به شهر تبدیل کرد، اثبات نشده‌است.»

جان لیمبرت، چنین جمع بندی می‌کند که هر چند تاریخ نگاران اسلامی بر این عقیده هستند که شیراز در قرن اول هجری به توسط عبدالملک مروان بنیان نهاده‌شده‌است، اما باید دانست که شهری با نامی نزدیک به نام شیراز پیش از اسلام در محل یا نزدیک شهر وجود داشته‌است که نام خود را به شهر فعلی شیراز داده‌است. خصوصا با توجه به اشاره‌ای که حمدالله مستوفی داشته‌است. مستوفی در نزهت‌القلوب (۷۴۰ ق) معتبرترین روایت را این می‌داند که شهر شیراز را محمد برادر حجاج ابن یوسف به زمان اسلام تجدید امارتش کرد. حمدالله مستوفی روایت دیگری هم آورده‌است که تجدید بنا بر دست عم‌زادهٔ حجاج محمد بن قاسم بن ابی عقیل صورت پذیرفته‌است. آثاری عیلامی (شامل یک سه پایه برنزی) مربوط به هزاره دوم پیش از میلاد در جنوب شرقی شیراز یافت‌شده‌است. همچنین در تعدادی لوح‌های عیلامی مکشوفه در پارسه (تخت جمشید) به کارگاه‌های مهمی در تی/شی-را-ایز-ایز-ایش (تیرازیس یا شیرازیس) اشاره می‌کند که بی‌شک همان شیراز امروزی است.

لیمبرت، شهبازی و آرتور آربری هر سه فهرستی از نشانه‌های متعددی از سکونت دایم در دشت شیراز و اطراف محل کنونی شیراز در دوران پیش از اسلام را ذکر کرده‌اند. مانند نگاره‌های سنگی مربوط به اوایل ساسانی، اشارات موجود به دو آتشکده (بنامهای هرمزد و کارنیان) وقلعه‌ای باستانی بنام شاه موبد و آثار کشف شده در قلعه ساسانی در محل فعلی قصر ابونصر.

شهبازی می‌گوید که شواهد بالا چنین می‌نمایاند که شیراز تا پایان دوره ساسانی شهری با جمعیتی عمده و احتملا مرکزی اداری بوده‌است. آرتور آربری چنین نتیجه می‌گیرد که بزرگی شیراز به هر اندازه بوده، این شهر در زمان داریوش زیر سایه پارسه و پس از حمله اسکندر مقدونی زیر سایه شهر همسایه استخر بوده‌است.

همچنین نام شیراز همراه بخش اردشیر خوره دوره ساسانی به مرکزیت فیروزآباد ذکر شده‌است و شیراز جزئی از آن بوده‌است.اردشیر خوره یکی از پنج بخشی بوده‌است که استان فارس ساسانیان را تشکیل می‌داده‌است.[۲۵] این اطلاعات در مهرهای ساسانی مربوط به اواخر ساسانی و اوایل دوران اسلامی کشف شده در محل قصر ابونصر در شرق محل کنونی شهر شیراز بدست آمده‌است و لیمبرت چنین پیشنهاد می‌نماید که استحکامات موجود در محل قصر ابونصر همان قلعه تیرازیس یا شیرازیس یاد شده در لوح‌های عیلامی پارسه است و بعدها پس از آنکه شهر فعلی شیراز در نزدیک این قلعه بنیان نهاده شده، این شهر نام خود را از این قلعه در حوالی شهر به یادگار گرفته‌است.

باستان شناسان موزهٔ متروپولیتن نیویورک نیز با توجه به نتایج حفاری‌های خود در محل قصر ابونصر، این استحکامات و احتمالا روستاهای اطراف را به عنوان محل شیراز قبل از اسلام پیشنهاد می‌کنند. آنها گفته‌های بلخی در قرن ۱۲ نقل می‌کنند که می‌گوید: در محلی که شیراز کنونی وجود دارد منطقه‌ای بوده‌است با چند قلعه در میان دشتی باز. آنان در مورد داستان بنیان نهاده شدن شهر جدید شیراز و انتقال آن به محل جدید چنین نظر می‌دهند که انتقال یک شهر در بسیاری جاهای دیگر مانند نیشابور و قاهره نیز اتفاق افتاده‌است. در این حالت پس از تحولات یا تغییراتی سیاسی، شهر به محلی در نزدیکی شهر قدیم منتقل شده و شهر قدیمی رها گشته تا به شهری حاشیه‌ای یا تلی از خرابه تغییر پیدا کند
 

sa@@ra

New member
در اسطوره‌ها و روایات سنتی

طبق روایتی سنتی بنای شیراز توسط تهمورث، از پادشاهان پیشدادی صورت گرفته و با گذشت زمان این شهر رو به ویرانی گذاشت. همچنین طبق روایت سنتی دیگری در محل شهر شیراز شهری بنام فارس بوده‌است که برگرفته از نام فارس پسر ماسور، پسر شِم، پسر نوح می‌باشد.
فتح فارس توسط مسلمانان

