bacillus.bs
New member
چه جوري بعد از ربع ساعت بيدار بشيم؟
ما كه نمي دونيم كي خوابمون ميبرههههه:21:
ما كه نمي دونيم كي خوابمون ميبرههههه:21:
مطالعه گروهی گروه بازمانده های ارشد 92
- نویسنده موضوع mohammad63
- تاریخ شروع
shs
New member
سلام تارا ی عزیز
من نمیتونم برم کتابخونه به n د لیل .....
منم خوشبختم :ad54ad:
pashmak
New member
hematology70
New member
دوستان یه روز ظهر امتحان کنین.
مثلا ساعت2 ظهر تا 2/15 بخوابین بعد بیدار شین 5 دقیقه تو جای خودتون بمونین(اگه بعد از بیدار شدن زود بلند شین احتمال سردردتون100%) بعد یه آب به صورتتون بزنین به خودتونم بگین که چقد زیاد خوابیدم قطعا بعد2-3 روز براتون15 دقه خوابین حتی زیاد به نظرتون میرسه
دوستان این روش جواب داده حتی توی بهار:25r30wi:
مثلا ساعت2 ظهر تا 2/15 بخوابین بعد بیدار شین 5 دقیقه تو جای خودتون بمونین(اگه بعد از بیدار شدن زود بلند شین احتمال سردردتون100%) بعد یه آب به صورتتون بزنین به خودتونم بگین که چقد زیاد خوابیدم قطعا بعد2-3 روز براتون15 دقه خوابین حتی زیاد به نظرتون میرسه
دوستان این روش جواب داده حتی توی بهار:25r30wi:
بیوتکنولوژی
New member
سلام و درود ....بچه ها من نوری هستم.. رمز عبورم با شیطنت یکی از رفقا عوض شده. هرچه هم سعی کردم درست نشد. فعلاً با این نام هستم تا بعد.
چرا اینجا هیچ کس نیست. تارا خانم؟ هورسا جان؟ داداش محمد؟ پ چرا اینجا خلوته. من تازه از مسافرت برگشتم. جاتون خالی خوزستان بودم چندید روز... خرمشهر آبادان..... اهواز مسجد سلیمان... ایذه... باغملک.... وای چه قدر جاده مسجد سلیمان شهرکرد قشنگه... الکی اسم شمال در رفته... جاده لردگان ایذه هم همنطور...> جنگل های بلوط... گندم زارهای پهناور...دشت های شقایق... از همین حالا دلم تنگ شده!!:sad:
شماها چه کردید... من از همین امشب می خوام شروع کنم به درس خوندن. با شیمی شروع میکنم. در ضمن من فقط شبا میتونم بیام سر بزنم. حدود 11..12 شب.یا علی
چرا اینجا هیچ کس نیست. تارا خانم؟ هورسا جان؟ داداش محمد؟ پ چرا اینجا خلوته. من تازه از مسافرت برگشتم. جاتون خالی خوزستان بودم چندید روز... خرمشهر آبادان..... اهواز مسجد سلیمان... ایذه... باغملک.... وای چه قدر جاده مسجد سلیمان شهرکرد قشنگه... الکی اسم شمال در رفته... جاده لردگان ایذه هم همنطور...> جنگل های بلوط... گندم زارهای پهناور...دشت های شقایق... از همین حالا دلم تنگ شده!!:sad:
شماها چه کردید... من از همین امشب می خوام شروع کنم به درس خوندن. با شیمی شروع میکنم. در ضمن من فقط شبا میتونم بیام سر بزنم. حدود 11..12 شب.یا علی
tata300i
New member
شمال خیلی هم خوبه:smiliess (6):
البته همه جای ایران سرای من است:thanks:
آفرین خوبه خوب بخون که تا پیروزی چند قدم بیشتر نمونده
بیوتکنولوژی
New member
تقدیم به عاشقان بیوتک و ژنتیک و کلاً مسائل مولکولی
یار من آنکه به دنیا ژنوتیپش یکتاست
فنوتیپ خوش او چون فنوتیپ گلها است
هست در هر نگهش رمز هزاران ژن عشق
که همه ترجمه ی رشته ای از "دی ان آ" ست
دوش از بهر دلم عشوه چنان سنتز کرد
که فغان از همه ژنهای وجودم برخاست
این یکی کرد جهش وان دگری شد معیوب
کدون زندگیم گشت دچار کم و کاست
گشت معیوب مرا هر چه ژن غالب بود
حالیا! کار من سوخته دل واویلا
کاریوتیپ من بد بخت چنان قاطی کرد
که گمانم اثرش تا به ابد پابرجاست
گفتم: ای یار مکن ،شد ژنوتیپم بر باد
خنده ای کرد و بگفت از فنوتیپت پیداست
گفتم: آخر تو مرا آلل صبری بفرست
