تنها مرگ است که دروغ نمیگوید. حضور مرگ همهی موهومات را نیست و نابود میکند. ما بچهی مرگ هستیم و مرگ است که ما را از فریبهای زندگی نجات میدهد، و در ته زندگی، اوست که ما را صدا میزند و به سوی خودش میخواند.مرگ همهی هستیها را به یک چشم نگریسته و سرنوشت آنها را یکسان میکند. نه توانگر میشناسد، نه گدا، نه پستی، نه بلندی؛ و در مغاک تیره آدمیزاد، گیاه و جانور را در پهلوی یکدیگر میخواباند. تنها در گورستان است که خونخواران و دژخیمان از بیدادگری خود دست میکشند، بیگناه شکنجه نمیشود، نه ستمگر هست، نه ستم دیده، بزرگ و کوچک در خواب شیرین غنوده اند. چه خواب آرام و گوارایی است که روی بامداد را نمیبینند، داد و فریاد و آشوب و غوغای زندگی را نمیشنوند! (صادق هدایت).