استان فارس ساسانیان شامل استان فارس، یزد، حاشیه خلیج فارس و جزایر آن و بخشی از خوزستان کنونی بود، و طی حملات اعراب بین سالهای ۶۴۰- ۶۵۳ میلادی که از بصره سازماندهی می‌شد به تسخیر درآمد. در آن زمان در محل شیراز کنونی شهری نبود. اما قلعه‌هایی در حوالی شیراز کنونی وجود داشت که در سال ۶۴۱ میلادی به تسخیر اعراب درآمد.[۲۸] در طی این دوران اعراب حملات متعددی از محل این قلعه به استخر تدارک دیدند. استخر، پایتخت فارس تا سال ۶۵۳ میلادی مقاومت کرد. «شهر اصلی فارس، استخر، پیوندهایی نزدیک با سلسله ساسانی و دین زردشتی داشتند. حکمرانان عرب می‌خواستند که مرکزی رقیب و اسلامی در قلمرو تازه فتح شده خود درست کنند.» هنگامی که اعراب شهر شیراز را بنیان نهادند، شهر را بگونه‌ای بنیان گذاشتند که بزرگتر از اصفهان باشد.

شهبازی می‌نویسد که به‌سبب قرار داشتن شیراز در محل تلاقی راه‌های منتهی به یزد، کرمان، خوزستان، اصفهان و خلیج فارس، شیراز به پایگاه (سپاه مسلمانان) در فارس و مقر دولت و کارگزاران ارشد نظامی و اداری تبدیل شد و برای دو قرن محل استقرار فرمانداران عرب فارس بود. هرچند تا دو قرن شیراز زیر سایه شهر رقیب، استخر بود. اما بتدریج با اسلام آوردن ایرانیان و انحطاط شهر استخر، اهمیت شهر استخر به شیراز منتقل شد. از این دوران اطلاعات کمی در دسترس است ولی مشخص است که تا قرن نهم میلادی شیراز دارای مسجد جامع نبوده‌است. یعنی تا زمانی که صفاریان شیراز را پایتخت حکومت خود قرار دادند.
آل بویه تا صفویان

در قرن چهارم و پنجم هجری قمری سلسلهٔ آل بویه فارس، شیراز را به پایتختی برگزیدند و مساجد، قصرها، کتابخانه و کانال آبرسانی از رودخانه کر در آن بنا نمودند. در این دوران شیراز به بزرگترین شهر استان فارس (شامل یزد و سواحل شمالی خلیج فارس) تبدیل شده بود. آل بویه پیرو شیعه ۱۲ امامی بودند و شیعه را تبلیغ نموده و مراسمی مانند محرم و عید غدیر را پاس می‌داشتند. با اینحال آل بویه سیاست مدارا و پذیرا بودن با سایر مذاهب مانند اهل سنت را در پیش داشتند. در زمان آنها غیر مسلمانان مانند زردشتی‌ها مجبور نبودند که علامت مشخص کننده به تن داشته باشند و یا در محله‌های خاصی زندگی کنند. در زمان آل بویه بازار شهر در هنگام جشن مهرگان و نوروز نورانی می‌شد و هنگامی که در سال ۳۶۹ هجری مصادف با ۹۸۰ میلادی مسلمانان شیراز بر علیه زردشتیان به اغتشاش پرداختند، عضدالدوله لشکری برای تنبیه اغتشاش‌کنندگان به شیراز فرستاد.
سکه‌ای مربوط به شیراز در دوران مغول.

اتابکان فارس (سَلغُریان) از نیمه قرن ۶ هجری (۱۲ میلادی) بر شیراز مستولی شدند. در دورهٔ آنها شیراز شکوفا شد و بناهای متعددی نظیر مدرسه، بیمارستان، بازار اتابک ساخته شد. به تدبیر اتابکان در حمله چنگیز خان مغول، شیراز از تخریب و قتل عام در امان ماند چرا که حکمرانان سلغری، ابوبکر بن سعد به پرداخت مالیات به مغولان رضایت دادند. آخرین حکمران اتابک اَبِش بنت سعد بود که به همسری پسر هلاکوخان مغول درآمد. مهریه او بخشش خراج شیراز بود و بدین ترتیب اتابکان فارس در سال ۶۸۵ هجری (۱۲۸۷-۱۲۸۶ میلادی) منقرض شد. شیراز همچنین از قتل عام تیمور نیز در امان ماند زیرا شاه شجاع، فرماندار فارس تسلیم شد. در قرن سیزدهم میلادی، شیراز مرکزی پیشرو در علم و هنر بود. بخاطر تشویق حاکمان و وجود دانشمندان و هنرمند، این شهر توسط جغرافی‌دانان قدیمی دارالعلم نامیده می‌شد
دوران صفویه تا دوران معاصر