که از عصیان جهش ، بند جنونم برپاست
ژن امیدمرا
نوکلئوتیدیست حقیر
ژن جور تو ، ولی ، نوکلئوتیدش صدتاست
پلی پپتید غمت بسکه دراز است ای دوست
بهر آن جان بود در دل تنگی که مراست
گفت باید که به راهم هموزیگوت گردی
هتروزیگوس ، تو مباش، اربه دلت الفت ماست
گفتمش:من هموزیگوس نتوانم گشتن
چون نماندست مرا یک اتوزوم سالم و راست
عاشقی را که چنان سندرم عشق دهند
تو تعجب مکن ار اشک غمش چو دریاست
حالیا! زین ژنوتیبی که نصیبم گشته
فنوتیپم به میان همه انگشت نماست
به اشارت و کنایات و تمسخر ، یا طعن
من ندانم که چنین سنگدلی بی انصاف
از کجا آمده و اصل و
تبارش ز کجاست
بهر سلول حیات اینهمه ، پپتید بلاست
همه زیر سر یک رشتهء .::ام ار ان آ::. ست
خواهم اینجا که سوالی بکنم از استاد
بین ما رابطه غالب و مغلوب چراست؟
از چه رو در ژن عشق من بدبخت فقط
آلل غصه و اندوه و غم و درد و بلاست
حال در خاتمه شعر که شد قافیه تنگ
کنم از حضرت استاد من آنرا درخواست
که بر من ببخشید همه وراجی را
چونکه تنها صفت غالب جمع شعراست
آری ! آخر به یکی دام بلا می افتد
هر که چون مستی ما دائما" او سر به هواست
همولوگ نیست چو هرگز دل او با دل من
این دو را دادن پیوند فقط کار
خداست
دکتر سپهر طباطبایی
یار من آنکه به دنیا ژنوتیپش یکتاست
فنوتیپ خوش او چون فنوتیپ گلها است
هست در هر نگهش رمز هزاران ژن عشق
که همه ترجمه ی رشته ای از "دی ان آ" ست
دوش از بهر دلم عشوه چنان سنتز کرد
که فغان از همه ژنهای وجودم برخاست
این یکی کرد جهش وان دگری شد معیوب
کدون زندگیم گشت دچار کم و کاست
گشت معیوب مرا هر چه ژن غالب بود
حالیا! کار من سوخته دل واویلا
کاریوتیپ من بد بخت چنان قاطی کرد
که گمانم اثرش تا به ابد پابرجاست
گفتم: ای یار مکن ،شد ژنوتیپم بر باد
خنده ای کرد و بگفت از فنوتیپت پیداست
گفتم: آخر تو مرا آلل صبری بفرست
که از عصیان جهش ، بند جنونم برپاست
ژن امیدمرا
نوکلئوتیدیست حقیر
ژن جور تو ، ولی ، نوکلئوتیدش صدتاست
پلی پپتید غمت بسکه دراز است ای دوست
بهر آن جان بود در دل تنگی که مراست
گفت باید که به راهم هموزیگوت گردی
هتروزیگوس ، تو مباش، اربه دلت الفت ماست
گفتمش:من هموزیگوس نتوانم گشتن
چون نماندست مرا یک اتوزوم سالم و راست
عاشقی را که چنان سندرم عشق دهند
تو تعجب مکن ار اشک غمش چو دریاست
حالیا! زین ژنوتیبی که نصیبم گشته
فنوتیپم به میان همه انگشت نماست
به اشارت و کنایات و تمسخر ، یا طعن
من ندانم که چنین سنگدلی بی انصاف
از کجا آمده و اصل و
تبارش ز کجاست
بهر سلول حیات اینهمه ، پپتید بلاست
همه زیر سر یک رشتهء .::ام ار ان آ::. ست
خواهم اینجا که سوالی بکنم از استاد
بین ما رابطه غالب و مغلوب چراست؟
از چه رو در ژن عشق من بدبخت فقط
آلل غصه و اندوه و غم و درد و بلاست
حال در خاتمه شعر که شد قافیه تنگ
کنم از حضرت استاد من آنرا درخواست
که بر من ببخشید همه وراجی را
چونکه تنها صفت غالب جمع شعراست
آری ! آخر به یکی دام بلا می افتد
هر که چون مستی ما دائما" او سر به هواست
همولوگ نیست چو هرگز دل او با دل من
این دو را دادن پیوند فقط کار
خداست
دکتر سپهر طباطبایی
سلام بر نوری خودمون
ای بابا ... ای بابا ... همه منو ول کردین رفتین. من شبا اینجا با خودم و این در و دیوار تاپیک حرف میزدم ... تنایی ... واسه خودم گزارش میدادم
حالا اشکال نداره .. فردا هم شروع روزی دیگر است
بسم الله بگید استارت مجددو بزنید
وای اینجا هنوز بشه بر نمی زنه ؟
البته من به جای بشه ، چند بار اینجا بر زدم ولی انگار هیچی خبری نیست...
