یه روانشنایس باید با مریضش همدردی کنه تا بتونه راه حل مناسبی رو به اون پیشنهاد کنه اما نباید اونقدر درگیر مشکل بیمار بشه که زندگی شخصی خودش تحت تاثیر قرار بگیره و یا اونقدر با مریض روابط صمیمانه داشته باشه که مریض حد و حدود خودش رو فراموش کنه و حرمت ها رو بشکنه - همدردی همراه با احترام متقابل روانشناس و بیمار باید باشه
اخلاق حرفه ايي روانشاسي اجازه برقراي ارتباط عاطفي بين مراجع و متخصص رواني را ميدهد؟
- نویسنده موضوع shahram25
- تاریخ شروع
RBC!
New member
وقتی کسی به روانشناس مراجعه میکنه یعنی مشکلی داره که نمیتونه به تنهایی از پسش بر بیاد و نیاز داره کسی دستش رو بگیره و انتخاب درست رو نشونش بده.. نه اینکه کارش رو سخت تر کنه
کسی رو میشناختم که برای مشکلش به روانشناسی مراجعه کرده بود.. شوهر این خانوم به ایشون خیانت کرده بود و با همسر دومش زندگی می کرد و این خانوم رو هم طلاق نمیداد.. ایشون هم به خاطر فرزندشون مجبور بودن که تحمل کنن ولی شدیدن خلا عاطفی داشتن چون از جانب همسرشون حمایتی روشون نبود و در واقع داشتن شکنجه میشدن.. برای همین به روان شناس مراجعه کردن تا به حل مشکلشون کمک کنه.. بعد از مدتی به روان شناسشون وابسته شدن و بعدها دیدن که به ایشون علاقه مندن! ولی این موضع رو بروز ندادن تا اینکه تو یه جلسه که حال خانوم خیلی بد بود روانشناس به ایشون ابراز علاقه میکنه تا بلکه کمی از دردشون رو کم کنه و بعد بخونید ادامه ماجرا رو..
میخوام بگم یه روان شناس حق نداره به کسی که نیازمند کمک ِ و تشنه ی محبت ِ حتی برای تسکین لحظه ای اون درد محبتی بکنه که شاید اثرات جانبیش خیلی بیشتر باشه..
کسی رو میشناختم که برای مشکلش به روانشناسی مراجعه کرده بود.. شوهر این خانوم به ایشون خیانت کرده بود و با همسر دومش زندگی می کرد و این خانوم رو هم طلاق نمیداد.. ایشون هم به خاطر فرزندشون مجبور بودن که تحمل کنن ولی شدیدن خلا عاطفی داشتن چون از جانب همسرشون حمایتی روشون نبود و در واقع داشتن شکنجه میشدن.. برای همین به روان شناس مراجعه کردن تا به حل مشکلشون کمک کنه.. بعد از مدتی به روان شناسشون وابسته شدن و بعدها دیدن که به ایشون علاقه مندن! ولی این موضع رو بروز ندادن تا اینکه تو یه جلسه که حال خانوم خیلی بد بود روانشناس به ایشون ابراز علاقه میکنه تا بلکه کمی از دردشون رو کم کنه و بعد بخونید ادامه ماجرا رو..
میخوام بگم یه روان شناس حق نداره به کسی که نیازمند کمک ِ و تشنه ی محبت ِ حتی برای تسکین لحظه ای اون درد محبتی بکنه که شاید اثرات جانبیش خیلی بیشتر باشه..
یه روانشناس خوب اونیه که توجه مثبت بدون شرط درمورد همه مراجعاش داشته باشه.وبتونه با روشهایه مختلف احساسات سرکوب شده بیمارشو بکشه بیرون. واین روش همدلی و
همدردی یکی از روشهایه خطرساز برای مشاور است که موجب وابستگی مراجع کننده به مشاورش میشه.که مشاور باید این حسو قبل از مراجع کننده درک کنه که به خطر نزدیک شده .باید
روشهایه مناسب غیر مستقیم رو در این صورت بکار ببره.واگر نتونه حس خطر شدید بشه باید مراجع کننده رو ارجاع بده.
و rbc عزیزم یه مشاور هیچوقت نباید راهه دقیق و به کسی نشون بده ویا بجایه بیمار راه حلی رو انتخاب کنه . فقط میتونه پیشنهاد بده.روشهایه انتخاب درست رو نشون بده نه خوده
انتخاب رو..واینکه علاقمندی بیمار به مشاورش یکی از واقعیتها و خطرات شغل روانشناسیه.وهیچ مشاوری دوس نداره خودشو تو این خطر بنداز
همدردی یکی از روشهایه خطرساز برای مشاور است که موجب وابستگی مراجع کننده به مشاورش میشه.که مشاور باید این حسو قبل از مراجع کننده درک کنه که به خطر نزدیک شده .باید
روشهایه مناسب غیر مستقیم رو در این صورت بکار ببره.واگر نتونه حس خطر شدید بشه باید مراجع کننده رو ارجاع بده.