شیراز بسال ۹۰۹ هجری (۱۵۰۳ میلادی) به دست صفویه افتاد. شاه اسماعیل در راه توسعه تشیع رهبران مذهبی اهل سنت شهر را از دم تیغ گذرانید. در این دوران بناهای متعددی در شیراز مانند مدرسه خان، قصری در محل «میدان» و حصاری بدور شهر ساخت. شهر شیراز در دوران صفویه دو گروه رقیب را در خود جای داده‌بود. حیدری‌ها که پیرو شیخ حیدر صفوی بودند و در شرق شرق سکنا داشتند و نعمتی‌ها که در غرب شیراز ساکن بودند و پیرو شاه نعمت الله ولی بودند. پس از حمله افغانها به ایران و سقوط صفویه در سال ۱۷۲۲ میلادی، سپاه افغان در سال ۱۷۲۳ روانه شیراز شد. شیراز بعد از نه ماه محاصره و تحمل قحطی تسلیم شد. گفته می‌شود طی این محاصره حدود ۱۰۰ هزار نفر از مردم شیراز هلاک شدند. نادرشاه توانست در سال ۱۷۲۹ شیراز را از دست افغان‌ها در آورد و خرابی‌های به بار آمده را ترمیم نماید. اما با شورش حکمرانان محلی در دوره افشاریان بر علیه نادر شاه، نادر شاه سپاهی را روانه شیراز کرد و شهر پس از چهار ماه محاصره سقوط کرد. پس از این حمله بسیاری از مردم شیراز از دم تیغ گذشتند و دو کله مناره در اطراف شهر برپا شد و باغ‌های اطراف شیراز نابود شد.
لطفعلی خان زند.
مجسمه کریم‌خان زند.

کریم خان زند شیراز را در سال ۱۱۸۰ هجری قمری (۷-۱۷۶۶ میلادی) به‌عنوان پایتخت سلطنت خود برگزید. در این دوران شیراز رونقی دوباره یافت و بر جمعیت آن افزوده‌شد. شیشه ساخت شیراز به تمام ایران صادر می‌شد و شراب شیراز که عمدتا توسط ارمنیان و یهودیان ساخته می‌شد از طریق خلیج فارس به بازار هند صادر می‌شد. در دوره کریم خان استادکاران و کارگران از سراسر ایران به شیراز آورده شدند.[۲۲] گفته شده‌است که تنها ۱۲،۰۰۰ نفر در ساختن خندق جدید دور شهر شرکت داشتند. بدستور کریم خان بناهای متعددی مانند ارگ جدید شهر، بازار وکیل، دیوان‌خانه، توپخانه، یک مسجد باشکوه و چند هزار مسکن برای لرها و لکهایی که در سپاه کریم خان بودند بنا شد. در آن زمان شیراز یازده بخش داشت که پنج تای آنها بخش‌های حیدری، پنج تای آنها نعمتی و یک بخش متعلق به یهودیان بود. پس از کریم خان، جانشینان وی موفق به حفظ سلسله زندیه نشدند و پس از روی کار آمدن قاجارها، آقا محمد خان قاجار پایتخت را به تهران منتقل نمود.[۲۲] در دوره قاجاریه، سید علی محمد باب در سال ۱۲۶۱ هجری قمری (۱۸۴۵ میلادی) در شهر شیراز شروع تبلیغ آیین خود نمود. او دستگیر و از شهر اخراج شد.

در اثر شیوع آنفولانزا در سال ۱۹۱۸ حدود ۱۰،۰۰۰ تن از مردم شیراز جان خود را از دست دادند. شیراز از دوران صنعتی شدن زمان رضا شاه که در شهرهای مختلف ایران رخ داد، چندان بهره‌ای نبرد. ولی پس از جنگ جهانی دوم شیراز پیشرفت زیادی داشت.] در سال ۱۳۵۳ شیراز از نظر بزرگی بعد از شهرهای صنعتی تبریز و اصفهان و شهر مذهبی مشهد قرار داشت. در سال‌های منتهی به انقلاب شیراز شاهد رشد خوبی بود. هر چند دیگر شیراز دیگر در سر شاهراه ترانزیت کالا از بنادر خلیج فارس به داخل ایران را نداشت، چون نقش سنتی بندر بوشهر با ساخته شدن راه‌آهن سراسری به بنادر دیگری انتقال یافته بود. با اینحال مراکز آموزش عالی، پایگاه‌های نظامی و صنعت گردشگری رشد خوبی در این شهر داشت.

