بررسی کتاب Vocabulary for High School Students

mojnia

New member
hostile.jpg


مخالف ،خصم ،دشمن ،خصومت اميز،متخاصم ،ضد

میشه براش با پاستیل شبیه سازی کرد؟
 

mojnia

New member
impatient.jpg

patient
شکيبا،صبور،از روى بردبارى ،پذيرش ،بيمار،مريض
impatient
نا شکيبا،بى صبر،بى تاب ،بى حوصله ،بد اخلاق
این پتیاره ها آدم های بداخلاق و بی حوصله و....هستن



۱- ناشکیب، ناشکیبا، بی‌صبر، عجول، نابردبار
I was impatient to go to Sherry
برای رفتن به نزد شری بی‌تاب بودم.
his father was an impatient man
پدرش مرد کم صبری بود.

۲- بیقرار، بیتاب، مشتاق ۳- بی‌طاقت، بی‌تحمل
he was impatient with injustice
او تاب تحمل بی عدالتی را نداشت.
impatient of
ناتوان در تحمل چیزی، نابردبار نسبت به
he is impatient of people who boast
او نمی‌توانست آدم‌های خودستا را تحمل کند.
 
آخرین ویرایش:

mojnia

New member
inter.jpg


inter
در خاک نهادن ،مدفون ساختن ،در قبر نهادن ،زير خاک پوشاندن

این ترم واحدامو که پاس کردم تمام کتابامو زیر خاک دفن می کنم

پیشوند: ۱- میان، بین [international] ۲- متقابل، برهم، درهم، اندر
[interact]
 
آخرین ویرایش:

mojnia

New member
mitigate.jpg


ملایم کردن یا شدن، آرام کردن یا شدن، تخفیف یافتن، تسکین
دادن یا یافتن، سبک کردن یا شدن
he swallowed opium to mitigate pain
او برای تسکین درد تریاک می‌خورد.
disasters can be, if not prevented, at least mitigated
اگر نشود جلو فاجعه‌ها را گرفت لااقل می‌توان از شدت آنها کاست.
a cool breeze that mitigated the heat
نسیم خنکی که گرما را کمتر می کرد.
a sentence of 20 days imprisonment can be mitigated to 10
حکم زندان ۲۰ روزه را می‌توان به ۱۰ روز تخفیف داد.
 

mojnia

New member
novice.jpg


نوآموز، تازه کار، خام‌دست، مبتدی،

نوویست: نو است خام است تازه کار است
 

mojnia

New member
inapproprate.jpg


غير مقتضى ،بيجا،نامناسب ،ناجور،بيمورد

in پیشوند منفی کننده
appropriate

۱- به خود اختصاص دادن، برای خود برداشتن ۲- (بدون اجازه)
برداشتن، تصاحب کردن، بالا کشیدن (اموال)، به جیب زدن

during their absence, he appropriated their share of the money
او در غیاب آنها سهم پول آنها را خورد.

۳- تخصیص دادن، اختصاص دادن
more money was appropriated for building schools
پول بیشتری برای ساختن مدرسه اختصاص داده شد.
not enough money has been appropriated for the construction of the new airport
پول کافی برای ساختن فرودگاه جدید کنار گذاشته نشده است.

۴- شایسته، درخور، مناسب، پسندیده، بجا، جایز
this suit is not appropriate for tonight's party
این لباس برای مهمانی امشب مناسب نیست.
an English class appropriate for children
انگلیسی مناسب برای کودکان
they thanked him appropriately
به طور شایسته‌ای از او سپاسگزاری کردند.
this joke is not appropriate in front of ladies
این شوخی جلوی خانم‌ها جایز نیست.
 

mojnia

New member
With proper attention to risk stratification and surveillance, exercise is safe for the mother and fetus. Benefits of exercise in pregnancy include reduction in Cesarean section rates, appropriate maternal and fetal weight gain, and managing gestational diabetes.
 

mojnia

New member
lucrative.jpg


سود آور، پر سود، پر درآمد، پر منفعت، پول‌ساز



Plant-derived phytochemicals consisting of phenols and flavonoids possess antioxidant properties, eventually rendering a lucrative tool to scavenge reactive oxygen species.
 

Avid.93

New member
سلام خیلی تاپیک خوبیه چرا تعطیل شده؟؟؟:sadsmiley:
من این کتاب و گرفتم ولی نمیدونم چرا خیلی جذبش نمیشم خیلی لغات خوبی داره این تاپیک باعث میشه منم خوندن این کتاب رو ادامه بدم...:a2d3:
 

niusha-200008

New member
بچه اطلاع دارين كه اين كتاب راهنما يا ترجمه داره يا نه؟
من جواب بعضي تمرينارو شك دارم نميدونم جوابو از كجا چك كنم
 
بالا