دل من حالش خوشه اصلا بلد نیست بگیره
ولی خیلی تنگ میشه گاهی می ترسم بمیره
اما بازم به خودش میادو سوسو می زنه
باز حیاط خلوت سینمو جارو میزنه
میگمش تا کی میخوای عاشق بشیو بشکنی
به روی خودش نمیاره، می پرسه با منی
با کیم با توی عاشق پیشه ی سر به هوا
با توی دیونه ی در به در بی سر و پا
با تو که هر چی دارم می کشم از دست تواِ
با تو که هر جا میرم اسیر دربست تواِ
کی می خوای دست از سر آبروی من برداری
کی می خوای عقلی که دزدیدی سر جاش بذاری
کی می خوای بزرگ بشی، سنگین بشینی سرجات
سر به راه بشیو دنیا رو نذاری زیر پات
دل من حالش خوشه اصلا بلد نیست بگیره
ولی خیلی تنگ میشه گاهی میترسم بمیره
ولی خیلی تنگ میشه گاهی میترسم بمیره...
ترانه ای از "رضا صادقی"