نیمی از جهانم برای تو
نیمی برای گنجشكها
نیمی از دوست داشتنم برای تو
نیمی برای باد
تا كوچه ها را بگردد!
نیمی از مهربانیم برای تو
نیمی برای باران
تابر زمین ببارد!
و ناگهان
مرا بنام كوچكم صدا می كنی
گنجشكهایم به سرزمین تو كوچ می كنند
و من
با این همه بیابان
كه هیچ هم بهار نمی شوند
فصلها را گم می كنم...
(فخری برزنده)