من میرم به دهه 40در امریکا البته فبل از جنگ ....زمانی که دخترها لباسهای بلند پفی میپوشیدند و در جشنها و مهمانیهای خونوادگی با مردهای خوش تیپ میرفصیدند...اسکارلت اوهاراو ازاین حرفها
خیلی دوست دارم:smiliess (3):
سلام می خواستم بگم که مطالبی که نوشتین جنبه ی علمی نداره و اشتباه است... من توی دوره ی کارشناسی درس فیزیک مدرن رو پاس کردم و لا نظریات انیشتین یه مقدار آشنا شدم ... البته خودم هم یه مقدار مطالعه ی جانبی داشتم...
انیشتین دو چیز رو اثبات کرده، که وقتی کنار هم قرار می گیرن، سفر زمان رو نقض می کنن. اول: اثبات کرده که هرچه سرعت حرکت جسمی بیشتر باشه زمان براش کندتر می گذره... مثلا اگر جسمی با سرعت 259000 کیلومتر بر ثانیه یعنی 86 درصد سرعت نور حرکت کنه، زمان براش نصف میشه... هرچه به سرعت نور نزدیک تر بشه زمان کندتر و کندتر میشه و در نهایت زمانی که به سرعت نور رسید زمان متوقف میشه
مورد دوم: اثبات کرده هیچ جسمی نمیتونه به سرعت بالاتر از سرعت نور برسه و زمانی که اجسام به سرعت نور می رسن به انرژی (فوتون) تبدیل میشن
خب اگر بخواهیم در زمان سفر کنیم (فقط به آینده... به گذشته به هیچ عنوان نمیشه سفر کرد) باید به سرعتی بالاتر از سرعت نور دست پیدا کنیم که طبق اثبات دوم اینشتین غیر ممکنه
سفر به آینده از طریق قانون دوم انشتین یعنی نسبیت عام
بر اساس قانون نسبیت عام انشتین ما چیزی به اسم زمان به تنهایی یا فضا به تنهایی نداریم و فضا و زمان مثل تار و پود یک پارچه نخی در هم آمیخته هستن و اون چیزی که هست فضا -زمان هستش نه فضا یا زمان منظورم اینه که وقتی یکی بخواد به فضای خالی جلوی چشش نگاه کنه!!!! فضا - زمان رو در واقع میبینه و زمان بعد چهارم میباشد ممکنه بعضی از دوستان بگن بعد چهارم کو پس چرا نمیبینمش و فضای اطرافشونو نگاه کنن و بگن این طول این عرض اینم ارتفاع پس کو بعد چهارم؟؟؟؟!!!!! مشکل اینجاست که دوستان انتظار دارن بعد چهارم هم باید جنسش از فضا باشه در حالی که جنسش از زمانه و دیده نمیشه فقط حس میشه. در واقع دادن مختصات فضایی یه نقطه به شکل سه مولفه ای کاملا اشتباهه و باید به شکل چهار مولفه ای باشه که ولفه اول طول دوم عرض سوم ارتفاع و چهارم زمان است
حالا یه سوال آیا اگه جسمی از جاش حرکت نکنه مختصاتش تغیر میکنه یا نه ؟؟؟؟ قطعا بله مختصاتش تغیر میکنه چون مولفه چهارم که زمان است در حال تغیره.
حالا بریم رو موضوع سفر به آینده از طریق نظریه دوم یعنی نسبیت عام
در نسبیت عام اجسام به واسطه جرمی که دارن میتونن در فضا - زمان گودی یا خمیدگی ایجاد کنن به شکلی که در لینک زیز هست توجه کنید
نسبیت عام - ویکی*پدیا
در نتیجه این همون نکته ایه که باهاش میشه در زمان سفر به آینده کرد اجسام سنگینی چون سیاهچاله ها که در مرکز هر کهکشانی وجود دارن به دلیل خمیدگی زیادی که در فضا زمان ایجاد کرده اند یعنی باعث کشیده شدن زمان در اطراف خود میشوند بر روی کند شدن زمان خیلی موثرند یعنی اگه یک سفینه فضایی در اطراف یک سیاه چاله حرکت کن زمان برای سرنشینهای داخل سفینه نصف زمانیه که بر روی کره زمین برای ما میگذره یعنی اگه اونجا 4 دقیقه بگذره برای ما 8 دقیقه میگذره و اگه برای آنها 5 سال گذشته باشه واسه ما 10 سال گذشته و جالب این که از این نظریه های انشتین در عمل بهره بردن به عنوان مثال ماهواره های جی چی اس که بالای سر ما در حال گردشند به اندازه چند نانو ثانیه در اونا زمان سریعتر میگذره واسه ما و وقتی که برای اولین بار دانشمندان ناسا این ماهواره ها رو پرتاب کردن از قبل انتظار چنین اتفاقی رو بر اساس نظریه نسبیت عام انشتین داشتن واسه همین ساعت های اتمی که در این جی چی اس ها به کار برده شد چند نانو سانیه عقربه هاشونو عقب بردن برای تصحیح اختلاف زمانی که در اثر خمیدگی فضا زمان بوجود میاد.
ادامه دارد.......
من این مطلبو بارها خوندم ولی هیچ وقت نتونستم درکش کنم که چه طور وقتی به سرعت نور نزدیک میشیم زمان کند میشه و این دوتا چه ربطی به هم دارند یه خورده برام مبهمه و بعضی وقت ها آرزو می کردم کاش فیزیک خونده بودم.البته چند وقت پیش تو خبرها خوندم که ذره ای کشف شده که سرعتش بیشتر ازسرعت نور هست! یه سوالی هم که این مواقع مطرح می شه اینه که اگر به گذشته می شد برگشت باید افرادی مثل هیتلر رو نابود می کرد قبل از اینکه جنایتهای آیندشون رو انجام بدن؟!!! ویا با تغیر گذشته تکلیف آیندگان چی می شه؟!!! من خودم دوست دارم هم به گذشته هم به آینده برم خصوصآ به آینده:smiliess (11):
درسته برادر من فیزیک بیشتر از من خونده همیشه برام توضیح می داد ولی من کمتر متوجه می شدم بعدآ فهمیدم مشکل خیلی های دیگه هم هست شاید باید فیزیک خوند تا درک کرد! به هر حال فیزیک و کلآ علم جذابه.مباحث نسبیت از سنگین ترین مباحث فیزیک جدید هست... بچه های فیزیک هم اینو درک نمی کنن... نه تنها دانشجوها... حتی استادها...
من میرم به دهه 40در امریکا البته فبل از جنگ ....زمانی که دخترها لباسهای بلند پفی میپوشیدند و در جشنها و مهمانیهای خونوادگی با مردهای خوش تیپ میرفصیدند...اسکارلت اوهاراو ازاین حرفها
خیلی دوست دارم:smiliess (3):