و rbc عزیزم یه مشاور هیچوقت نباید راهه دقیق و به کسی نشون بده ویا بجایه بیمار راه حلی رو انتخاب کنه . فقط میتونه پیشنهاد بده.روشهایه انتخاب درست رو نشون بده نه خوده
انتخاب رو..واینکه علاقمندی بیمار به مشاورش یکی از واقعیتها و خطرات شغل روانشناسیه.وهیچ مشاوری دوس نداره خودشو تو این خطر بنداز
در روانشناسی روشهایه مختلفی هست که مشاور برای درمان مجبوره به درصورت جواب ندادن یه روشها به روشهایه دیگر متوسل بشه.یه روانشناس حتی در صورت لزوم باید اجازه بده که مراجع کننده از حدو حدودش بکشنه یا حتی حرمت شکنی کنه.حتی اگه مراجع کننده به مشاور حمله کنه مشاور نباید با اون مقابله کنه و اونو تحقیر کنه.مشاور کسیه که افرادی که نتونستن اون هییجاناتشونو در محیط زندگی خالی نکنن.کمک کنه طرف تخلیه هیجانی کنه به هر شرایطی که باشهه.تا بتونه اروم بشه.همه مردم وقتی یه معتاد و قاتل میبینن میگن حقشه باید بمیره یا اعدام بشه ......ولی یه مشاور خوب هیچوقت این حسو نمیکنه.اونا هم مثل ادمایه موفق ادم هستند ولی شرایط بد تحول اونارو به اونجا رسونده.ویه مشاور همون توجه و احترام بدون شرط رو درمورد اونا اجرا میکنه تا بتونه به درمان برسه
اگه زد طرفو ناکار کرد اون وقت چی باز بزاره مریض تخلیه هیجانی داشته باشه آیاااااااااااا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:wacsmiley:
عزیزم اون مریضی که احتمال ناکار کردنه دکتر رو داشته باشه که حتما مشکل خاصی داره که باید بستری بشه .که احتمال داره نه تنها به دکترش بلکه به هر کسی اسیب برسونه.ودر این جور مواقع هم اقدامات لازم رو جهت ارامش بیمار انجام میدهند
منظورم از حمله حمله لفظیه نه حمله فیزیکیی
shahram25
New member
دیلک جام منظور ملیسا از این بحث اینو بود که مشتور باید مراجع(بیمار) رو به صرف انسان بودن بپذیره و به این میگن پذیرش بدون شرط با هر درجه از خطر یا اختلال
psychology123
New member
somi.l کاملا درست می فرمایین.
دوستان دیگر هم درست می گن البته با درک منظورشون. اما بچه ها واقعا" به کلماتی که بکار می برین توجه کننین چون دو کلمه همدردی -sympathy- با همدلی-empathy کاملا با هم از نظر معنی فرق می کنن
و یه اصطلاح هست که می گه باید با مراجع empathy نه sympathy داشت
یعنی: همدلی داشت نه هم دردی
همون طور که می دونین نه تنها این کلمات مشابه بلکه در تمامی مکالمات باید مواظب تک تک واژه هایی که به کار می بریم باشیم چون همون یه واژه شاید نه چندان مهم می تونه توی روند مشاوره اثر زیادی داشته باشه.
روانشناسی رشته بسیار حساسی هست و نمی شه راحت از کنارش گذشت و فقط به عنوان یک شغل بهش نگاه کرد. به نظر من بچه هایی که پا در این عرصه می گذارن وظیفیه بزرگی رو روی دوش خودشون دارن.
باید قبل از شروع مشاوره دادن هر یک از ما کامل روی خودمان کار کنیم و مشکلات یا کمبودها خودمان را تا حدودی برطرف کنیم البته زیر نظر یک استاد صاحب فن
و بعد وارد روند مشاوره دادن شویم.
موفق پیروز باشد
آخرین ویرایش:
psychology123
New member
اقای شهرام همان طور که خودتون می دونین پذیرش بدون شرط یعنی پذیرفتن مراجع بدون هیچ پیشداوری نه اینکه پذیرش با هر درجه از خطر و اختلال.
فکر کنم مزاح فرمودین :smiliess (3):
shahram25
New member
دوست خوبم درسته حق باشماست منظورم همون بود