bacillus.bs
New member
كدومشو بگمممممh34r-smiley:
یادم رفت یبار خواستم با قیچی از بشت گوش بسر همسایه رو ببرم ک مامانم ناغافل اومد برناممو بهم زد
یبارم می خواستم مامانمو با سرنگ الوده امبول بزنم ک باز نشد
یادم رفت یبار خواستم با قیچی از بشت گوش بسر همسایه رو ببرم ک مامانم ناغافل اومد برناممو بهم زد
یبارم می خواستم مامانمو با سرنگ الوده امبول بزنم ک باز نشد
حشره آزاری من مربوط میشه به دوران دانشجوییم. چندواحد حشره شناسی داشتم که باید انواع اقسام حشره هارو اتاله می کردم. یه بار یه سوسک (نه سوسک حمام) از این سوسک های صحرایی که گردهستن. گرفتم انداختم توی الکل صنعتی تا بمیره تا من بعدش اتاله اش کنم. من دیدم این سوسکه تکون نمی خوره گفتم پس مرده سوزنو برداشتمو اتالش کردمو گذاشتم که خشک بشه ، چشمتون روز بد نبینه من روز بعد رفتم یه سری بهش بزنم دیدم سوسکه اومده بالای سوزنو دستو پا میزنه :5:منم نامردی نکدمو سوزنو محکم وارد تنش کردم دیدم دوباره با دستو پا زدن می خواد تنشو از سوزن بیاره بیرون، :14:این کار 2روزی ادامه داشت (من سوزنو محکمتر فرو میکردم میدیدم سوزن از توی یونولیت در میاد)نمی دونم چرا نمی مرد اسپری استفاده کردم فایده ای نداشتم منم ولش کردم به حال خودش بیچاره به بدترین وضع فوت کرد.:dadad4:
یکی از دوستام ملخ اتاله کرده بود وقتی میاد کلکسیونشو جمع کنه می بینه ملخه نیستش و صدای جیغ خواهرش میاد ... ملخه با همون سوزن توی بدنش پرواز کرده بود ولی رو پرده ی اتاق گیر میکنه همونجا با همون سوزن می مونه:sadsmiley:
بچه بودم زیر 7سال دقیق یادم نیست، خانواده عموم شب خونمون موندن. من صبح زودتر از بقیه بیدار شدم دیدم پسر عموم تو خواب تشریف داره ، منم یهو شیطنتم گل کردو رفتم یه لیوان آب آوردم آروم ریختم روی تشکش، بعدم رفتم دوباره خوابیدم :smiliess (3): ا(لبته مثلا) تا دیدم پسر عموم بیدار شده رفته پیشش دیدم زل زده به رختخوابش یه نگاهی به من کرد یه نگاهی به تشکش بنده خدا شوکه شده بود منم داد زدم مااااااااااااااااااااماااااااااااااااااان.... انقدر مامانش دعواش کرد میگفت تو که عادت نداشتی بچه ،این چیه؟ اون روز شد به کوفتش منم که جرات نکردم به کسی چیزی بگم:black_eyed:
بچه که بودم مورچه ها رو جمع میکردم بعد میسوزوندم!!!!!
نمیدونم چه لذتی تو این کار بودواقعا؟
البته اینم بگم که الان به شدت طرفدار انواع حشرات و حیواناتم .