پس از انقلاب، احیا و مرمت آثار تاریخی مورد توجه قرار گرفته‌است که از مهم‌ترین کارهای انجام گرفته می‌توان به احیای ارگ کریم خان، مرمت و بازسازی آرامگاه خواجوی کرمانی و دروازه قرآن، حمام وکیل و حافظیه اشاره نمود.

یه علت گازرسانی از پالایشگاه گازی بیدبلند به مجتمع پتروشیمی شیراز، شهر شیراز یکی از اولین شهرهای گازرسانی شده در ایران بوده‌است، شرکت گازرسانی منطقه ۵ از سال ۱۳۴۲ در این شهر فعالیت داشته‌است که در اسفند ماه ۱۳۷۷ به شرکت گاز استان فارس تغییر نام یافت
 

sanaz

New member
سارا تو که هنوز بیداری خوشم میا مث خودومی
راستی ای مطالب بلن بالا میزاری وجدانا خودت تا تهشو میخونی؟؟؟؟
 

sa@@ra

New member
سارا تو که هنوز بیداری خوشم میا مث خودومی
راستی ای مطالب بلن بالا میزاری وجدانا خودت تا تهشو میخونی؟؟؟؟
ووووی ها ساناز بیدارم ووووی ساناژ صداشو در نیار عاموووو هبرومون رفت.الان امیر میاداااااااااااااااا:tonguesmiley:
:25r30wi:
 

sa@@ra

New member
روز شیراز

پرواز بالن‌های هوای داغ در روز شیراز (۱۳۸۹ هجری خورشیدی)

با تصویب شورای شهر شیراز و تایید مجلس شورای اسلامی روز میانی بهار، ۱۵ اردیبهشت به نام روز شیراز نامگذاری شده‌است. به همین مناسبت، همه ساله برنامه‌های ویژه‌ای از طرف شهرداری شیراز در این روز برگزار می‌گردد. به عنوان مثال در سال ۱۳۸۹ هجری خورشیدی برای اولین بار در ایران ۱۲ بالون هوای داغ به طور هم‌زمان بر فراز آسمان شیراز به پرواز درآمدند. به مناسبت هفته شیراز بالن‌هایی از کشورهای مختلف اروپایی توسط بالن سواران حرفه‌ای با حضور شهروندان شیرازی در آسمان شیراز پرواز کردند. بالن‌ها از ۲ منطقه استادیوم ورزشی حافظیه و دانشگاه علوم پزشکی شیراز برخاسته و پس از پروازی تقریبا ۲ ساعته بر فراز شهر شیراز، در نقاط مختلف فرود آمدند.


[/URL[
 

sa@@ra

New member
روز شیراز

پرواز بالن‌های هوای داغ در روز شیراز (۱۳۸۹ هجری خورشیدی)

با تصویب شورای شهر شیراز و تایید مجلس شورای اسلامی روز میانی بهار، ۱۵ اردیبهشت به نام روز شیراز نامگذاری شده‌است. به همین مناسبت، همه ساله برنامه‌های ویژه‌ای از طرف شهرداری شیراز در این روز برگزار می‌گردد. به عنوان مثال در سال ۱۳۸۹ هجری خورشیدی برای اولین بار در ایران ۱۲ بالون هوای داغ به طور هم‌زمان بر فراز آسمان شیراز به پرواز درآمدند. به مناسبت هفته شیراز بالن‌هایی از کشورهای مختلف اروپایی توسط بالن سواران حرفه‌ای با حضور شهروندان شیرازی در آسمان شیراز پرواز کردند. بالن‌ها از ۲ منطقه استادیوم ورزشی حافظیه و دانشگاه علوم پزشکی شیراز برخاسته و پس از پروازی تقریبا ۲ ساعته بر فراز شهر شیراز، در نقاط مختلف فرود آمدند.


[/URL[


بچااااااااااااااا پرچم بالاس
نیگاااااااااااااااا اخه کیا واسه شهرشون روز دارن
 

k-b

New member
  • ازدختره ميپرسن شما شیرازی هسين؟
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    ميگه: نه چشماتون قشنگ ميبينه!!!




 
بالا