سبیده خانوم احتمالا که نه ، حتما دارن درس می خونن که نمیان..شمام برو درستون بخون من خودم اینجا تو تابیک نگهبانی می دم...
اینم برای اونایی که احساس خستگی می کنن:
از شیخ بهایی برسیدند سخت می گذرد ، چه باید کرد؟
گفت : خودت که می گویی سخت می گذرد ، سخت که نمی ماند! بس خدا را شکر که می گذرد و نمی ماند...
البته من به جای بشه ، چند بار اینجا بر زدم ولی انگار هیچی خبری نیست...
سبیده خانوم احتمالا که نه ، حتما دارن درس می خونن که نمیان..شمام برو درستون بخون من خودم اینجا تو تابیک نگهبانی می دم...
اینم برای اونایی که احساس خستگی می کنن:
از شیخ بهایی برسیدند سخت می گذرد ، چه باید کرد؟
گفت : خودت که می گویی سخت می گذرد ، سخت که نمی ماند! بس خدا را شکر که می گذرد و نمی ماند...
mohammad63
Well-known member
بچه ها من مدتیه که عقب افتادم ...... یه کم سرم حلوت شد
میخوام یه کتاب خلاصه هست از انتشازات رفیع برا بیوشیمی همونو بخونم شاید برسم اینجوری هم کنارش تست کار کنم
زیست هم تقریبا قبلا دوره دبیرستان رو خوندم حالا تست بخونم
شیمی هم فقط شیمی الی نادری رو بخونم
زبان هم اگه شد سوالات چند سال قبلو
میخوام یه کتاب خلاصه هست از انتشازات رفیع برا بیوشیمی همونو بخونم شاید برسم اینجوری هم کنارش تست کار کنم
زیست هم تقریبا قبلا دوره دبیرستان رو خوندم حالا تست بخونم
شیمی هم فقط شیمی الی نادری رو بخونم
زبان هم اگه شد سوالات چند سال قبلو
mohammad63
Well-known member
بهناز .............. یه مدت واقعا گرفتار بودم.................... از درس هم کلی عقب افتادم ................ الان برگشتم و این یک ماره رو میخوام حسابی بخونم..... انشالا که نتیجه بگیرم.......... اگه نشد
هم تایپیک 93 رو خودم راه میندازم ............ ولی باید تا روز امتحان ببینم چی میشه......
برنامه هم دادم
mohammad63
Well-known member
امروز با اجازتون هیچی نخوندم .......... تازه اومدم خونه ............. یه دوش بگیرم و شام بخورم میرم سراغ بیوشیمی ...................
bacillus.bs
New member
بچه ها بيايند مديرتون برگشتهههههه
سپیده ، تارا ، بچه های دیگه ، بدوید بیایید...آقا مدیر برگشته پیش مون
به افتخارشون یه دست و یه هورای بلند و یه جیغ بلبلی..... هوراااااااااااااا
کسی چیزی بلد نیست بخونه ؟ تارا جون اون سینی رو بده من همراهی کنم خواننده مونو
خودتم بیکار نشین اون تشت رو بردار یه صفایی بده به مجلس...جشنه ها مثلا
پ.ن:الان که اینو نوشتم یاد اون تاپیک دوست و همسایه مون افتادم و حاجی آقا و ...
خداییش خیلی باحالی آقا محمد...اصلا نمی گی اسپم نکنید و اینا...آخه گاهی اوقات یه همچین پست هایی هم لازمه به نظرم...جو رو صمیمی می کنه و روحیه ی بچه ها رو عوض...
به قول باجیم : دمت گرم
به افتخارشون یه دست و یه هورای بلند و یه جیغ بلبلی..... هوراااااااااااااا
کسی چیزی بلد نیست بخونه ؟ تارا جون اون سینی رو بده من همراهی کنم خواننده مونو
خودتم بیکار نشین اون تشت رو بردار یه صفایی بده به مجلس...جشنه ها مثلا
پ.ن:الان که اینو نوشتم یاد اون تاپیک دوست و همسایه مون افتادم و حاجی آقا و ...
خداییش خیلی باحالی آقا محمد...اصلا نمی گی اسپم نکنید و اینا...آخه گاهی اوقات یه همچین پست هایی هم لازمه به نظرم...جو رو صمیمی می کنه و روحیه ی بچه ها رو عوض...
به قول باجیم : دمت گرم
آخرین ویرایش:
bacillus.bs
New member
تارا انتقالي گرفته
از اين تاپيك به تاپيك همسايه
مطالعه ي گروهي تمامي رشته ها
فعلا پديده به طور فشرده روش كار مي كنه كه ساعت مطالعشو ببره بالا
از اين تاپيك به تاپيك همسايه
مطالعه ي گروهي تمامي رشته ها
فعلا پديده به طور فشرده روش كار مي كنه كه ساعت مطالعشو ببره بالا